ما نه تنها شاهد یک رنسانس در زمینه کتاب هستیم بلکه «جف بزوس»، مدیر آمازون در حال تغییر تاکتیکهای خود نیز است. به نظر میرسد ناشران بزرگ دنیا از جمله آمازون توافقی نانوشته انجام دادهاند که به نفع همه افراد درگیر در صنعت نشر و همچنین خوانندگان شده است.
در همه جا نشانی از رنسانس در زمینه کتاب است. «واتر استونز» کتابفروشی زنجیرهای «بریتانیا» پس از شش سال ضرر و زیان سال گذشته سود بسیاری دریافت کرد. درصد فروش آثار چاپی در آمریکا نیز حدود 3 درصد افزایش یافت. باید گفت انقلابی در راستای علاقه به کتاب و علیه برتری دیجیتالی آمازون در راه است و اینجاست که مدیر آن تصمیم گرفت تاکتیکهای خود را تغییر دهد.
آمازون در سال گذشته در آمریکا 35 میلیون نسخه بیشتر از سال قبل فروخته است و حتی بازار رقابت را از رقیب دیرینه خود «بارنز و نوبل» ربود. دو میلیون نسخه افزایش فروش در کتابفروشیهای مستقل آمریکا نیز قابلتوجه بود. البته این موضوع برای کسانی که شاهد کشمکشهای بیرحمانه بین آمازون و دیگر ناشران در دهه گذشته بودند عجیب است زیرا آقای «بزوس» در تلاش برای ایجاد انقلابی در صنعت نشر بود و ناشران تلاش میکردند جلوی او را بگیرند. وی حتی در سال 2012 از عدم اعتماد دولت آمریکا به شرکت «اپل» و دیگر ناشران مهم استفاده کرد و حمایت دولت را جذب کرد.
آمازون دو سال پیش با ناشران بزرگ قراردادی امضا کرد که بر اساس آن تخفیف دادن به خریداران برای کتب الکترونیکی ممنوع اعلام شد و به همین دلیل قیمتها افزایش یافت. کتب جلدکاغذی و گالینکور در مقایسه با کتب الکترونیکی قیمت کمتری دارند زیرا آمازون برای آنان تخفیف در نظر میگیرد. اما کتب الکترونیکی گران هستند زیرا تخفیفی ندارند. همین موضوع نشان میدهد صنعت نشر پس از یک دهه آشفتگی به آرامشی نسبی رسیده است و آمازون از یک طرف و پنج ناشر مهم دیگر در طرفی دیگر به توافق رسیدهاند. البته آنان نمیتوانند به صورت رسمی با هم توافق کنند زیرا بیاعتمادی جدیدی بین آنان به وجود خواهد آمد اما به نظر میرسد یکی از دلایل افزایش رونق کتاب در نتیجه تشنجزدایی بین ناشران رخ داده است.
آمازون نیز بر گسترش «کیندل» تمرکز کرد و بازار کتب الکترونیکی را به دست گرفت. آیفون نیز برای فعالیتهای جز کتابخوانی مورد استفاده قرار گرفت. کتب ارزانقیمت موجب پیشرفت «کیندل» شد و به دست آوردن چنین سودی بسیار منطقی است. کتاب چه در حالت دیجیتال یا چاپی بیشتر از دیگر گونههای رسانه بسیار پایدار بوده است. بازار موسیقی دچار آشفتگی شده است و مردم ترجیح میدهند به جای خرید سیدی به تکآهنگها گوش دهند و به منظور انجام این کار از وبسایتهایی چون «اسپاتیفای» استفاده میکنند.
سایتهای اینترنتی فروش کتاب در طول سالیان گذشته موفق نبودند. به عنوان مثال وبسایت «اویستر» که کارکردی چون «کیندل» دارد در سال 2015 برای همیشه بسته شد. بسیاری از خوانندگان از آمازون کتاب میخرند و دلیلی برای بستن «کیندل» وجود ندارد زیرا در حال حاضر بزرگترین کتابفروشی جهان است. این آرامش به ناشران نیز کمک میکند که از فروش آثار الکترونیکی نیز سود ببرند. آنان توانایی این را دارند که کتب چاپی خود را دیجیتال کنند و به فروش برسانند.
به طور کل باید گفت این رنسانس به آمازون، ناشران، و حتی خوانندگان سود میرساند و همه باید چنین اتفاقی را غنیمت بشمارند.
نظر شما