یکشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۱۰:۰۷
معرفی چند داستان جذاب از «گوستاو فلوبر»

«پیتر بروکز»، استاد ادبیات تطبیقی دانشگاه «یِیل» کتابی جدید تحت عنوان «فلوبر» در خرابه‌های پاریس» نگاشته و در آن از دیدگاه خود آثار «گوستاو فلوبر» نویسنده بنام فرانسوی را به ترتیب اهمیت دسته‌بندی کرده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از پابلیشرز ویکلی- «گوستاو فلوبر» پیش از سی سالگی هیچ کتابی را منتشر نکرده بود اما ناگهان از شاهکار خود «مادام بواری» پرده برداشت. هیچ کدام از آثار بعدی‌اش موفقیت شاهکارش را به دست نیاورد اما بعضی از آثار او ارزش خواندن را دارند. به هر حال «فلوبر» اولین نویسنده دورعهمدرن است که به بسیاری ار داستان‌نویسان دوره مدرن چون «هنری جیمز»، جویس»، «کافکا»، «پروست»، «وولف»، و «بکت» آموخت چطور داستان بنویسند. او سبب شد مردم به داستان توجه کنند. درست مانند شاعری که با سرودن غزل توجه خواننده را شعر جلب می‌کند. او معتقد بود داستان جدی‌ترین موضوعات هستی را می‌تواند مورد بررسی قرار دهد و چیزی از دیگر گونه‌های ادبی به خصوص شعر کم ندارد. در این مطلب چند اثر جذاب وی را از دیدگاه «پیتر بروکز» مرور می‌کنیم:
 
«مادام بواری»: این کتاب هم‌چنان مانند روزهای انتشارش برای خوانندگان جذابیت دارد. توصیفات نویسنده از عشق بسیار واضح و دلنشین است. دنیای مادی انسان‌ها با جزئیات برای مخاطب توضیح داده شده است. می‌توان گفت این رمان در واقع اولین داستان رئال در توصیف دید، بویایی، و لامسه است.
 
«قلب ساده»: این رمان کوتاه جزء سه داستانی است که «فلوبر» در اواخر عمر خود منتشر کرد. با اینکه یکی از دوستان «فلوبر» در نامه‌ای به وی نوشته بود احساس می‌کند نگارش داستانی درباره زنی چوپان و روستایی کنایه است اما داستان عاری از هر گونه هزل و کنایه است. داستان جدی و غمگین یک زن روستایی که مانند «نان تازه روستا» معصومیت دارد. او از همه اطرافیان خود مراقبت می‌کند اما در نهایت تنها می‌ماند.
 
«تربیت احساساتی»:  خود »فلوبر» در توصیف این داستان می‌گوید: «تاریخچه احساسی نسل من در این کتاب منعکس می‌شود.» منظور وی از «احساساتی» همان نوع تربیتی است که در مدرسه به فرد آموزش داده نمی‌شود. به کودک دوستی، احساسات، عشق، و مهربانی نمی‌آموزند. در این کتاب از نسل خود «فلوبر» سخن گفته می‌شود. شخصیت اصلی کتاب انقلاب 1848 کشور و اتفاقات پس از آن را تجربه می‌کند و نویسنده با زیبایی تمام اتفاقات تاریخی را در کتابش معکس می‌کند.
 
«افسانه جولیان مقدس»:  داستان این کتاب در قرون وسطی رخ می‌دهد و مانند «قلب ساده» از روایتی ساده برخوردار است. رئالیسم موجود در این اثر جادویی است و ما را با سکانس‌های مختلف شکار، قتل، و در نهایت رستگاری روبه‌رو می‌سازد. یکی از زیباترین کتاب‌های که «فلوبر» نگاشته است.
 
«بووار و پکوشه»: عجیب‌ترین کاری که به دلیل مرگ «فلوبر» ناتمام باقی ماند. وی در این کتاب ظاهربینی و ظاهرنگری دوره و هم‌عصران خود را مورد تمسخر قرار می‌دهد. دو شخصیت اصلی کتاب پس از بازنشستگی به «نورماندی» مهاجرت می‌کنند و پروژه‌های مستقلی را اجرا می‌کنند که در نهایت نتایج تلخی به همراه دارد. از کشاورزی گرفته تا تاریخ‌نویسی و تربیت کودکان نشان از بی‌سوادی و البته ناتوانی دانش ناقص آنان به عنوان انسان دارد.
 
«نامه‌های گوستاو فلوبر»: «فلوبر» نویسنده بسیار توانایی بود اما هیچ‌گاه در طول عمر خود مقاله‌ای در باب نگارش کتاب و نویسندگی منتشر نکرد. این نامه‌های او هستند که مرجع مناسبی برای رمزگشایی از روش و اسلوب نوشتن او به حساب می‌آیند. در این مجموعه نامه‌های او به معشوقه‌اش،« لوئیس کولت»، دوست صمیمی‌اش، جورج ساند، و «ایوان تورگینف» دیگر دوست صمیمی‌اش و نویسنده بنام روس بسیار جذاب و محبوب است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها