«هایکوهای عاشقانه»، اثر اَلِن کامینگز با ترجمه رضی هیرمندی در نشر چشمه منتشر شد.
او در ادامه آورده است: «خوانندهی تیزبین میتواند ببیند که سه مصرع اول هر تانکا از نظر ظاهر با آنچه امروزه هایکو نامیده میشود یکسان است (البته شعرهای ژاپنی طبق سنت قدیم در یک سطر نوشته میشوند اما مترجمان انگلیسی ساختار 7ـ7ـ5ـ7ـ5 را به صورت پنج مصرع جداگانه مینویسند). این شباهت تانکا و هایکو اتفاقی نیست. معمولاً گمان میکنیم سنت هایکوسرایی با ماتسو باشو آغاز شده، حال آن که سنت شعر سرودن در این قالب به سالهای پیش از وی باز میگردد. قالب 5ـ7ـ5 در طول تاریخ شاهد اختلاف بین جدی بودن و شادبودن و بالادستیها و پاییندستیها بوده است مثلاً میدانیم که درباریان دورهی هی آن از یک بازی شعری به نام کوساری رِنگا (شعر زنجیرهای) به عنوان تفریح و سرگرمی استفاده میکردند. بازی به این صورت بود که یک نفر سه مصرع 5ـ7ـ5 هجایی یک تانکارا میسرود و نفر بعد مصرعهای 7ـ7 هجایی بعدی را. باز نفر بعدی این زنجیره یک بخش 5ـ7ـ5 هجایی به شعر میافزود و به این ترتیب حلقههای فراوانی به شعر افزوده میشد. نخستین شعر با ارزشی که سالها پیش به این طریق سروده شد هوکو نام داشت و طبق سنتِ حاکم ماهرترین شاعرِجمع آن را تکمیل کرد.»
وی شرح کرد:« این کارِ گروهی در قرن چهاردهم به هنر جدیترین به نام رِنگا تکامل یافت. آنگاه برای کاربردِ تصویرهای مشخص حد مجازی در نظر گرفته شد، همچنین تعیین شد که هرحلقه با چه تمهدیدی به حلقههای پیشین وصل شود. محافل رِنگا سُرا شکلی از یک گروهی گروهی و هنری بود که لازمهی آن برخورداری شرکت کنندگان را شعر و ادبیات کلاسیک بود. بهترینِ رِنگاها با مایههایی از حسرت نسبت به هنر ناب و اشرافی گذشته همراه است. در قرن شانزدهم و بهویژه قرن هفدهم با افزایشِ شمار با سوادها و گسترش صنعت اپ، بر تعدادِ مخاطبان فعالیتهای فرهنگی نیز افزوده شد و از این رهگذر رِنگای پُرطرفداری به نام هایکای نَهرِنگا شکل گرفت. هایکای نَهرِنگا یا بهصورت خلاصه هایکای از نظرِ کاربردِ واژگان و صور خیال آزادانهتر عمل میکرد و محبوبیت آن در شهرهای روبهگسترشِ دورهی اِدو برقاسا بود. چیزی نگذشت که مکاتبِ مختلف هایکای پدیدار شد. بعضی از مکاتب مانند مکتب تیمون واقع در کیوتو بر حفظ ارتباط با سنتهای کلاسیک اصرار میورزیدند در حالی که دیگران از قبیل مکتب دانرین در اوزاکا بر هزل، لُغُزگویی و بازی با کلمات تأکید داشتند.
مهمترین نقش را در تحول هایکای از یک قالب پُرتوان و غالباً عامیانه و پُرطرفدار به امری جدی، باشوِ شاعر ایفا کرد. او بهرهگیری آزادانه از صور خیال روزمره و لهجههای محلی را حفظ کرد اما ژرفای تازهای به این کار بخشید. برای این منظور، مناسبات بین انسان و طبیعت را مورد پرسش قرار داد، میان کلاسیک و عامیانه توازن ایجاد کرد و به اشخاص پایین جامعهمانند گدایان، روسپیان و سالخوردگان که پیش از وی، بهندرت موضوع شعر واقع میشدند توجه کرد. شکل قراردادی هایکو در بردارندهی یک ارجاع یا واژهی فصلی به نام کیگو (یادآور فصلی از سال) و یک کی ریجی یا درنگ کلامی بود که معمولا با خط تیره یا ویرگول مشخص میشود. باشو این شکل را بهتدریج توسعه داد. گفتنی است که دو تمهید شعری یعنی کیکو و کی ریجی نقش جداکننده و درعینحال پیونددهندهی دوبخشِ هایکو را برعهده داشتند. »
نظر شما