در این کتاب مخاطب با سه شخصیت روبهرو است. اول، دختری زیبا به نام پری آتشبرآب که رابطهای با کسی ندارد و به دنبال این است که جهان به صلح برسد. کاراکتر دوم پیرمردی با نام اسفندیار خاموشی است که به ایران بازگشته تا به هدفش برسد و شخصیت سوم مهران جولایی، جوان پولداری است که نمیداند چطور میتواند خوشبخت باشد.
در این کتاب ما با سه داستان موازی روبهروییم که هر کدام به نوعی با دیگری در ارتباط است و روی هم تاثیر میگذارند. این سه داستان کتاب را به سه بخش تقسیم میکند که «قطار سرگردان»، «درهای دریافت» و «آخرین پل» نام دارد.
در بخش دوم این کتاب میخوانیم: «آدمی که اسمش را عوض میکند هیچ جوری قابل اعتماد نیست، فردا همینطور اگر خیال کند زنش بهش نمیآید عوضش میکند. شاهد قبلا اسفندیار بود، با منت و قهر و شام و شیرینی انداخت توی دهان بچهها که صداش کنند شاهد. خیلی وقت بود هم رفته بود کیش، نمایندگی فروش کود کشاورزی بایر شده بود. کیشوند شده حتما تا حالا. کیش زندگی کردنش بدتر از اسم عوض کردنش است. آدم دو روز میرود هتل خشایار خوش است، دو روز پارک آبی تماشا دارد، بعد چی؟»
در پشت جلد این کتاب هم آمده است: «چرا دنیا دائم به دو تکه تقسیم میشد، چرا باید همیشه یک وَر فهرست چیزهایی نوشت و آنور فهرست چیزهایی مقابلش قرار داد، هیچ وقت هم این دو طرف برابر مساوی از کار درنمیآید. چرا دنیا یک جایی دست از سر آدم برنمیدارد و همه چیز را اندازهی هم حساب نمیکند. خوبها و بدیها و خواستهها میلیمتر به میلیمتر مساوی هم. چیزی از دست میدهی اندازهی همان چیزی به دست میآوری.»
رمان «آناتومی افسردگی»، اثر محمد طلوعی در 286 صفحه، شمارگان 1100 نسخه و به بهای 16 هزار تومان توسط نشر افق منتشر شده است.
محمد طلوعی متولد 21 اردیبهشت 1358 در رشت است. او دانشآموخته سینما از دانشگاه سوره و ادبیات نمایشی از پردیس هنرهای زیبایی دانشگاه تهران است. «قربانی باد موافق» نخستین رمان محمد طلوعی است که سال 1386 منتشر و برنده پنجمین جایزه ادبی «واو» یا رمان متفاوت سال شد. همچنین مجموعه داستان «من ژانت نیستم» نیز از همین نویسنده برنده دوازدهمین جایزه ادبی گلشیری شده است.
نظر شما