ساروخانی در نشست نقد و بررسی کتاب «زوال پدرسالاری؛ فروپاشی خانواده یا ظهور خانواده مدنی؟» گفت: هدف اصلی همواره تقویت خانواده مدنی بوده است و ما باید در ایران به دنبال این خانواده باشیم چنین خانوادهای باید ذخیره ارتباطی داشته باشد و هرم قدرت در آن افقی باشد.
ساروخانی در این نشست سخنان خود را ذیل دو محور پدرسالاری و خانواده مدنی آغاز کرد و گفت: مولف در این اثر از کلمه زوال پدرسالاری استفاده کرده که به اعتقاد من میتوانست به جای آن از پایان نام ببرد چرا که واژه زوال معنایی منفی به ذهن متبادر میکند. به هرحال پدر در خانواده انواع قدرت را با خود داشته است. بدین معنا که قدرتی بیولوژیک بر فرزندان دارد. رئیس خانواده، کارفرما و فرمانده است و انحصار قدرت در دست اوست. طبیعی است که این قدرت تبعاتی با خود دارد بنابراین پدرسرایی، پدرتباری و پدرنامی تبعات خوبی با خود ندارد این موضوع ابژه تولید میکند بدین معنی که فرزندان موجوداتی میشوند که تنها پذیرا هستند و فقط اوامر را اجرا میکنند.
وی ادامه داد: در کارگاه پدرسالاری کوتولهها تولید میشود و فکر انسانها توسعه پیدا نمیکند. البته این بدین معتنی نیست که خانواده پدرسالار تماما ویژگیهای بدی داشته اما باید ببینیم خانواده بعدی که قرار است بعد از خانواده پدرسالار بهوجود بیاید با عنوان خانواده مدنی میخواهد قدرت داشته باشد یا خیر؟
این استاد دانشگاه با اشاره به اهمیت و ضرورت وجود خانواده و حفظ آن در نظام اجتماعی گفت: کتاب حاضر تحولات نظام خانواده و زوال پدرسالاری را رصد میکند و به این موضوع میپردازد که ما میتوانیم چه دیدگاهی نسبت به خانواده و تحولات آن داشته باشیم. نخستین دیدگاه رویکرد جبرگرایانه است که امروزه پاسخگو نیست و آنگونه که متفکرانی چون کنت میگفتند برای نیازهای امروزی کارکرد ندارند. دومین رویکرد امکاننگری است و سومین رویکرد نظم تمایزی است؛ بدین معنی که حرکت تاریخی را رصد کرده و در عین حال آزادی انسان را فراموش نمیکند. به نظر میرسد که رویکرد سوم با خانواده امروزی سازگارتر باشد.
ساروخانی در ادامه سخنانش همانندسازی را یکی از بدترین آسیبهای جامعه جدید دانست و با اشاره به دو بینش در جامعهشناسی گفت: جامعهشناسی دو دیدگاه در برابر واقعیت دارد نخست اینکه باید در برابر آن تسلیم و تمکین کرد و دیدگاه دیگر تعیین راهبرد و حرکت به سوی آن است.
وی با بیان اینکه هدف اصلی همواره تقویت خانواده مدنی بوده است افزود: انسان ذاتش در خانواده مدنی شکوفا میشود و میتواند آن را به جامعه انتقال دهد این خانواده باید در جامعه تقویت شود و ما باید در ایران به دنبال این خانواده باشیم چنین خانوادهای باید ذخیره ارتباطی داشته باشد و هرم قدرت در آن افقی باشد.
ساروخانی در پایان تاکید کرد: ما معتقدیم که قدرت نباید در انحصار کسی باشد اما اقتدار میتواند از نوع تفاضلی در خانواده وجود داشته باشد و در این صورت است که میتواند برای خانواده راهگشا باشد.
انتظار ما این بود که با زوال پدرسالاری محبت زنانه ظهور پیدا کند
قانعی راد در این نشست توضیحاتی را درباره کتاب حاضر ارائه کرد و گفت: زوال پدرسالاری همراه با قدرت گرفتن زنان در خانواده آغاز شده است البته این تحولات تنها حاصل مبارزات زنان یا جوانان نیست بلکه مردان نیز در این فرایند دخیل بودهاند و ما باید این را در یک فراید کنشگران تاریخی در نظر بگیریم. به هر حال افول قدرت مردان در خانواده چیزی نبوده که ما برای آن برنامهریزی کرده باشیم.
وی ادامه داد: زمانی که انقلاب اسلامی رخ داد رهبران فکر نمیکردند اگر زنان را به خیابان بکشند تا مرگ بر شاه بگویند چه میشود. همانطور که میدانید شاه نمادی از پدر تاجدار بود که بعدها تبدیل به پدر مهربان شد وقتی زنها به راحتی به این پدر مرگ بر شاه میگفتند قدرت پدر هم در خانوادهها شکست.
این استاد جامعهشناسی با بیان اینکه بعد از انقلاب اسلامی پدران اقتدار خود را از دست دادند گفت: این در حالی بود که فرایند دموکراتیزه شدن خانوادهها شروع شده بود و این تحولات روی خانوادهها تاثیر گذاشت به همین علت میدیدیم که به طور مثال پیرمردی که در جوانی خود نمیگذاشت فرزندان دخترش درس بخوانند در سالخوردگی دخترانش را به ادامه تحصیل تشویق میکرد.
قانعی راد در بخش دیگری از این نشست با بیان اینکه انتظار ما این بود که با زوال پدرسالاری محبت زنانه ظهور پیدا کند افزود: این در حالی بود که زنان امروز کتابهای شیوه وصول مهریه را در دست گرفتند و در دادگاهها به دنبال مهریه خود هستند. من در کتاب خود نام این زبان را منطق ترازو گذاشتم. امروز خانواده ما دچار خشونت زنسالاری، مردسالاری و بدویت کودک سالاری شده است و این فرایند مار ا دچار مشکل میکند.
وی با تاکید بر اینکه به کلیت انسانی در خانواده اعتقاد دارد یادآور شد: فرهنگ انسانی باید در خانواده مدنی شکل گیرد که در آن گفتگو مبناست و براساس همدلی مبتنی است.
شکربیگی نیز در بخشی از این نشست تالیف این کتاب را یکی از نیازهای اصلی جامعهشناسی خانواده دانست و گفت: سیاستگذاران میتوانند از راهکارهایی که جامعهشناسی و بینش جامعهشناختی در این کتاب پیشنهاد میکند استفاده کنند به هر حال حرکت به سوی خانواده مدنی که در آن نظام مشارکتی وجود دارد تنها راهی است که میتواند ما را به سوی توازن هدایت کند.
نظر شما