کتاب «مرغ دریایی به عقب پرواز میکند»، اثر پونه خوشخو توسط انتشارات اریش منتشر شده است. شقایق دهقانی در یادداشتی به معرفی این داستان پرداخته است.
محورهای داستان مهاجرت، ازدواج و طلاق است. کل کتاب از یازده موقعیت تشکیل شده است. نویسنده بسیار خوب از پس توصیف این موقعیتها برآمده است. در بعضی بخشها جملاتی نمادین وجود دارند که بهجا بیان شدهاند و پیامشان دقیقاً مشخص است. این نمادها بهشدت تأثیرگذارند. بهطور مثال در صفحة چهارده کتاب، وقتی پردیس سعی دارد، انگشتانش را از دور لیوان چای تکتک بلند کند، میخوانیم: «به انگشتهایش دور لیوان خیره شده بود، تلاش میکرد هر انگشتش را بهتنهایی از روی دیوارة لیوان بلند کند، انگشت اشاره و وسط آسان بود، اما انگشت ازدواج بلند نمیشد.» ازدواجی که سرانجامش را نویسنده به تصویر میکشد، ازدواجی که از همان ابتدای امر، انگشت برای حلقهاش مشتاق نیست و چه ماهرانه انحطاط و شاید آغازی دگربار را در طول یک کتاب 76 صفحهای نمایان میکند.
نمونة دیگر این نمادسازیها، دو سوسکی است که حین جرّ و بحث علی و پردیس، زن و شوهرِ روایتِ «مرغ دریایی..»، بیهوده در بالارفتن از دیوار تلاش میکنند و سرگردان و بیهدف دور خودشان میچرخند و یا قوز علی که دو بار در کتاب به آن اشاره شده و گویی نهایت اشمئزار پردیس را میرساند.
کتاب قطعاً به مذاق داستاننویسان جوان خوش میآید. تمیز و بی هیچ حشوی نگاشته شده و میتواند سرمشق خوبی برای آنها باشد. رویدادهای کتاب دردناک هستند و عمیق و دردشان را میتوان حس کرد. غیر واقعی نیستند. آنجا که پردیس مرغ دریاییِ به عقب رانده شده از سوی باد را، نوازش میکند، میتواند نقطة عطف داستان باشد. مرغ دریایی که پروازش اینبار به عقب است و سختی دیوار، انتظارش را میکشد و پردیس این را میبیند، ذهن خواننده ناخودآگاه آن را قیاس میکند با وضعیت فعلی او و نامزد جدیدش. مردی به زندگیاش آمده، از نژادی دیگر، از کشوری است که پردیس در آن مهاجر است و شاید سختترین روزهایش را آنجا گذرانده، اما خفقان همان مرد همنژاد و همسرزمینش علی را تداعی میکند.
و در آخر بازگشت پردیس به وطن و رویارویی او را با عروسک دوچهرهاش در آینه میخوانیم. چهرهای که در رویش به او میخندد و روی دیگرش که در آینه روبهرو گریه میکند، بیرون و درون پردیس است. همزمانی بودنهاست در او؛ شاد بودنها و غمگین بودنها. نویسنده از شخصیت اول داستان بهعنوان یک زن، قهرمان نساخته و هیچ ابایی در نشان دادن دردهای پردیس نکرده است.
کتاب نخستین داستان چاپشده نویسنده است. جای کتمان ندارد که با قلمی جذاب و گیرا نگاشته شده است. خود بیوقفه خواندم و خواندم.
بخشی از کتاب را با هم میخوانیم: «پردیس انگشتهای دست چپش را دو بار بازوبسته کرد. انگشت ازدواجش ورم کرده بود، داشت با حلقة باریک و ظریف نامزدیاش بازی میکرد که مایک کلاه را روی میز کنار دستش پرت کرد و گفت: چی چرا؟ گربه خرناسهای کشید و پرید توی اتاق. پردیس انگشترش را درآورد و دو بار انگشتش را باز و بسته کرد. جای دو حلقة ازدواجش به هم آمیخته و شکل نامشخصی گرفته بود. به اندازة یک حلقة 4 میلیمتری روی انگشتش ردّ یک حلقة روشن باقی مانده بود. جای حلقه در نزدیکی اتصال انگشت و کف دستش روشنتر بود. سایههای دو حلقه در هم محو شدهبودند.»
کتاب «مرغ دریایی به عقب پرواز میکند»، اثر پونه خوشخو در 76 صفحه، شمارگان 500 نسخه و بهبهای 10 هزار تومان توسط انتشارات اریش منتشر شده است.
نظر شما