مردم گاهی تظاهر به خواندن کتابهایی میکنند که حتی نسخهای از آن را در کتابخانه خود ندارند و فروش این آثار نیز در بازار کتاب پیشرفت نمیکند. چه چیز باعث میشود مردم در این باره دروغ بگویند؟
«دیوید بارت»، خبرنگار خاطره خوبی از این ماجرا دارد: «چند سال پیش که در روزنامهای محلی مشغول به کار بودم مجبور به مصاحبه با نویسندهای شدم که خودش سرمایه انتشار کتابش را فراهم کرده بود. یک داستان جنایی 500 صفحهای که قطعاً اگر ویراستار داشت حداقل یک سوم آن را حذف میکرد. نویسنده در آغاز مصاحبه از من پرسید «نظرتان درباره کتاب چه بود؟» و من در پاسخ گفتم: «کتاب بسیار خوبی بود!» در صورتی که پس از خواندن دو صفحه از کتاب دچار میگرن شده و به خواندن آن ادامه نداده بودم. به یاد دارم پرسشهای زیادی از من درباره موضوع کتاب کرد. تا حدی که به خودم لعنت فرستادم که چرا کتاب را نخواندهام! در هر صورت من از آن اتفاق خلاص شدم اما ذهنم بسیار خسته شده بود!»
دروغ گفتن درباره عادات کتابخوانی بسیار شایعتر از حد تصور است. بنا بر تحقیقات آژانس کتابخوانی که اخیراً تحقیقی برای روز جهانی کتاب انجام داد حدود 41 درصد از 2000 نفری که در نظرسنجی شرکت کرده بودند درباره آثاری که خواندهاند دروغ گفتند.
این تحقیق نشان میدهد اغلب نسل جدید-حدود 64 درصد از افراد بین 18 تا 24 سال- علاقه زیادی به تظاهر به کارهایی داشتند که تاکنون انجام ندادهاند.
فهرست آثاری که مردم علاقه دارند بگویند آنان را خواندهاند نیز بسیار جالب است. سیزده کتابی که در فهرست محبوبترین این نوع آثار قرار دارند یک نقطه اشتراک دارند: همه آنان بدون استثنا به نسخه سینمایی تبدیل شدهاند و پرفروش بودهاند.
در رتبه نخست این فهرست داستانهای «جیمز باند» نوشته «ایان فلمینگ» قرار دارد و رتبههای دیگر به ترتیب به «ارباب حلقهها» نوشته «تالکین» و مجموعه «نارنی» نوشته «لوئیس» اختصاص داده شده است.
اما دلیل این دروغ گفتن چیست؟ به نظر نمیآید که این نوع افراد از نخواندن این آثار خجالت میکشند بلکه برای کسب آبرو و اعتبار چنین کاری میکنند. البته مردها بیشتر از زنها به دانستن درباره بعضی از آثار تظاهر میکنند. آژانس کتابخوانی اعلام کرد یک از هر پنج نفر مرد درباره عادات کتابخوانی خود در مصاحبههای شغلی خود دروغ میگویند و اصلاً مشخص نیست که چرا فرد به خواندن کتابهایی که ربطی به شغل وی نیز ندارد تظاهر میکند.
دیگر شرایطی که مردم در آن تظاهر به کتابخوانی میکنند در مواجهه با خانواده همسر، در شبکههای اجتماعی، و قرارهای آشنایی با همسر آینده است. جالب است بدانید که فهرست آثاری که مردم دوست دارند بگویند خواندهاند هر ساله دچار تغییر میشود. به عنوان نمونه در سال 2009 مردم تظاهر به خواندن «1984» نوشته «جورج اورول»، «جنگ و صلح» نوشته «لئو تولستوی»، «اولیس» نوشته «جیمز جویس» و کتاب مقدس «انجیل» میکردند.
البته شاید بسیاری از ما تاکنون این آثار را خوانده باشیم. سال گذشته و پس از ساخت اقتباس جدیدی از کتاب «جنگ و صلح» توسط «بیبیسی» این کتاب برای اولین در فهرست آثار پرفروش دنیا قرار گرفت. پس از انتخابات ریاستجمهوری «آمریکا» و برنده شدن «دونالد ترامپ» نیز درصد فروش کتاب «1984» افزایش یافت.
اگرچه دروغ گفتن درباره عادات کتابخوانی بسیار غمانگیز است اما نشان میدهد مردم همچنان به افراد کتابخوان احترام میگذارند و کتابخوانی عنصر مهمی برای تأثیرگزاری بر اطرافیان و جامعه است.
نظرات