گاسپار دروویل، نظامی فرانسوی و نوبویوشی فوروکاوا افسر ژاپنی که در دوره قاجار به ایران سفر کردند، خاطرات و مشاهدات خود از عزاداری ایرانیان در ماه محرم را به رشته تحریر درآوردهاند که در این گزارش به آن میپردازیم.
توصیف دروویل از آیینهای محرم
گاسپار دروویل، صاحب منصب نظامی فرانسوی، در سال 1812-1813م. / 1190ه.ق.، در پانزدهمین سال سلطنت فتحعلی شاه قاجار و پس از دوره اول جنگهای ایران و روسیه که منجر به قرارداد گلستان شد، به ایران سفر کرد. او در گروه ژنرال گاردان بر اساس قرارداد فین کنشتاین به ایران آمد اما پس ناکام ماندن تلاشهای گاردان در اثر کارشکنیهای انگلیس، سرهنگ سواره نظام گاسپار دروویل به طور خصوصی به استخدام دولت ایران درآمد.
سفرنامه دروویل به جز دو سه فصل کوتاه که به اوضاع نظامی و سیاسی ایران و دربار فتحعلی شاه و اقدامات عباس میرزا اختصاص یافته، اکثر فصول درباره فرهنگ، زندگی، باورها و آیینهای مردم ایران است. به همین دلیل ارزش کتاب به عنوان یک متن مردم شناختی و جامعه شناختی و فرهنگ شناسی بسیار بیشتر از جنبه تاریخی و سیاسی است. او در ابتدای کتابش تصریح می کند که نه قصد نوشتن تاریخ ایران را دارد و نه میخواهد به شرح اوضاع و احوال و امکنه بپردازد، درباره وضع جغرافیایی و محصولات کشاورزی و امور بازرگانی نیز به اختصار اشاره کرده است، در عوض به شرح عرف و عادات ساکنان ایران پرداخته است. بنابراین اهمیت و ارزش سفرنامه او از آن رو است که تصویرگر صحنههای فراوانی از زندگی مردم در عصر قاجار است. برهمین اساس سفرنامه او منبع خوبی برای اطلاع از چگونگی برگزاری مراسم عزاداری محرم در میان اقشار مختلف جامعه ایران عصر قاجار است.
نمایش رشادتهای امام حسین (ع) در تعزیه
دروویل درباره محرم چنین مینویسد: «محرم ماه نخست مسلمانان است. هرساله در 10 روزه اول ماه محرم مراسم سوگواری و یادبود شهادت حسین بن علی که یکی از آداب مذهبی ایرانیان است برگزار میشود. فاجعه قتل امام حسین سوژه تشریفات و مراسم عزاداری خاصی است و اشک از دیدگان پیروان علی روان میسازد.
پیش از ظهر 9 روز اول ماه محرم صحنههای مختلف فاجعه مزبور و روز دهم شهادت جانگداز حسین (ع) نمایش داده میشود. شاید بیگانگان نسبت به شرح جزئیات این نمایشها علاقهمند نباشند، از این رو به ذکر نکتهای اکتفا میکنم: در ایام محرم در ایران جز شیون و زاری و فریاد و تکرار نام حسین (ع) چیزی به گوش نمیرسد.
دسته عزاداران سر و سینه زنان به صورت گروههای پنجاه نفری و با لباس پاره پاره و «یا حسین» گویان از کوچهها میگذرند. گاهی دست و سینه خویش را به طور خطرناکی با خنجر ضربت میزنند.
این صحنههای مهیج در کوچه و بازار و میدانهای بزرگ و منازل دولتمندان نمایش داده میشود. نمایشها در حضور شاه و با تشریفات بیشتری همراه است. اما مهمترین مرحله نمایش روز دهم ماه محرم بر صحنه میآید.
در آن روز یکی از درباریان که ایفای نقش حسین بن علی به وی محول شده است با سوارانی به تعداد همراهان حسین (ع) به هنگام عزیمت به کوفه به میدان میآید. ناگهان عبدبن زیاد در رأس چندین هزار سرباز سر میرسد و اما امام حسین (ع) از تسلیم و بیعت سر باز میزند و با وجود همراهان معدود خویش با شجاعت و شهامت بینظیری به جنگ ادامه میدهد. من از دیدن این صحنه جاندار که چیزی از واقعیت کم نداشت به حیرت افتادم. حیرت من وقتی فزونتر شد که دیدم پس از پایان نمایش از چهار هزار تن سوار که بدون رعایت نظم و احتیاط به جان هم افتاده بودند حتی یک تن هم زخمی نشده است. مراسم تعزیه در میان قبائل و طوائف مختلف با تغییرات کم و بیش زیادی انجام میگیرد. ولی در هر حال اساس آن یکی است.»
فوروکاوا و روایت عزاداری ایرانیان در محرم
نوبویوشی فوروکاوا نویسنده سفرنامه فوروکاوا یک افسر نظامی بوده که در ستاد جنگ ژاپن کار میکرده است. او در مدرسه نظام تحصیل کرده بود و صاحب مناصب نظامی زیادی شده بود. با پیشرفت نهضت تجدد در رشته مهندسی نظام نیز تحصیل میکند و در سال ۱۸۸۰م در مقام عضو نظامی و نایب رئیس هیئت سفارت به مأموریت ایران فرستاده میشود. سفرنامه او که در چهار بخش تنظیم شده اطلاعات مختصری نیز درباره آئینهای ایرانیان در ماه محرم در خود جای داده است.
او با اشاره به ایام محرم مینویسد: «در مازندران اتفاقاً مصادف با این ایام بود و دیدم که در مدت این ده روز مردم چنان که گویی از خود بیخود شدهاند، هرچند ده نفر از بزرگسالان و بچهها دستهای به راه انداختهاند، چیزی را که مانند نیزه بود بالا برده بودند و میرفتند. این علامت را با چراغ و چیزهای نذر شده آراسته، و آن را با این آویزها برداشته و به راه افتاده بودند، و روز و شب در خیابانها میرفتند و مردم دسته به صدای بلند همسرایی میکردند و همه به آن آهنگ به سینه خودشان میزدند. مخصوصاً در مورد شدیدتر، با شمشیری که در دست داشتند سر و بدنشان را زخمی کرده بودند که خون بسیار میریخت.
موردی هم بود که خون گوسفند را به بدن خود میمالیدند تا نشان دهند که خون ریخته شده است. این صحنهها کشته شدن امام حسین (ع) را در جنگ نشان میدهد. میگویند کسی چندان به بدنش زخم زد تا سرانجام از همان زخمها مرد. این نایت سادگی را میرساند.
در این روزها اینجا و آنجا تعزیه شهادت امام حسین (ع) در جنگ نمایش میدادند. میگویند که شبیهخوانها اجرت نمیگیرند، و مردم نیز لباسهای فاخرشان را به ایشان امانت میدهند تا تعزیه باشکوه و عظمت برگزار کنند. در محوطه باغ شاهی عمارت بزرگی هست به شکل گرد که معمولاً فقط تیرهای سقفش را از دور میبینیم. اما در ایام عزاداری عاشورا بر تیرهای سقف چادر میکشند و داخل این عمارت را با چند ده هزار چراغ روشن میکنند، و در آنجا روضهخوان معتبری به منبر میرود. شاه و اعیان و اشراف زنان حرم همه میآیند و موعظه آخوند را میشنوند. ورود مشرکان به اینجا ممنوع است.»
نظر شما