کتاب «تاریخ خوزستان 1604-1905» تالیف جان گوردونلوریمر با ترجمه محمدجواد جواهرکلام، روایت سرکنسول بریتانیا از تحولات یکی از مناطق جنوبی ایران در طی یک قرن است.
جان گوردون لوریمر، متولد 14 ژوئن 1870م است. وی عضو دفتر خدمات کشوری هند بود و از 9 دسامبر 1913م مقام سرپرست سیاسی و سرکنسول بریتانیا در بوشهر را بر عهده داشت.
مطالب کتاب در پنج دوره تنظیم شده است: «دوره اول از سال 1604 تا 1797»، «دوره دوم از سال 1797 تا 1834»، «دوره سوم از 1834 تا 1848»، «دروه چهارم 1848- 1896» و «دوره پنجم، از 1896 دوره مظفرالدینشاه».
«آنچه تحت عنوان «تاریخ خوزستان» در کتاب لوریمر آمده، تاریخ این استان از سال 1604 تا 1905 را در برمیگیرد و اطلاعات آن از نظر زمانی، مقدم بر اطلاعات کتاب مصطفی انصاری، تاریخ خوزستان(1878-1925) است. کتاب حاضر با فرمانروایی «والیان حویزه» اعقاب خاندان مشعشعی آغاز میشود و پس از بررسی چگونگی به قدرت رسیدن خاندان کعب در ایالت، در آستانه سال 1905 (بیش و کم همزمان با مشروطیت) به پایان میرسد.»
مولف، کتاب را به پنج دوره و شرح زیر تقسیم کرده است:
دوره اول: از سال 1604 تا 1797 این دوره همزمان با قدرت گرفتن خاندان کعب در خوزستان است و در آن تاریخ کعب(در قرن هفده و هجده) و چگونگی لشکرکشی کریم خان زند به خوزستان میپردازد.
دوره دوم: از سال 1797 تا 1834 این دوره مصادف با حکمرانی فتحعلی شاه قاجار و سلسله قاجاریه بر ایران است و در آن ضمن تشریح وضع داخلی قبیله کعب، روابط خوزستان با دولت ایران، ترکیه عثمانی و انگلیسیها بررسی میشود. در این دوره و در سال 1812 میلادی تیره محیسن از قبیله بنی کعب قدرت مییابد و محمره را مرکز خود قرار میدهد.
دوره سوم: این دوره با فرمانروایی محمدشاه قاجار مقارن است و در آن قضایایی چون کشاکش میان کعب فلاحیه(شیخ ثامر) و محیسن محمره(شیخ جابر) را دربرمیگیرد. تقسیمات اداری خوزستان در سال 1834، خراب شدن سد کویر کوت نهر هاشم و آغاز ویرانی حویزه، تصرف محمره به دست نیروهای ترک در سال 1837 منصوب شدن معتمدالدوله به عنوان حکمران اصفهان، لرستان و خوزستان در سال 1839، عملیات او علیه قبیله کعب و محمره و سرگذشت دردناک اسارت محمدتقی خان، سرکرده بختیاری به دست او، در همین دوره اتفاق میافتد. کوششهای لایارد و برای باز کردن ایالت بر تجارت انگلیسی و آزمایشی کشتیهای انگلیسی برای دریانوردی و در کارون از رویدادهای این دوره است.
دوره چهارم: این دوره با حکومت ناصرالدین شاه قاجار هم زمان است. گسترش قدرت دولت مرکزی در خوزستان، سرکوبی کعب محیسن، حکومت نظام السلطنه(1896-1887)بر خوزستان، تاسیس اداهر پست ایران در محمره در سال 1981، متصل شدن محمره، اهواز، شوشتر و دزفول از طریق تاسیس سیستم مرکزی تلگراف در برازجان، منصوب شدن اولین کارگزار وزارت خارجه ایران در محمره از جمله رویدادهای این دوره است.
دوره پنجم: در آخرین دوره که با حکمرانی مظفرالدین شاه قاجار مصادف است، شاهد رشد سریع منافع سیاسی و تجاری انگلیس در خوزستان هستیم. این دوره مالامال از رویدادهای گوناگون است و در آن اوضاع داخلی خوزستان شمالی، منطقه حویزه، شیخ نشین محمره، قتل شیخ مزعل و جلوس شیخ خزعل در سال 1897، فروپاشی شیخنشین کعب فلاحیه، روابط شیخ محمره(خزعل) با انگلیس و روسیه، تشدید اختلافات خزعل با حکومت مرکزی، مساله گمرکات و... بررسی شد.
در سراسر این کتاب از خوزستان به نام عربستان یاد شده است. واقعیت این است که خوزستان لااقل بالغ بر سه قرن(همزمان با حکومت شاه عباس صفوی تا اواخر دوره قاجاریه) به همین نام خوانده میشد.
در قسمتی از متن کتاب با اشاره به رویدادهای دوره ناصرالدینشاه آمده است: «در دسامبر 1875، دکتر تولوزان، پزشک شاه و مرد قابلی که در شاه تاثیر فراوانی داشت، طرحی به حکومت ایران ارائه داد که امتیاز توسعه عمومی خوزستان را در دست بگیرد و به شرکتی فرانسوی واگذار کند. امتیاز میبایست حق بازسازی سد اهواز و احیا و آبیاری قطعات وسیعی از اراضی حاصلخیز پیرامون آن را به شرکت واگذار کند. همچنین باید حق بهرهبرداری از معادن، جنگلها و تاسیس کارخانههایی از همه نوع را به آنان بدهد.
پیشنویس طرح ناظر به مسائل عمومی بود، اما موضوع چنان بود که ظاهرا حقوق مطلقی برای فرانسه قائل میشد، بیآنکه احساسات دولت ایران را جریحهدار کند. وزیرمختار بریتانیا در تهران با دادن امتیاز مخالفت کرد، بر این اساس که تسویه دوستانه مطالبات بارون دورویتر، امتیاز گیرنده انگلیسی از دولت ایران را ناممکن میساخت. بر اثر این مخالفت، شاه ایران پیشنهادهای فرانسوی را در سال 1876 رد کرد.»
کتاب «تاریخ خوزستان 1604-1905» تالیف جان گوردونلوریمر ترجمه محمدجواد جواهرکلام در 234 صفحه، شمارگان یکهزار نسخه و به قیمت 15 هزارتومان از سوی نشر شادگان به چاپ رسیده است.
نظر شما