بهاءالدین خرمشاهی در نخستین برنامه از سلسله نشستهای «نقد ترجمه قرآن کریم»، با اشاره به اینکه از وقتی خود را شناخته، عاشق قرآن شده است، اظهار کرد: قرآن دارای جذابیتی بینظیر است که فصاحت آن در ترجمه آن نهفته شده و نمیشود که فصیحترین کتاب بشر روی کره خاکی، ترجمههای نامنظم و پراکنده داشته باشد.
خرمشاهی در این نشست بیان کرد: از وحیانی بودن این کتاب عظیم بوده که امروزه با گذشت بیش از 1400 سال، نزدیک به یک میلیارد و 700 میلیون مسلمان از فرقهها و مذاهب مختلف در سراسر دنیا وجود دارند.
وی افزود: از وقتی خود را شناختم، عاشق قرآن شدم، چراکه قرآن جذابیتی بینظیر دارد. از کودکی با قرآن انس پیدا کردم و پیوسته منابع موجود در کتابخانه پدرم را مطالعه میکردم که در آن منابع بسیار غنی و آثار فاخر وجود داشت. از حدود 14 سالگی اشتیاق تامل درباره قرآن در من شکل گرفت و اینکه فصاحت قرآن در ترجمه آن است، ولی ترجمههای موجود از این کتاب عظیم، پراکنده بودند؛ نمیشود که فصیحترین کتاب تاریخ بشر روی کره خاکی، ترجمههای پراکنده داشته باشد.
این مترجم قرآن گفت: از سالها پیش، بیش از یکهزار کتاب قرآنی در زمینههای مختلفی مانند احکام، فرهنگ و قصص قرآنی داشتم و همیشه بر این عقیده بودم که ترجمه باید حداقل بتواند اثری هر چند دور از فصاحت متن را نشان دهد. معتقدم که اگر مترجم حرفهای نباشد، نمیتواند بوی نحو و دستور زبان را از کلمات بگیرد.
خرمشاهی در ادامه با اشاره برخی ویژگیهای ترجمه خود از قرآن کریم، اظهار کرد: این ترجمه قرآن در سه قطع مختلف به خط عثمان طه به چاپ رسیده و در مجموع چهار بار توسط ویراستاران آن آقایان انصاری و کریمینیا و سه بار توسط خودم ویراستاری شده است؛ 70 نقد نیز بر این اثر وارد شده که آنهایی را درست و اصولی بودند، در تصحیح اثر بهکار گرفتم.
این نویسنده و حافظپژوه، با اعلام مخالفت خود با ترجمه قرآن به زبان نظم، افزود: ترجمه منثور قرآن نیز هزار پیچ و خم دشوار دارد، حال بیاییم و دست و پای خود را بیشتر ببندیم و قرآن را به نظم ترجمه کنیم؟ با ترجمه منظوم قرآن بسیار مخالفم. اگر سعدی قصد این کار را داشت، سلطان سخن بود، ولی افرادی که در زبان فارسی روزمره خود ماندهاند، مجاز به ترجمه قرآن به نظم نیستند.
وی همچنین درباره برخی دیگر از ویژگیهای مترجم قرآن، گفت: مترجم برای ترجمه باید در تفسیر غوطهور باشد، آثار قدیم را بخواند، با اهل فن مشورت کند، حرفهای و پرکار باشد و ترجمههای مختلف را مقایسه کند. مترجم نباید با ترجمهای از قرآن، کار ترجمه را یاد بگیرد و تا حرفهای نشده، به سراغ ترجمه قرآن نیاید.
انسان در کوره نقد استوارتر میشود
مسعود انصاری، قرآنپژوه و یکی از ویراستاران ترجمه قرآن اثر بهاءالدین خرمشاهی نیز در این نشست بیان کرد: آثاری که دارای نقش تاریخی موثر هستند وبا مخاطب ارتباط برقرار کرده و در آنها نیاز سنجیده شده است، در تاریخ ماندگار میشوند و اگر در متن و اثری این ویژگیها وجود نداشته باشد، راهش به سوی بیرون از دایره فرهنگ، کج میشود.
وی درباره ویژگیهای این ترجمه قرآن کریم افزود: متنها و آثار بسیاری وجود دارند که بر پایههای خود استوار نیستند، ولی چند ویژگی در این ترجمه وجود دارد که آنرا یک متن خودبنیاد میکند. این اثر در یک نقطه عطف پدید آمده است. سالها از اینکه ترجمهها نتوانستند با زبان مخاطب فارسی ارتباط برقرار کنند، رنج بردیم و این ترجمه قرآن در زمان خود، سرمشقی خوب برای اهالی دین بود که آرزوی تولید اثری خودبنیاد را در این حوزه داشتند. خرمشاهی تنها یک نویسنده نیست، بلکه در حوزههای مختلف سلسلهجنبان است.
این پژوهشگر قرآنی با اشاره به اینکه در ترجمه باید سعی کنیم که زبان فارسی را نشکنیم و به آن آسیب نرسانیم، گفت: در ترجمه فقط نگاهمان به مترجم نیست، بلکه مدیون نگاه تیزبین منتقدان نیز هستیم؛ انسان در کوره نقد، استوارتر میشود. از نگاه یک منتقد میتوانم بگویم که بهجز دو مورد ابهام در معنای کلمات، نکته دیگری را بهعنوان نقد در این اثر ندیدم. قلم این متن، زود بر ذائقه نظمآشنای خواننده فارسی امروز مینشیند و استواری در همه جای آن دیده میشود.
انصاری همچنین درباره شرایط لازم برای مترجم قرآن شدن، اظهار کرد: به اعتقاد من، همه شرایط ایدهآل در یک مترجم قرآن یکجا فراهم نمیآید و عقیده دارم که باید همزیستی علمی و فرهنگی و انجام کار گروهی را در امر ترجمه قرآن تجربه کنیم.
نظر شما