سه‌شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۶ - ۰۹:۰۴
ماجرای دختر استالین در قالب رمان/خود را از شر اندیشه‌های استالین نجات بدهیم!

بیژن اشتری معتقد است: ما باید تاریخ کمونیسم را بشناسیم. شخصیت‌هایی مانند استالین، لنین و تروتسکی و کسانی که در جنبش‌های چپ کمونیسم شرکت داشتند را بشناسیم تا خود را از شر اندیشه‌های مضر نجات بدهیم.

خبرگزاری کتاب ایران: بیژن اشتری را به ترجمه ادبیات چپ می‌شناسیم. مترجمی که در ترجمه‌هایش به سراغ چهره‌های تاریخ‌ساز می‌رود و آثاری را که درباره این اشخاص است ترجمه می‌کند. اشتری مترجمی است که علاوه بر شناخت دقيق از ادبيات روسيه، تاريخ آن سرزمين را هم به دقت خوانده و ترجمه كرده و البته هنوز هم ترجمه‌هايش ادامه دارد.  کتاب‌های «استالین دربار تزار سرخ»، «لنین، زندگی انقلابی سرخ»، «تروتسکی،‌ کاهن معبد سرخ» و «استالین جوان» از این جمله‌اند. به تازگی هم کتاب «دختر استالین» با ترجمه او از سوی نشر ثالث راهی بازار کتاب شده است. انتشار این کتاب دلیلی شد برای گفت‌وگو با این مترجم که در ادامه می‌خوانید.

ابتدا درباره رمان «دختر استالین» و داستان این کتاب بگویید، آیا این یک رمان بر اساس اتفاقات واقعی است؟
این کتاب نوشته نویسنده کانادایی به نام رزماری سالیوان است که نتیجه تحقیقات وی درباره زندگی دختر استالین یعنی سوتلاناست. «دختر استالین» نتیجه تحقیقات پنج ساله این نویسنده است که زندگی سوتلانا را که در سال 2011 در 83 سالگی در فقر در آمریکا درگذشت را از بدو تولد مورد بررسی قرار داده است. این زندگی‌نامه به صورت رمان نوشته شده و لحظه به لحظه زندگی سوتلانا را روایت کرده است.

شیوه تحقیقات رزماری سالیوان برای نگارش این کتاب به چه صورت بوده و چگونه توانسته به جزئیات مسائل زندگی خصوصی دختر استالین دست پیدا کند؟
سالیوان با تمام دوستان و آشنایان سوتلانا مصاحبه کرده و در شهرها  و کشورهایی مانند مسکو،‌ شوروی سابق،‌گرجستان و باقی دنیا ردپای این خانم را گرفته و ماحصل آن تبدیل به کتابی شده که ترجمه‌اش در دو جلد از نشر ثالث منتشر شد. نیمی از حجم این کتاب مربوط می‌شود به رابطه بین استالین و دخترش. این کتاب برای مخاطبان و علاقه‌مندان تاریخ جهان توصیه می‌شود و  فکر می‌کنم، پی بردن به خصوصیات بزرگ‌ترین دیکتاتور جهان برای هر کسی می‌تواند جالب باشد. این کتاب نقبی به زندگی خصوصی استالین و شخصیت وی می‌زند و علاقه‌مندان به تاریخ شوروی را راضی می کند. «دختر استالین» در قالب رمان نوشته شده و البته رمانی که تخیلی در آن راه ندارد. البته لازم است که یادآوری کنم اصل این کتاب تک جلدی است اما حجم آن در فارسی کمی زیادتر شد و 1200 صفحه هم قطع مناسبی برای یک جلد نیست. از این رو ترجمه این کتاب به صورت دو جلد منتشرشده است.

می‌دانیم که فرار سوتلانا به آمریکا بازتاب بسیار گسترده‌ای داشت. آیا در این کتاب به بازتاب فرار سوتلانا آلیلویوا در روزنامه‌ها و مطبوعات آن زمان آمریکا هم اشاره‌ای می‌شود؟
دختر استالین سال 1967 یعنی زمانی به آمریکا پناهنده شد که اوج جنگ سرد بین آمریکا و شوروی سابق بود. طبعا این عمل سوتلانا پوشش خبری زیادی پیدا کرد. این واقعه از اولین سفر گروه «بیتل»ها به آمریکا هم بیشتر پوشش داده شد. بیتل‌ها گروه موسیقی بسیار معروفی بودند که در اولین سفر خود به آمریکا مورد استقبال خبرنگاران بسیاری در فرودگاه قرار گرفتند اما خبرنگارانی که برای استقبال از سوتلانا به فرودگاه آمدند، تعدادشان بیشتر بود. تمام روزنامه‌های آمریکا ماجرای پناهندگی سوتلانا را پوشش دادند و این پوشش خبری تا نزدیک به یک سال ادامه داشت. تمام این مطالب هم در همین کتاب آمده است.



انگیزه شما از ترجمه آثاری با محوریت چهره‌های سیاسی صرفا شخصی است یا اینکه هدف خاصی را دنبال می‌کنید؟
من مدتی است که به صورت تخصصی درباره تاریخ کمونیسم و تاریخ شوروی ترجمه می‌کنم. به این اعتقاد دارم که کمونیسم تاثیر بسزایی در کشور ما داشته است. نسل‌های متعددی از روشنفکران ما چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب تحت تاثیر اندیشه‌های مارکسیستی و کمونیستی بوده‌اند و یکی از گرفتاری‌های جامعه ما هم به دلیل همین قضیه است. سیاستمداران اخیر ما هم ناخواسته تحت تاثیر گفتمان‌های مارکسیستی و کمونیستی بوده‌اند و این گفتمان‌ها  حتا توانسته به اذهانی راه پیدا کند که ضد کمونیسم هستند و روی جامعه ما تاثیر منفی داشته است. من اعتقاد دارم  ما باید تاریخ کمونیسم را بشناسیم. شخصیت‌هایی مانند استالین، لنین و تروتسکی و کسانی که در جنبش‌های چپ کمونیسم شرکت داشتند را بشناسیم تا خود را از شر اندیشه‌های مضر نجات بدهیم. البته که علاقه شخصی هم در ترجمه این آثار بوده اما هدف و انگیزه من در نهایت همین چیزهایی که به آن‌ها اشاره کردم.
 
آیا باز هم کتاب جدیدی درباره چهره‌های سیاسی در دست ترجمه و انتشار دارید؟
بله قرار است به‌زودی دو کتاب از نشر ثالث منتشر شود. یکی از آن‌ها «ادبیات علیه استبداد» نام دارد که با محوریت دکتر ژیواگو نوشته بوریس پاسترناک است. دیگری کتابی است به نام «ظهور و سقوط دیکتاتور سرخ» که درباره دیکتاتور رومانی یعنی نیکولای چائوشسکو است. این کتاب قرار است در مجموعه کتاب‌های رهبران سرخ که تقریبا هر سال یکی از آن‌ها منتشر می‌شود، دربیاید. در حال حاضر هم مشغول ترجمه کتابی درباره معمر قذافی، دیکتاتور لیبی هستم.

بسیاری از مترجمان جوان و کم تجربه‌تر هم ممکن است به ترجمه چنین موضوعاتی علاقه‌مند باشند؛ به عنوان مترجمی که در اینگونه متون تبحر خاصی دارید فکر می‌کنید چه اطلاعات زمینه‌ای برای یک مترجم در این حوزه مورد نیاز است؟
فرمول ثابتی برای این کار وجود ندارد. به جز تسلط به زبان مبدا و مقصد و خوب دانستن زبان فارسی که از بدیهیات کار است، مترجمی موفق است که درد جامعه خود را بشناسد و بداند که در چه جامعه‌ای زندگی می‌کند. مترجم باید بداند از نظر فکری چه موضوعاتی برای مردم جامعه دارای اهمیت داست و اینکه در جامعه‌اش چه گره‌های ایدئولوژیکی، سیاسی و اجتماعی وجود دارد تا بعد از شناسایی این‌ها، کتابی برای ترجمه انتخاب کند که این گره‌ها را باز کند. مترجم باید شعور انتخاب کتاب داشته باشد و بداند که بیشترین نیاز جامعه به چه نوع کتاب‌هایی است. نبض جامعه باید در دستان مترجم باشد تا بتواند خوراک فکری مناسبی در دسترس جامعه قرار دهد. دلیل ماندگاری مترجمانی مانند قاضی و دریابندری این است که سلیقه درستی داشته‌اند و خط فکری خاصی را در ترجمه دنبال می‌‌کردند. آن‌ها در راستای فکرو سلیقه خود،‌ مردم نسل خود را نیز می‌شناختند و به همین دلیل اسامی آن‌ها جزء مترجمان ماندگار است.
 
 
 
 

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 6
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ۱۴:۰۷ - ۱۳۹۶/۱۰/۲۶
    البته ایشان ضد چپ هستند
  • ۱۶:۴۱ - ۱۳۹۶/۱۰/۲۷
    اگر چپ ایرانی ذره ای هوش داشت وضعیت ادبیات ایران این نبود.
    • ۱۸:۴۱ - ۱۳۹۶/۱۰/۲۷
      چپ ایرانی غیر از شعار و فریادکشی در فضای مجازی مگر کاری کرده؟ خیلی خنده دارند
  • ۱۱:۰۲ - ۱۳۹۶/۱۰/۳۰
    حالم از چپها به هم.می خوره.مدام توهین می کنند
  • غلامعلی کشانی ۰۰:۰۷ - ۱۳۹۷/۰۶/۳۱
    دست ایشون درد نکنه. کتاب دختر استالین رو خوندم. خیلی عالی بود. مترجم هم جز در یک یا دو مورد، اطلاعاتِ عمومی خوبی هم داشتند که تونسته بود متن رو "روان‌خوان" بکنه. ترجمه کمتر نقصی در نگارش فارسی داشت. بعضی از جمله های مرکب،‌ برای احتراز از تمرکز فعل، می تونستند شکسته بشوند. اما من از زحمت ایشون کاملا لذت بردم کتاب منو کاملا گرفته بود و به شدت ناراحت بودم از مسائلی که پیش اوومد برای جامعه و مردم شوروی و همین طور دختر آقای استالین. در کتاب،‌ شما به خوبی می تونید وضعیتِ مردم کوچه و بازار رو حدس قیاسی بزنید. پس فقط رمان- بیوگرافی نیست. بلکه تاریج و جامعه شناسی شوروی ِ استالینی و پسا- استالینی هم هست. ======== این که جناب آقای اشتری علاقه دارند این طور کتاب ها رو ترجمه کنند، به دلیلِ خطری یه که حس کرده اند و می خوان با کارهاشون،‌ کمک به پیشگیری کنند. ========= من هم سال ها پیش کتاب گاندی و استالین رو ترجمه کردم که الان چاپ چهارم اش رو قطره چاپ کرده. اون هم با همین انگیزه و حتی بیشتر از اون، یعنی معرفی یک نمونه راهی که می شه رفت نوشته شده. یعنی فقط هشدار نمی ده. بلکه تجویز هم می کنه. ============ اگه فرصت کنم باید حتما کتاب های سرخ جناب آقای اشتری رو بخونم. چون من هم از نوجوانی متوجه یه خللی در اون جامعه شده بودم . به همین خاطر هر چی قبل از انقلاب دستم رسید در باره ی زندگی در شوروی، خوندم. بعدها هم خیلی بیشتر خوندم. کار آقای اشتری، کار تمیزی بود که باید هر کتابخانه ای اون رو داشته باشه. آقای اشتری ، متشکرم. با احترام، کمترین، کشانی ghkeshani.com
  • ۱۰:۴۲ - ۱۳۹۷/۰۶/۳۱
    این آقای اشتری چنان عمرش را به ترجمه کردن کتاب های زرد و پاورقی مانند دربارهٔ شخصیت‌های چپ‌گرا و فک و فامیل‌شان گذاشته که سخت می‌شود باور کرد این کار را از سر علاقه می‌کند و علت پنهانی ندارد. این همه کتاب‌های قطور و یکسره خالی از هر گونه آگاهی و اطلاعات درست و دقیق که برای عوام می‌نویسند. کتاب‌هایی که قلم به دستان انگلیسی زبان دربارهٔ شخصیت‌های روس، چینی، آمریکای لاتینی و مخلص کلام همه کسانی می‌نویسند که زمانی به صورتی علیه امپریالیسم و سرمایه‌داری جنگیده‌اند و در راه استقلال وطن‌شان کوشیده‌اند، اگرچه خطاهای هم کرده باشند. البته عجیب نیست که این قلم به دستان انگلیسی زبان در دفاع از ملیت کشورشان و حفظ حالت سرکوب سرمایه‌داری که به سودشان است، چنین درازگویی‌هایی بکنند و به اسم کتاب به انتشار برسانند، اما یک مترجم ایرانی چرا وطنش را بفروشد؟ اگر واقعاً این طور باشد که تاریخ درباره انسان‌ها قضاوت خواهد کرد، نمی‌دانم آیا آقای اشتری هیچ نگران نیست که همه عمرش را گذاشته است تا به بهانه «ضدیت با چپ» با انتزاغ آزادی و استقلال و ملی‌گرایی مبارزه کند و عوام را بر علیه خودشان بشوراند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط