مصحح کتاب «تذکره نفائس المآثر» در گفتوگو با ایبنا:
نسخههای تاریخی و ادبی هویت فرهنگی ما را شکل میدهند
سعید شفیعیون، نسخهپژوه میگوید: جامعه ایرانی باید بداند که راه آینده و پیدا کردن هویت تاریخیاش جزء در اطلاعاتی که گذشتگانمان به جای گذاشتهاند، نیست، باید بدانیم که ما تا خودمان را باور نداشته باشیم و متوجه اصالت و ریشه نیازهای خود نباشیم نهایتا با نسلی روبهرو میشویم که خودش را نمیشناسد و هیچ پیشینه، فرهنگ و اصالتی ندارد.
وی در رابطه با اینکه ادبیات کلاسیک و تصحیح نسخهها چه وضعیتی دارد و به گفته برخی اشباع شده است ادامه داد: واقعیت این است که فرهنگ باید مخاطب را بالا ببرد، مخاطب باید به دنبال فرهنگ باشد نه اینکه فرهنگ به دنبال مخاطب برود. در فرایند تصحیح نسخهها و متون ادبیات کلاسیک اصل این است که باید ضرورت وجود و تصحییح آن متن یا نسخه به طبقه عوام، به صورتی ساده و قابل فهم یادآور شود. باید از نسخههای قدیمی و خطی که به صورت کلاسیک چاپ میکنیم، به زبان سادهتر توضیحاتی بیاوریم؛ اینکه این اثر در ادامه تلاشهای یک عده متخصص در حوزه تصحیح است که کوشیدهاند آثار نفیس فرهنگ، ادب و تاریخ گذشته را بازنویسی و معرفی کرده و در غبار فراموشی اینها را به وجود میآورند.
چاپ نسخههایی برای طبقه عوام به صورت سادهتر
نویسنده کتاب «زلالی خوانساری و سبک هندی» در ادامه افزود: بایستی یک جور مدیریت کرد که هم ادبیات کلاسیک در فضای دانشگاهی و آکادمیک را پوشش دهد و هم نسخههایی برای طبقه عوام به صورت سادهتر و قابل فهمتر به چاپ رساند و از این طریق رضایت خاطر مخاطب را جلب و او را جذب کرد. این دو هیچ مغایرتی با هم ندارند و تصحیح را منوط به اینکه ادبیات کلاسیک را نسل جوان و جدید نمیپذیرد یا اشباع شده نمیتوان کنار گذاشت.
این نسخهپژوه در رابطه با نسخ کهن ادب فارسی بیان کرد: واقعیت امر این است که این نسخههای تاریخی و قدیمی پر از محتواهای فرهنگی، ادبی و ... است و گذشته، هویت و اصالت تاریخی و فرهنگی ما را شکل میدهد و فقط شامل آن عواطف و نیازهای ادبی و هنری نیست بلکه بهگونهای تاریخ، جغرافیا و تحولات اجتماعی عصر شاعران و نویسنگان آن را در خود جای داده که هویت، فرهنگ و اصالت جامعه را نشان میدهد. در حال حاضر انتشاراتهایی وجود دارد که متون سخت و غریب را به متون آسان تبدیل میکنند و در واقع حلقه واسطه بین ادبیات کلاسیک و مخاطب هستند.
«تذکره نفائس المآثر» بیان تاریخ و توصیف جغرافیای شهرها
وی درباره قالب و سبک کتاب «تذکره نفائس المآثر» گفت: این کتاب در نوع ادبی تذکره است، منتهی تذکرهای است که صرفا به شاعران نمیپردازد، چون نویسنده این اثر خودش در خانوادهای برجسته و فرهیخته میزیسته و جزو علمای زمان خودش بوده است، این تذکره هم به طور پراکنده در ذیل نام شاعرانی که از آدمهای مهم روزگارشان بودند، به بیان تاریخ پرداخته است، مثلا فرض کنید که شاه سلطان سلیمان را که با نام محبی تخلص میکرده را به واسطه اینکه شعر میگفته در کتابش آورده اما در ذیل نام او به بیان تاریخ آن دوره و خاصه شاه سلطان سلیمان اشاره کرده است و دیگر شاعرها را نیز به همین طریق پوشش داده است. این تذکره بیشتر دغدغه بیان تاریخ یا اوصاف جغرافیای شهرها را دارد، مثلا در ذیل نام شاعری که اهل اصفهان بوده، توصیف اصفهان آن روز را آورده و موقعیت جغرافیایی آن را تشریح کرده است، به عبارتی این کتاب مملو از اطلاعات تاریخی، جغرافیا و اجتماعی است.
این نسخه پژوه ادامه داد: من به این کتابها تذکره تاریخ میگویم، یعنی هم به بیان ادبیات و معرفی شاعر و هم به بیان تاریخ دوره خود نویسنده میپردازد که کتاب «تذکره نفائس المآثر» دوران اکبرشاه تیموری و اوضاع و احوال دوره تیموری در هند را نشان میدهد و جزو هفت تذکره دوره کهن فارسی است که این کتاب را بعدها تذکره نویسان دیگر یا به صراحت یا بهطور غیر مستقیم مورد استفاده قرار داده و از مطالب آن استفاده کردهاند.
از آثار علاءالدوله کامی قزوینی کتابی باقی نمانده
شفیعیون درباره نویسنده «تذکره نفائس المآثر» اظهار کرد: علاءالدوله کامی قزوینی علاوه بر این کتاب، کتابهای دیگری، مثلا یک تذکره در مورد خوشنویسان هم دارند ولی هیچکدام به دست ما نرسیده و کتابی باقی نمانده است. این کتابها به صورت نسخههای خطیاند و این نسخهها در کشورهای مختلف در موزه نگهداری میشود که در رابطه با کتاب «تذکره نفائس المآثر» من عکسهای چهار نسخه مختلف از آن را از کشورهایی مثل آلمان، انگلیس و هند دریافت کردم و کنار هم قرار داده و با هم مقابله کردم و نتیجه این مقایسه را در یک کتاب جامع جمعآوری کردم که همین کتاب حاضر است.
این مدرس دانشگاه در پایان گفت: جامعه ایرانی باید بداند و آگاه باشد که راه آینده و پیدا کردن هویت تاریخیاش جزء در اطلاعاتی که بزرگان، ادیبان و گذشتگانمان به جای گذاشتهاند، نیست و صرف نظر از استقبالی که ما باید از حرفهای تازه، فناوریهای جدید و ارتباطات جدید داشته باشیم، باید بدانیم که ما تا خودمان را باور نداشته باشیم، متوجه اصالت و ریشه نیازهای خود نباشیم و نیازهای اصلی خود را نشناسیم و به نیازهای کاذب، تقلیدی و وارداتی مشغول شویم و آنها را مورد توجه قرار دهیم، نهایتا با نسلی روبهرو میشویم که خودش را نمیشناسد و هیچ پیشینه، فرهنگ و اصالتی ندارد.
نظر شما