از پتر هاندکه در ایران نامی شناخته شده است، به تازگی «فروشنده دورهگرد» با ترجمه آروز اقبالی در نشر چشمه منتشر شده است.
فروشنده دوره گرد، دومین رمان او که در 1967 منتشر شد، رمانی جنایی است با رعایت تمامی قواعد این ژانر؛ داستان قتلی که عناصر تمام داستانهای جنایی ممکن را در خود جای داده است. هرجمله یک داستان است. قهرمان داستان، فروشندهای دورهگرد است. او همهچیز را مشاهده و کوچکترین اتفاقات را ثبت میکند. او شاهدی است که در همهجا حضور دارد. خواننده این داستانِ پُرماجرا نباید از چیزی غفلت کند. او نمیتواند به جوابی قطعی برسد، چون جواب قطعیای وجود ندارد.
آروز اقبالی مترجم کتاب درباره «فروشنده دوره گرد» در مقدمه کتاب مینویسد: «خواندن فروشنده دورهگرد هاندکه تنها آشنایی و علاقه به ادبیات و روشنفکری نمیخواهد. نباید به دنبال «ادبیات فاخر» یا مفاهیم عجیب و غریب بود؛ یا سیر مرتب و سهلالهضم اتفاقات و جملات؛ یا سعی در مرتبطکردن دو جمله در یک پاراگراف تا بشود بهآسانی از آن گذشت. باید اهل درست کردن پازل بود وقتی قطعات آن نه در قالبی معمول، که این جا و آنجا به طرف شما پرتاب میشوند.
از دقت به ویرگولها و تغییرات فونت به ایتالیک گرفته تا تمرکز و کدخوانی لازم است تا شریک لذتی شوید که نویسنده میبُرد هنگام نگارش داستان، با شیطنت و گاهی بدجنسی خاص خود برای گرهپیچکردن کلاف داستان.
ابتدای هر فصل یک متنِ خشک و گزارشگونه هست و بعد روایت داستانی. نوشتن هاندکه یک نوع سناریونویسی است. مثلاً فلاشبک میزند. مثلاً در اول متن داستانی با یک جمله، دریچهی دوربین را باز میکند و در جریان داستان معمولاً شیشهی گرد جلوِ دوربین کلمات، صحنهها را به تصویر میکشد. کار دیگری که دوست داشته این است که معمایی را جایی مطرح کند و کلید حل آن را صفحاتی قبل یا بعد از آن برای خواننده جا بگذارد.
حتا فقط برای توصیف یک موقعیت و نه برای اسرارآمیز کردن آن، جملات و عبارات مربوط را مثل این که توپخانهای داشته در دور و نزدیک پراکنده کرده. موقعیتها از زبان اشیا و پدیدهها تعریف میشوند. و اشیا و پدیدهها نه با اسم بلکه با عبارات و جملاتی معرفی میشوند که نماینده دید خاص هاندکه به کلمات و ادبیات است.
هاندکه مرتب از طنز و کنایه استفاده میکند حتا وقتی صحبت از جسدی است. تا آنجا که من میفهمم هاندکه آنقدر به سبک خود ـ کدگذاری و معمانویسی و تصویرپردازی و پیچیدگی با سادهترین کلمات و موقعیتها ـ وفادار است که این توضیحات برای من مثل خیانتی است دوباره به فروشنده دورهگرد بعد از ترجمه آن. »
اقبالی پیش از این مجموعه داستان «محاکمه» این نویسنده اتریشی را به فارسی برگردانده است.
نظر شما