یکشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۵:۳۲
«مربی رشید»؛ از مبارزه در ایران تا شهادت در لبنان

مرکز حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس و بسیج سپاه الغدیر استان یزد خاطرات زندگی شهید محمدحسن رشیدی را در کتاب «مربی رشید» منتشر کرد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، خاطراتی از زندگی سردار رشید اسلام، شهید محمدحسن رشیدی که در لبنان و جنگ با اسرائیل به شهادت رسیده است در کتابی با عنوان «مربی رشید» به همت محمدهادی شمس‌الدینی نگارش و تدوین شده است و از طرف مرکز حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس و بسیج سپاه الغدیر استان یزد چاپ و منتشر و راهی بازار کتاب شده است.
 
شهید محمدحسن رشیدی عزآبادی، فرمانده پادگان شهید بهشتی یزد، سال 1341 در عزآباد یزد در خانواده‌ای متدین و زحمتکش متولد شد. پدرش کشاورز و مادر با خانه‌داری روزگار می‌گذراند. به دبستان رفت و تا سال پنجم ابتدایی درس خواند. پس از آن به دلیل مشکلات اقتصادی به کار بنایی روی آورد. در دوران انقلاب جزء مبارزان و پیشتازان نهضت امام خمینی(ره) بود. در اکثر راهپیمایی‌ها بر علیه رژیم پهلوی، مصمم حضور می‌یافت. در یک درگیری با نیروهای نظامی رژیم به افتخار جانبازی نائل شد.
 
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و در جبهه کردستان به مبارزه با عوامل استکبار جهانی مشغول شد. در مسئولیت‌های مختلفی چون فرماندهی گردان، جانشین محور تیپ یکم لشکر نجف اشرف و مدتی را به عنوان مسئول یگان حفاظت خدمت کرد. توسط گروهک‌ها مورد سوء قصد قرار گرفت.

پس از مدتی راهی لبنان شد تا با ارائه آموزش نظامی به مسلمانان و شیعیان مظلوم آن دیار یا آن‌ها در مبارزه برعلیه صهیونیسم بین‌الملل باشد. یک سال و نیم مسئولیت پادگان بعلبک را در لبنان برعهده گرفت و پس از سال‌ها مبارزه با ظلم و ستم سرانجام در جنوب لبنان مورد حمله هواپیماهای اسرائیلی قرار گرفت و در تاریخ 27/8/1362 به شهادت رسید.
 
«مربی رشید» از مجموعه کتاب‌های دسته (هــ) از مجموعه تالیفات سپاه الغدیر استان یزد در رابطه با دفاع مقدس است. در این مجموعه که به دلیل گستردگی مطالب به پنج دسته تقسیم می‌شوند، دسته (هــ) شامل مجموعه اشعار، خاطرات، اسناد، زندگی‌نامه شهدا و رزمندگان استان یزد و... است و این کتاب اختصاصا به روایت زندگی‌نامه و همچنین خاطرات سردار شهید محمد حسن رشیدی پرداخته است.
 
کتاب حاضر، حاصل تحقیق کتابخانه‌ای و بررسی اسناد و مصاحبه با خانواده و تعدادی از همرزمان شهید محمدحسن رشیدی است که با نثری روان روایت شده و شامل خاطراتی کوتاه و عموما یک صفحه‌ای از لحظات و برهه‌های خاص زندگی شهید است که در انتهای هر خاطره نام روایتگر آن نیز عنوان شده است.
 
«بزرگ مرد کوچک»، «قصه‌های جوانی»، «همسفر»، «استاد حسن بنا»، «الان وقت تظاهرات است، نه کار»، «روزهای سبز»، «برای این روزها پاسدار شدم»، «فرمانده ما»، «مربی رشید»، «مهاجر» و «من عاشق شهادتم» عناوین یازده فصلی است که به ترتیب روایتگر کودکی، جوانی، ازدواج، کار و تلاش، انقلاب اسلامی، ورود به سپاه پاسداران، حضور در جبهه کردستان، حضور در دفاع مقدس، آموزش نظامی، اعزام به لبنان و شهادت  محمد حسن رشیدی است که نویسنده با مهارت آن را نزدیک به نیاز مخاطب به رشته تحریر درآورده است.
 
در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «همه دور تابوتش نشسته بودیم. می‌خواستیم برای آخرین بار ببینیمش. در تابوت را باز کردند. حسن آرام دراز کشیده بود کف جعبه چوبی. طوریش نشده بود. فقط یک ترکش خورده بود پشت سرش. چشم‌هایش هنوز باز بود. انگار زنده بود و ما را نگاه می‌کرد. مادرمان آمد بالای سرش. وقتی حسن را دید بغضش ترکید. بریده بریده گفت: «مادر! هنوز چشم انتظار من بودی؟» و دست کشید روی چشم‌های حسن. آن‌موقع چشم‌های حسن برای همیشه بسته شد.»
 
کتاب «مربی رشید» به قلم محمدهادی شمس‌الدینی در 240 صفحه با شمارگان 1000 نسخه و بهای 10000 تومان از طرف مرکز حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس و بسیج سپاه الغدیر استان یزد منتشر شده است. 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها