بررسی موضوع کتابسازی در حوزه دین، عرفان و پژوهشهای قرآنی/2
اخگری: پدیده کتابسازی در حوزه دین و عرفان آسیب بیشتری دارد
محمد اخگری، استادیار دانشگاه صدا و سیما، بر این عقیده است که آسیبهای پدیده کتابسازی در حوزه دین و عرفان نمود بیشتری دارد، چراکه ممکن روی اعتقاد و باورهای مخاطبان تاثیر گذاشته و مخاطب ره به اشتباه برود.
دکتر محمد اخگری، نویسنده، مترجم، پژوهشگر و دارای مدرک دکترای عرفان اسلامی و مسلط به زبانهای آلمانی، انگلیسی و عربی است. در کارنامه علمی و پژوهشی وی، تالیف دهها عنوان مقاله و کتاب به چشم میخورد که از جمله کتابهای محمد اخگری میتوان به ترجمه آلمانی به فارسی کتابهای «ژورنالیسم رادیویی» نوشته والتر فن لاروش و اکل بوخهلتس، «نویسندگی برای شنیدن» اثر اشتفان واختل، «حدیث نامکرر عشق، سفرنامه تازه مسلمانی اروپایی به مکه» نوشته آنهماری شیمل، «ادبیات فولکلور ایران» تالیف ییری سیپک، همچنین کتابهای ترجمه از فارسی به آلمانی «تفسیر سوره حمد امام خمینی(ره)به زبان آلمانی» و «سرالصلوه حضرت امام خمینی(ره) به زبان آلمانی» اشاره کرد. «حدیث سرو و گل و لاله (قند فارسی از لاهور تا داکا)»، «کتاب شنیداری»، «نغمه محمد، نگاهی به تاثیرپذیری گوته از شخصیت پیامبر اسلام» و «ماه برج عصمت، ترکیب بندی در کرامت قم و حضرت معصومه، شعر هدایت رفیعی» نیز آثار وی به زبان فارسی است.
چه تعریفی از کتابسازی بهویژه در حوزه دین، عرفان و پژوهشهای قرآنی دارید؟
منظور از کتابسازی، این است که هر کتابی فینفسه تالیف یا تدوین فرد به حساب نمیآید، بلکه ممکن است گردآوری مطالب از منابع مختلف و دستهبندی آنها باشد که چیزی را به دانش مخاطبان نمیافزاید و همان حرفهای گذشته دیگران در قالبی جدید است که بیشتر مطالب ناقص بوده و ربطی به هم ندارند. کتابسازی در واقع مطالب و مفاهیمی است که کمتر با هم ارتباط دارند و با تحقیق و پژوهش علمی هم به دست نیامدهاند و تنها پیوند مطالب است. باید دید یک اثر چقدر در حوزه موردنظر به علم کمک کرده و چه اندازه بر مبنای پژوهش بوده، تنها در اینصورت است که میتوان درباره آن نظر داد که آیا واقعا تالیفی صورت گرفته یا کتابسازی است.
مصادیق انواع کتابسازی در این حوزه چیست؟
امروزه اینترنت و فضای مجازی، متون و اطلاعات بسیاری را به سهولت در دسترس افراد قرار میدهند و افراد بدون توجه درست به اعتبار منابع و یا بدون توجه به ذکر منبع، به گردآوری و تدوین کتاب دست میزنند.
صاحبان نظر و فن باید درباره مجموعه مطالبی که بهعنوان کتاب تدوین میشود، دقت کرده و نظر بدهند. البته همیشه گردآوری کار بدی نیست؛ مثلا برای معرفی نمونه کارهای بزرگان، شخص گزیدهای از این آثار را در قالبی خاص جمعآوری میکند، مانند برخی تذکرهنامهها. گاهی هم لازم است کتابی بهصورت تلخیص از منابع دیگر تدوین شود که اینکار باید با روشهای علمی باشد، در غیر اینصورت تلخیص انجام شده، گویای مطالب کتاب نیست.
آسیبهای پدیده کتابسازی در حوزه دین و عرفان نمود بیشتری دارد، چراکه ممکن روی اعتقاد و باورهای مخاطبان تاثیر گذاشته و مخاطب ره به اشتباه برود. پدیدهای که امروزه بسیار در بین کتابهای این حوزه دیده میشود، پیوند آن با دیگر زمینههای علمی از جمله پزشکی و سلامت است. کسی که میخواهد بین علم پزشکی و عرفان پیوندی برقرار کرده و آنرا در قالب کتاب منعکس کند، باید براساس مساله، فرضیه و روش علمی عمل کرده و به نتیجه برسد و پایان آن پژوهش نیز به اثبات رسیده باشد، که در این حالت میتوان گفت که کار نوآورانهای انجام گرفته است.
نوع دیگر کتابسازی ممکن است در آثار ترجمه رخ دهد که موجب میشود انتقال مفاهیم به درستی انجام نشود و صحت مطالب منبع اصلی نیز خدشهدار شود. کتابهایی با موضوع عرفانهای نوظهور نیز بیشتر حاصل ترجمه هستند و در بسیاری موارد مترجم و ناشر به مفاهیم در پسزمینه اثر توجهی نمیکنند و تنها ترجمه واژه به واژه است.
بهنظر شما علل و ریشههای اصلی بروز پدیده کتابسازی چه بهصورت آگاهانه و یا ناآگاهانه در حوزه دین و عرفان کدامند؟
قلم از قدیمالایام در فرهنگ ایرانی و اسلامی ارزش طلایی داشته و در قرآن از قلم، به قسم یاد شده است. در بزرگان و پیشینیان آمده که آنچه انسان مینگارد، باید حتما همراه با ضوابط و برمبنای پژوهش بوده و حتی باید مخاطبشناسی مدنظر قرار گیرد.
شهید ثانی در کتاب «منیةالمرید» درباره آداب مولفان و ویژگیهای تالیف کتاب سخن گفته است. نخستین نکتهای که در این کتاب هم بر آن تاکید شده، «تقوای مولف» بوده که در تالیف اثر بسیار تاثیرگذار است. یعنی شخص باید آن چیزی را به جامعه عرضه کند که تولید خودش است.
مورد مهم دیگر درباره کتابسازی به «ناشر» برمیگردد. برخی ناشران و مراکز چاپ و نشر به وضوح در خیابانها و حتی فضای مجازی برای چاپ کتاب در مدتی کوتاه تبلیغ میکنند. آیا نباید آثاری که برای چاپ به ناشر سپرده میشوند، از نظر صحت علمی مطالب، مورد داوری قرار گیرند. برخی ناشران بدون دقت در موضوع و محتوای اثر و نیاز مخاطب و جامعه، هر نوع اثری را در شاخههای مختلف از عرفان تا آشپزی منتشر میکنند و تعداد ناشران تخصصی در مقایسه با اینگونه ناشران بسیار اندک است.
«نظارت» سومین عاملی است که در این زمینه باید مورد توجه واقع شود. نظارتهایی که روی کتابها صورت میگیرد، چندان علمی نیست. هرچند عقیده دارم که نباید نظارت و داوری کتابها برعهده ارشاد باشد، بلکه باید این امر را به ناشران سپرد تا پیش از چاپ کتاب، نظارت روی آن انجام دهند.
چهارمین نکته مهم در بروز پدیده کتابسازی در حوزه دین و عرفان، «نبود فضای نقد» است. وقتی مولف و تدوینکننده کتاب به فکر شهرت و ارتقای درجه علمی باشد، ناشر فقط به فروش فکر کند، نظارت درست و اصولی صورت نگیرد و پس از انتشار هم مجالی برای نقد وجود نداشته باشد، در نهایت منجر به این خواهد شد که هر چیزی تحت عنوان کتاب، چاپ و منتشر شود.
چه راهکاری کمرنگ شدن این پدیده در بازار نشر و در بین جامعه علمی و دانشگاهی پیشنهاد میکنید؟
مردم ما به موضوعات مرتبط با زندگی عامه و مباحث سبک زندگی علاقهمندند و اینگونه کتابها به نوعی مطالبه جامعه محسوب میشوند، ولی شاید فقط در مقطعی بازار داشته باشند؛ اما کتابهای اصیل در همه حوزههای دانش از جمله دین و عرفان که حاصل پژوهش و سالها کار و تحقیق مولف هستند، در میان جامعه علمی شناخته شده و دارای ارزش بوده و با استقبال هم مواجه و ماندگار خواهند شد.
نظام آموزش عالی و نخبگان ما میتوانند بهطور فعال و جدی در مقابل تالیف و انتشار کتابهای غیرعلمی و با کیفیتی پایین، نقد بنویسند که البته در این زمینه ساز و کار قانونی هم لازم است. در گذشته اگر کتابی در زمینه دین و عرفان مشکل داشت، بزرگان و اندیشمندان در مقابل انتشار آن موضع گرفته و یا آن را بهصورت جدی نقد میکردند.
در زمینه مبارزه با کتابسازی در حوزه دین نباید از نقش رسانهها نیز غافل شد. رسانهها با رصد تازههای نشر این حوزه، میتوانند نظر نقادانه صاحبنظران را جویا شوند، چراکه این حوزه علاوه بر جنبه علمی و آموزشی و دانشگاهی، با اخلاقیات و اعتقادات مردم مرتبط است و ایراد در محتوا و حتی شکل انتشار آثار، میتواند روی باور مردم نسبت به دین و حتی سبک زندگی و نگرش افراد تاثیر بگذارد.
نظر شما