دوستان محمدرضارستمی یک بار دیگر دور هم جمع شدند تا در سالگرد تولد این روزنامه نگار فقید حوزه کتاب و فرهنگ، یاد و خاطره او را زنده نگه دارند.
در ابتدا الههخسروی، زبان به گلایه و انتقاد از پزشک معالج همسرش محمدرضارستمی گشود و بار دیگر خواستار رسیدگی به این پرونده شد. رها، دختر محمدرضا رستمی نیز با زبانی کودکانه تولد پدرش را تبریک گفت و از اتفاقی سخن گفت که با فقدان پدرش برای او افتاده است.
موضوع کتابخانه محمدرضارستمی، محور سخنان علیاصغرسیدآبادی بود. این نویسنده و پژوهشگر اظهار امیدواری کرد تا هرچه زودتر کتابخانه محمدرضارستمی در اسدآباد همدان برپا شود. مدیرکل دفتر برنامه ریزی و مطالعات فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با یادآوری خصلت های دوست از دست رفته اش، یاد او را در جمع روزنامه نگاران فرهنگی زنده کرد و درباره تاسیس کتابخانه این روزنامهنگار فقید در زادگاهش گفت: تفاهمنامهای بین فرمانداری، شهرداری و اداره اوقاف شهرستان اسدآباد به امضا رسیده و با پیگیریهای انجام شده پیشبینی میکنیم که به زودی این کتابخانه در دانشگاه سید جماالدین اسدآبادی این شهرستان تاسیس شود.
روزنامهنگار باید پشت روزنامهنگار باشد
مجیدرضائیان نیز در بخشی دیگر از آیین یادبود محمدرضا رستمی، با بیان این مطلب که صدق هزینه دارد، گفت: برای ارزشمند کردن صفحه روزنامه، باید پویش ایجاد کرد. با دو روش میتوان در حوزه خبری فعالیت کرد، نخست به دنبال فهم ارزش رویداد و تابع کردن آن با سیاست رسانه باشیم یا سیاست رسانه را اصل بدانیم. روزنامهنگاران همواره پارادوکس این دو موضوع را دارند. اگر خبرنگاری بتواند حوزه خبری خود را جا بیندازد، حرفهای است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: وقتی به دنبال حفظ ارزش رویداد هستیم، هزینه دادنها آغاز میشود و معتقدم این هزینهها، هزینه صدق است و قلم و روزنامهنگاری به همین دلیل شرافت دارد و یاد امثال رضا رستمی به همین دلیل باقی میماند.
رضائیان به دوره همکاری اش با محمدرضارستمی اشاره کرد و درباره ویژگی های کاری او گفت: محمدرضارستمی به موسیقیهایی توجه کرد که کمتر به آن پرداخته شده، بعد وارد حوزه تئاتر و کتاب شد. به یاد دارم، وقتی اخبار تئاتر یا کتاب با تیتر یک شد، روی پای خود بند نبود.
این روزنامهنگار با انتقاد از رویکردهای امینی در اداره رسانهها ادامه داد: یکی از مسائل رسانه در ایران، وابستگی رسانه به منبع قدرت است. بارها به صراحت گفتهام که رسانه و ارتباطات زیر مجموعه فرهنگ است. بحثی نیست که امنیتیها باید در حوزه امنیت فعال باشند؛ اما این تئوری که در همه حوزهها اعم از فرهنگ، رسانه و اقتصاد هم باشند از کجا ایجاد شده؟ بنابراین در این شرایط است که افرادی مانند محمدرضا رستمی هزینه سنگینی پرداخت کردند.
این استاد دانشگاه با تاکید بر لزوم همبستگی بین روزنامهنگاران افزود:شک نکنید در عین توانمندی، گاهی در تصمیمگیریها اشتباه کردهایم. روزنامهنگار باید پشت روزنامهنگار باشد. محمدرضا اگر هزینه داد به خاطر وجود افرادی بود که وارد رسانه شدهاند اما انگیزهای برای کار رسانهای نداشتند. اگر مجبور شدیم هزینه بدهیم، باید افتخار کنیم و معتقدم از امثال رستمی میتوان آموخت که برای پرداخت هزینه نگران نباشیم.
رضائیان با انتقاد از رویکرد عینیگرایی صرف در عرصه روزنامهنگاری گفت: عینیگرایی را قبول داریم، اما همه روزنامهنگاری عینیگرایی نیست، بلکه تعهد هم هست و باید از چگونگی و چرایی یک رویداد پرسید. روزنامهنگاری تحلیلی به افراد دردمند نیاز دارد بهعبارت دیگر روزنامهنگاری صبح را شب کردن نیست.
این روزنامهنگار ادامه داد: برای روزنامهنگاران و استادان ما اتفاقات پیچیدهتر و سنگینتری از محمدرضارستمی رخ داد. روح محمدرضارستمی مانند موسیقی بود و تحمل نکرد. تسلط فوقالعادهای به ادبیات داشت، اما به نظر من خلاق بود و آدم خلاق در روزنامهنگاری بسیار موفق است.
رستمی جستجوگر بود
علیرضامعزی نیز چندین دوره همکاری با محمدرضا رستمی در رسانه های مختلف را مرور کرد و ضمن اشاره به جریان آشناییاش با این روزنامه نگار فقید گفت: محمدرضا رستمی، جستجوگر بود ویژگیای که در کمتر روزنامهنگاری دیده میشود. گزارشهای محمدرضا در روزهای زلزله بم از شاهکارهای روزنامهنگاریاش بود.
به گفته معزی، محمدرضارستمی هر روز موضوع جدیدی کشف میکرد و اراده قوی برای انجام کارهای مورد علاقهاش داشت. همه آنچه داشت را خودش کسب کرده بود؛ به نظر میرسد که محمدرضا رستمی در حوزه خبری خود دچار نوعی اشباع شده بود و در حال نزدیک شدن به فضاهایی بزرگتر بود.
جلیلاکبریصحت،عبدالجوادموسوی و حسینقره از دیگر دوستان محمدرضارستمی بودند که با ذکر خاطراتی شیرین از دوران دوستی و همکاری شان یاد این روزنامه نگار را زنده داشتند.
نظر شما