آیین رونمایی از کتاب «یادگار ماندگار» و تجلیل از بزرگان اهل قلم به همت مؤسسه خانه کتاب امروز (13 تیرماه) در سازمان اسناد و کتابخانه ملی برگزار شد.
ابتدای مراسم کلیپی از اهالی قلمی که در دو سال اخیر دار فانی را وداع گفتهاند، پخش شد. همچنین در این مراسم ضمن رونمایی از كتاب «يادگار ماندگار؛ پرتره يكصد و ده پيشكسوت اهل قلم» از پیشکسوتان اهل قلم تجلیل به عمل آمد.
در این آیین مجید غلامیجلیسه، مدیرعامل مؤسسه خانه کتاب، غلامرضا امیرخانی، معاون سازمان اسناد و کتابخانه ملی، همایون امیرزاده، مشاور معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، احمد سمیعی نویسنده و ویراستار پیشکسوت، علی بلوکباشی، نویسنده و پژوهشگر و منصوره اتحادیه، مورخ سخنرانی کردند.
در مراسم آیین رونمایی از کتاب «یادگار ماندگار؛ پرتره يكصد و ده پيشكسوت اهل قلم» چهرههایی همچون راضیه تجار، هوشنگ مردای کرمانی، حسن بلخاری، زاله آموزگار، نوشآفرین انصاری، محمدعلی جعفریه، میرجلالالدین کزازی، احمد پوری، فتحالله مجتبایی حضور داشتند.
ملتی که تاریخ نداند اشتباهاتش را تکرار میکند
منصوره اتحادیه، تاریخنگار و استاد دانشگاه در مراسم رونمایی از کتاب «یادگار ماندگار» گفت: این قصه تاریخ است که هر نسل یکبار تاریخ را مینویسد و سوالات جدید مطرح میکند و تفسیر میکند و توضیح میدهد، مطلب تازهای اضافه میکند و بر اطلاعات ما میافزاید، ولی این روند پایانی ندارد.
وی در ادامه با ابراز خرسندی از اینکه امروز پس از 60 سال بهنظر میآید آرزوی نوشتهشدن تاریخ ایران به دست ایرانیان برآورده شده است، گفت: ایرانیان بسیاری چه در داخل و چه در خارج از کشور کتابهای ارزشمندی در مورد تاریخ و فرهنگ ایرانزمین تالیف کرده و میکنند. هرچند که هنوز راه درازی در پیشرو داریم تا ادوار طولانی این مرز و بوم را بیتعصب و به شیوهای علمی بازشناسی و تدوین کنیم.
اتحادیه با بیان اینکه تاریخ جستجوی بیپایان حقیقت است، یادآور شد: اطلاع از گذشته براساس آثار و شواهدی قرار دارد که شامل موارد متنوع، متفاوت و حتی بیانتهای مربوط به انسان است.
او با تاکید بر اینکه در جایی که مدرکی وجود نداشته باشد، تاریخ نیز وجود ندار، مهمترین مدارک و شواهد برای مورخ را اسناد مکتوب دانست و یادآور شد: از نظر یک پژوهشگر دیدن همه شواهدی که مربوط به موضوع او باشد ایدهآل است ولی غالباً امکانپذیر نیست چون علاوه بر نبود کامل شواهد، پژوهشگر این اسناد را براساس موضوع پژوهش، گزینش میکند. اتحادیه افزود: البته گزینش اسناد نیز بایستی متکی بر شناخت منابع باشد و هرچقدر اطلاعات شخصی مورخ و تجربهاش گستردهتر باشد امکان استفاده از منابع وسیعتر خواهد شد.
بهگفته این استاد دانشگاه تاریخ مسئولیت دارد و حتی میتواند خطرناک باشد. تاریخ برای مورخ یک دغدغه خاطر دائمی است و به این مسایل میاندیشد که آیا اشتباه نمیکنم؟ آیا درست فهمیدهام؟ چقدر میتوانم به این مدارک اعتماد کنم. چطور و چرا این سند باقیمانده است و آیا عمدی از آن در کار بوده یا اتفاقی رخ داده است؟ باید ذهن مورخ قادر باشد آزادانه بنویسد و مسائل را از ورای ملیت، سیاست و هرگونه پیشداوری و ایدئولوژی بنگرد.
اتحادیه همچنین یادآور شد: با اینکه بیطرفی کامل مقدور نیست ولی انصاف، منطق، درایت و در نظرگرفتن مکان و زمان همیشه اهمیت دارد بهخصوص در بخش تاریخ سیاسی مورخ باید متوجه نقطهنظر طرف مقابل در سیاست دولتها باشد.
وی با بیان اینکه پس از انقلاب اسلامی توجه بیشتری به تاریخ معطوف شد و قاجاریه احیاء شد، افزود: انتشار خاطرات و اسنادی که طی چندین نسل به فراموشی سپرده و یا مخفی شده بودند اکنون از پستوها و کتابخانههای شخصی و غیرشخصی بیرون آمدند و انتشار یافتند و بعد جدیدی به تاریخ این دوره دادند که بسیار ارزشمند است.
این تاریخنگار با اشاره به اینکه ملتی که تاریخ خودش را نداند مانند بچهای است که خاطره ندارد و اشتباهات را تکرار میکند گفت: درواقع انقلاب اسلامی تاریخنگاری را به صورت یک رشته دانشگاهی و یک تخصصی جدی رونق داد و به جایگاهی که میبایست داشته باشد ارتقا داد هرچند هنوز هم باید برای بالابردن کیفیت کار بسیار کوشید.
قلم شناخت فرهنگ را میسر میکند
علی بلوکباشی نیز در تجلیل از 110 پیشکسوت اهل قلم با بیان اینکه در پس هر رفتار انسانی ذهنیتی فلسفی وجود دارد که به رفتارهای انسان روح معنا میبخشد، گفت: این ذهنیت فلسفی الگوهای رفتاری فرهنگی مردم را در زندگی شکل میدهد و با جوهر معنایی خود درمیآمیزد.
وی افزود: بههنجاری و نابهنجاری الگوهای رفتاری مردم، چه در صورت مادی و عینیاش و چه در صورت غیرمادی و معنویاش نشانههایی از فرهیختگی و هم از نافرهیختگی ذهنیت فلسفی آدمها دارند. قلم از آغاز تاکنون برمدار خوانش و تفسیر و تعبیر این ذهنیتهای بشری و بر تابندگی این دو نوع ذهنیت فلسفی مختلف بر لوح روزگار میگردیده است.
به گفته وی در گذشته عملکرد فلسفه و علوم الهی یک مفهوم تکبعدی بود و فلاسفه دینی میکوشیدند تا انسان را از راه پیوندها و تعلقات الهیگونه او مطالعه کنند و بشناسند و از راه شناخت انسان، آفریده خداوند، به خداشناسی دست یابند.
بلوکباشی در ادامه بیان کرد: مطالعه انسان به مثابه یک موجود اجتماعی و فرهنگی ساخته و پرداخته جامعه، اندیشهای نو با مفهومی تازه بود که با نگرش برخی از فلاسفه قدیم مانند ارسطو پدید آمد. انسان با ماهیت اجتماعیاش مقولهای است که دانشمندان اجتماعی امروز آن را پذیرفته و در تحقیقاتشان با این نگاه به او مینگرند و زوایای وجودی او را بررسی میکنند.
این پژوهشگر در ادامه سخنانش خاطرنشان کرد: شناخت انسان و هویت فرهنگی او زمانی تحقق و معنا مییابد که او را در مجموعهای از پیوستارهای مربوط به او در محیط زندگیاش بررسی کنیم. این پیوستارها میتوانند مجموعههایی از سرزمین، طبیعت، فرهنگ و معارف باشند که انسان در آن زاده شده و رشد کرده است. علمای اجتماعی به ویژه انسانشناسان در طی شناخت و دریافت این انسان و با این ویژگیهای خاص اجتماعی و فرهنگی هستند و همه این فعالیتهای ذهنی و عملی او را در زندگی روزمره در نظر دارند. این گروه پژوهشگران میخواهند ماهیت ذهن پویا این دو گروه انسانهای فرهنگ تمدنساز و انسانهای فرهنگی ساختارشکن در سازمانهای اجتماعی را از راه الگوهای رفتاری آنها در عرصههای فعالیتهای زندگی به دست آورند.
به گفته او هویت فرهنگی ـ انسانی ما بهطور کلی بر چگونگی عمل بیرونی این ذهنیتها و در فرایند تاریخ اجتماعی صاحبان این اذهان شکل گرفته است. هنگامی معنا و مفهوم این هویت فرهنگی دریافتنی است که انسانهای جستجوگر سرزمین ما فرهنگی را که در آن زاده و رشد کردهایم بشناسند.
بلوکباشی در ادامه گفت: این شناخت جزء از راه انس و الفت با قلم و استعانت از هنر اصحاب تفکر و اندیشه میسور نخواهد بود. چون به تحقیق میدانیم که این اصحاب قلم هستند که با نگاه تیزبین و قلم رازگشای خود راز و رمزهای جهان خاکی و علوی ما را شناختهاند و بهپرده تصویر کشیدهاند این گروه اهل اندیشه و تعقل هستند که کهنبودگیها و شکوفندگیهای فرهنگ و دانش و هنر بومی مردم سرزمین ما ایران را در فرایند تاریخ حیات اجتماعی جامعه از هزاران سال پیش تا امروز نگاریدهاند.
این نویسنده در پایان گفت: این جمع بزرگ که شناسه فخر و غرور فرهنگی و اعتبار حیثیت و منزلت اجتماعی ایران و ایرانی در جهان هستند به حق در هویتبخشی فرهنگی به انسان ایرانی و کمک به او از شناخت خویشتن فرهنگی خود و هزارلای اسرارآمیز افکار و احساس پیچیدهاش و سرانجام آشنایی او با گوشههای تاریک و پنهان تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران باستان و ایران اسلامی سهم بزرگی داشته و نقش مهمی ایفا کردهاند.
نظر شما