دوشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۶ - ۱۱:۴۹
شیرزادی: جنگ به معنای فلسفی خود نوعی زندگی است

علی‌اصغر شیرزادی، نویسنده و صاحب‌نظر حوزه ادبیات در نشست «موانع و راهکارهای ارتقا جایگاه ادبیات داستانی جنگ و دفاع مقدس» با اشاره به ظرفیت بالای جنگ و دفاع مقدس برای تولید آثار فاخر ادبی گفت: هر برش از هر روز از جنگ چنان تپشی دارد که می‌تواند موضوع یک رمان یا داستان باشد. جنگ به معنای فلسفی خود نوعی زندگی است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران‌(ایبنا) نشست تخصصی «موانع و راهکارهای ارتقا جایگاه ادبیات داستانی جنگ و دفاع مقدس» یکشنبه(11 تیر‌ماه) با حضور احمد شاکری،‌‌ علی‌اصغر شیرزادی، قاسمعلی فراست از نویسندگان و صاحبنظران ادبیات  انقلاب اسلامی و دفاع مقدس از سوی دبیرخانه هفدهمین دوره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس در تالار اندیشه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.  

گلایه‌ها از رونق سفارشی‌نویسی
شیرزادی با اشاره به انتخاب عنوان کلی نشست گفت: همواره در بسیاری از دانش‌های مرتبط با علوم‌انسانی، به نگاه به‌سامان آکادمیک و نظریه‌پردازی نیاز داریم؛ این موضوع تناقضی با اصل هنر که مبنای آن خلاقیت و باز‌آفرینی است، ندارد. هرگونه حرکت و تلاشی که در زمینه یاری رساندن به ادبیات دفاع مقدس باشد، مغتنم است. برای مثال کشوری مانند دانمارک در جنگ جهانی دوم، خیلی راحت تسلیم ارتش آلمان شد اما هنوز هم فیلم‌ها و سریال‌هایی را درباره این موضوع می‌سازد و شورش ارتش آلمان را به تصویر می‌کشد.
 
وی افزود: با نگاه به تاریخ معاصر، ما طولانی‌ترین جنگ را تجربه کردیم؛ در حقیقت دفاع مقدس، ویژگی‌های بارز متفاوتی با همه جنگ‌ها دارد اما در این جا به این نکته می‌رسیم که چرا در زمینه رمان و داستان دفاع مقدس نتوانسته‌ایم اثری بالاتر از متوسط به وجود بیاوریم؟ به نظر من این موضوع باید بحث و پیگیری شود. شاید بتوان گفت که سفارشی‌نویسی به شکل محدود و بخشنامه‌ای که متاثر از دخالت توام با حسن‌نیت است، تنگنایی را در این حوزه به وجود آورده و کار را برای افراد متعهد و با تجربه سخت کرده است.
 
شیرزادی ادامه داد: در این هنگام است که افراد متوسط جلو می‌آیند و اشخاص با تجربه کنار می‌روند. این موضوع سبب پایین آمدن کیفیت داستان می‌شود. من یقین دارم که ادبیات داستانی ما از طریق جنگ و دفاع مقدس جهانی خواهد شد. هر برش از هر روز از جنگ چنان تپشی دارد که می‌تواند موضوع یک رمان یا داستان باشد. جنگ به معنای فلسفی خود نوعی زندگی است.
 
اهمیت چند باره خاطره‌نویسی
شیرزادی اظهار کرد: نوشتن خاطرات جنگ از جمله فعالیت‌هایی است که باعث پر مخاطب شدن ادبیات پایداری و ادبیات دفاع مقدس می‌شود. بنابراین چه قدر خوب است افرادی که خودشان در جنگ حاضر بودند و قریحه این کار را دارند شروع به نوشتن خاطرات کنند. من کسی را می‌شناسم که مدت بسیار زیادی را در جبهه بوده و خاطرات بسیاری را دارد. حرف‌های وی مبتنی بر تجربه‌هایش است. شما اگر در ادبیات جهان دقت کنید برای مثال می‌بینید که لئو تولستوی تمام اطلاعات و خاطرات جنگ‌های ناپلئون را جمع آوری می‌کند. او چیزی در حدود دو سال بعد از آن اتفاقات این اطلاعات را به کتاب تبدیل می‌کند که بسیار درخشان می‌شود.

مساله‌شناسی ادبیات داستانی دفاع مقدس
شاکری، ضمن اشاره به کلی بودن عنوان بحث اظهار کرد: نکته مهم در ادبیات داستان دفاع مقدس، مساله‌شناسی و مساله‌پژوهی است. تا زمانی که هندسه کلان ادبیات داستانی جنگ و دایره مسائل کلی آن روشن نشود، هرگونه پژوهشی در این حوزه در معرض دوباره‌کاری همچنین ایجاد مانع در مسیر پیشرفت‌های علمی خواهد بود؛ علاوه بر این، تعبیر جایگاه این ادبیات مبهم و قابل تاویل است. برای مثال، استفاده از تعابیر توامان «جنگ» و «دفاع مقدس» را نمی‌پسندم چرا که تعامل این دو واژه نیاز به اخذ مبناست و بدون آن نمی‌توان دقیق صحبت کرد.

وی ادامه داد: خصوصیات جریان ادبی را می‌توان در بخش‌های مختلفی مانند شناخت دوره تاریخی، مبانی نظری دسته‌بندی و ارکان جریان ادبیات دفاع مقدس را در بخش‌های نقد، پژوهش، تولید، نشر، آموزش، حمایت، مدیریت، تبلیغ و مستند‌سازی بیان کرد. شناسایی موانع و راهکارها را نیز قابل طرح است.

شاکری گفت: سفارشی‌نویسی جزیی از موانع است که خیلی اهمیت ندارد. به نظر من این سفارشی‌نویسی جز گفتمان‌های ادبیات جریان شبه روشنفکری است. بنابراین مطلق سفارشی ایراد ندارد و در دنیا رایج است و البته خود آن نیز به معنای عقد قرارداد نیست. اشاره شد که نباید چیزی را بخش نامه کنیم. این موضوع اشتباه است. بخش نامه‌ای انجام نشده است بلکه با بیان دلیل و منطق اهمیت موضوع بیان شده است.

این نویسنده افزود: در بخش دیگر نیز باید توجه داشت که الزاما چیزی که مردم می‌گویند نمی‌تواند مهم و جریان‌ساز بشود. این که مردم بگویند فلان چیز مقدس است، آیا مقدس می‌شود؟ اگر بخواهیم گرایش به حرف مردم داشته باشیم، همان دوران جاهلیت است و درست نیست. آن که بیاییم و بگوییم که جنگ ما شبیه به همه جنگ‌های دیگر است نیز اشتباه است. مانند این است که بگوییم که انقلاب ما مانند دیگر انقلاب‌ها است و اندیشه‌های آن با دیگران فرقی ندارد.
 
هر دفاعی را نمی‌شود مقدس نامید
وی ادامه داد: نباید گفت که دفاع در هر جایی مقدس است. هر دفاعی مقدس نیست و هر تهاجمی نیز مقدس نیست. این از جمله موضوعاتی است که جریان ادبیات سیاه به آن توجه می‌کنند. در تحلیل این که آیا دفاع، مقدس است یا خیر باید به متعلق دفاع نگاه کنیم. اتفاقا در فهم همین موضوعات نیاز به فهم دینی داریم تا بدانیم از چه چیزی دفاع می‌کنیم و متعلق آن را بشناسیم. در بخشی از صحبت دوستان بیان شد که ادبیات داستانی ادبیات انسانی است. بله درست است اما نه ادبیات انسان سازمان ملل. باید دقت داشت که در این جا موضوع انسان ایدئولوژیک مطرح است و ممکن است تناقضی ایجاد شود.

داستان یک جریان جاری است نه یک بخشنامه
قاسمعلی فراست گفت: من ادبیات را به‌صورت کلی می‌بینم. از نظر من داستان، داستان است. این که ادبیات را به داستان دینی، داستان اجتماعی تقسیم‌بندی می‌کنند، خیلی مخالف نیستم، اما اگر داستان به‌عنوان یک جریان در جامعه جاری شود و مخاطب پیدا کند، در همه آن زمینه‌ها مخاطب خود را پیدا می‌کند. این که بخشنامه کنم و بگویم ادبیات دفاع مقدس، ادبیات سیاه یا انواع دیگر مسائلی است که خیلی جواب نمی‌دهد. به نظرم دفاع مقدس را مردم و مخاطبان باید بگویند.

این نویسنده ادامه داد: من در اوکراین سرداری را دیدم که به دلیل رشادت‌های خود، همراه با مدال‌های افتخار خود در میان مردم قدم می‌زد و مردم به او احترام می‌گذاشتند. در حقیقت آن چیزی که در باور مردم جا می‌افتد، باور عمومی است. من فکر می‌کنم که ما در این زمینه‌ها نگاه بخشنامه‌ای داریم که جواب نمی‌دهد. من وظیفه خود می‌دانم که بنویسم و تولید کنم و بقیه کسانی که دنبال تئوری‌سازی آن هستند، این کار را انجام دهند.  
 
ظرفیت‌های از دست رفته ادبیات دفاع مقدس
فراست ضمن اشاره به راهکارهای ارتقای ادبیات دفاع مقدس ادامه داد: باید توجه داشت که ظرفیت‌های موجود در جنگ آن قدر زیاد بوده است که اگر کسی روزها نیز به آن فکر کند، باز هم کم می‌آورد. بسیاری از این ظرفیت‌ها از دست رفته است و دیر شده است. برای مثال یک رزمنده تا زمانی خاطرات را در ذهن داشته و می‌توانسته آن را برای نویسنده بیان کند. بنابراین باید گفت که اولین کار برای ارتقا ادبیات دفاع مقدس، در فضا قرار گرفتن است. وقتی نویسنده در فضا قرار می‌گیرد، متاثر می‌شود. حضور در اماکن، صحبت با افراد، بیرون کشیدن خاطرات از دهان رزمندگان و... از جمله راه‌هایی است که نویسنده می‌تواند خاطرات را ثبت و ضبط کند.
 
وی افزود: من خاطرم هست که در بسیاری از عملیات‌ها، راویانی همراه با فرماندهان بوده‌اند تا خاطرات و صحبت‌ها را ضبط کنند. اما این که این اطلاعات اکنون کجاست و چه نتیجه ای ایجاد شده است، سوالی برای من است. دسترسی نویسنده به چنین اطلاعاتی می‌تواند بسیار مفید باشد.
 
جاهای خالی پررنگ در ادبیات جنگ
قیصری اظهار کرد: ما باید تکلیف خودمان را معلوم کنیم و بدانیم درباره چه چیزی صحبت می‌کنیم، اگر راجع به ادبیات حرف می‌زنیم، زمین معلوم است. این‌گونه نیست که جنگی  نخستین‌بار رخ داده باشد و قبل از آن چیزی وجود نداشته باشد و هیچ رمان و داستان کوتاهی درباره آن خلق نشده باشد؛ در حقیقت این‌گونه نیست که ما نخستین‌بار به آن رسیده باشیم. قبل از ما جنگ جهانی اول بوده و داستان‌ها و اشعاری خلق شده است. ژانر جنگ، ژانر جنگ است و از تقابل بین دو نیرو به وجود می‌آید. خود جنگ دارای زیر مجموعه‌ها و زیر ژانر هایی است که دفاع یکی از آن‌ها است.
 
این نویسنده گفت: هر گونه دفاعی در هر جا رخ دهد کاملا مقدس است. این‌که یک زیر ژانر را بالا بیاوریم و کل ژانر را تحت شعاع آن قرار دهیم اشتباه است و منافات دارد. در حقیقت در مواجهه با این ژانر می‌گوییم که ژانر آن جنگ و زیر ژانر آن دفاع است؛ به‌عنوان مثال ما چقدر درباره ادبیات پادگانی کار کرده‌ایم؟ آن‌هم در جای خود بسیار مهم است. پرسش من این است که چرا در جایی که همه چیز مشخص است بازی را به هم می‌زنیم؟ وقتی شما می‌آیید و به یک چیز مقدس اطلاق می‌کنی ناخود‌آگاه کسی که می‌آید تا در این زمین توپ بزند با زاویه وارد می‌شود. این سیاه سفید کردن افراد موجب اسطوره‌ای شدن آن‌ها در ذهن مخاطب و نویسنده می‌شود.
 
قیصری درباره موانع ارتقا جایگاه ادبیات دفاع مقدس افزود: بسیاری از نویسندگانی که وارد این عرصه می‌شوند، شناختی از ادبیات دنیا ندارند. باید توجه داشت که نفس ادبیات خود ابزار کشف است. نویسنده با ابزار داستان سعی می‌کند تا کشف کند و به شناخت برسد تا آدمی که در بحران قرار دارد چگونه رفتاری دارد. اگر بپذیریم که ادبیات ابزار است متفاوت با این است که ادبیات را وسیله‌ای برای تبلیغ چیزی بدانیم.
 
وی ادامه داد: به نظر من یکی از موانع رشد ادبیات جنگ، کلمه مقدس است. این اجازه نمی‌دهد که زیر و بم این افراد را دربیاوریم و رشادت‌ها، حسن‌ها و یا حتی زشتی‌ها و پلشتی‌ها را بشناسیم. وظیفه ادبیات این است که تمام چیزها حتی پلشتی‌ها را نیز به رخ بکشد. این که بیاید تا فقط زیبایی و بزرگی‌ها را نشان بدهد، قابل قبول نیست. به نظر من جمع همه این موضوعات، انسان ایرانی است و چیزی که من دنبال آن می‌گردم، آن انسان است. آن شخصی که ما می‌خواهیم با توجه به پیشینه غنی خود به جهان معرفی کنیم تا همه او را بشناسند. زمین بازی ما ادبیات است و کشف آن آدمی است که چگونه بوده، چه سرنوشتی داشته و چه کاری انجام داده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها