کتاب جدید «درِک میلر» تحت عنوان «دختری در جنگل» داستانی درباره جنگ است. داستانی که قصه شرایط پیچیده عراق-سوریه به خصوص شرایط بد آوارگان و پناهندگان و شکست غرب در ایجاد صلح را روایت میکند. «میلر» خود متخصص امور بینالمللی است و در این مطلب کتابهای ارزشمندی که درباره شرایط پیچیده بین رسانه و دولت است به خوانندگان معرفی میکند.
این جا بود که به ذهنم رسید سیستم کتابخانههایمان درست مانند سیستم آموزشی و رسانه وسیلهای برای رسیدن به این باور است که ما توان اداره کردن خود را داریم. پر واضح است که در حال حاضر خبرنگاران غربی از کمبود اعتماد به نفس رنج میبرند و رسانههای خبری به دلیل اینکه نمیدانند چگونه اخبار مهم را بیان کنند شکست خوردهاند. البته سؤالی در این میان وجود دارد که سبب میشود فعالیت آنان نادیده گرفته شود. سؤال اینجاست که ایا «حقیقت» وجود خارجی دارد؟ و اصلا «واقعیت» به چه معنا است. آیا «حقیقت» و «واقعیت» قابل تفسیر هستند؟ و اگر هست مگر نه اینکه ما تفاسیرمان بر اساس تعصبات شخصی خود ابراز میکنیم؟ و در این صورت خبر را باید از چه منبع خبری دریافت کنیم که معتبر باشد؟
در فهرست زیر پنج کتاب وجود دارد که احتمالا هرگز نام آنان را نشنیدهاید. کتابها جدید نیستند و هیچ کدام هم درباره رسانههای اجتماعی، اخبار دروغین، توئیتر، و فیسبوک سخن نمیگویند. اما تنها راه نجات شهروندان این کشور برای بقا در دوره ریاستجمهوری «دونالد ترامپ» است.
«مسئول جنگ به عنوان قهرمان و افسانهساز از کریمه تا عراق» نوشته «فیلیپ نایتلی-1975
آیا دوست دارید بدانید گروه لیبرال آمریکا بیشتر دارای تعصب است یا دیگران! بهتر است این کتاب را بخوانید تا دریابید. جنگ همیشه راهی برای پرت کردن حواس دیگران از اتفاقات و اخبار مهم دنیا است. حالا «ترامپ» از توئیتر برای به راه انداختن جنگ استفاده میکند. تصور کنید اگر میدان جنگ در اختیار داشته باشد چه کار میکند!
«فقط حقایق» نوشته «دیوید میندیش»- 2000
این کتاب تلاش میکند به ما بیاموزد نگاه کردن به دنیا فارغ از تعصبات شخصی تا چه حد از اهمیت برخوردار است. اگر به این موضوع اهمیت ندهیم هویت خود را گم خواهیم کرد. دانستن این حقیقت سبب میشود به موضوعاتی بپردازیم که واقعا اهمیت دارند.
«افکار عمومی» نوشته «والتر لیپمان»-1922
این کتاب که کمی پس از جنگ جهانی اول منتشر شده است ممکن است قدیمی به نظر آید. اما چنین نیست. نویسنده سه گروه مختلف را در آمریکا توصیف میکند و از ما میخواهد ارتباط آن را درک کنیم. رسانه، دولت، و افکار عمومی. شاید در آن زمان پرداختن به چنین موضوعی دور از ذهن بود اما آقای نویسنده از پس آن به خوبی برآمده است. موضوعاتی که در 95 سال اخیر بارها شنیده و خواندهایم.
«نور، دوربین، جنگ: آیا رسانه سیاست دنیا را کنترل میکند؟» نوشته «جوهانا نومن»-1996
«نومن» کارمند کاخ سفید بود و 20 سال پیش این سؤال برایش پیش آمد که چه کسی در حال هدایت سیاست است. رسانه یا دولت؟ با آمدن «ترامپ» بر سر قدرت و احتمال به خطر افتادن آزادی بیان و دسترسی به رسانه نویسنده به ما تصویری خوب از آینده میدهد.
«مقالاتی در باب فن بیان ارسطو» نوشته «آملی اوکسنبرگ»-1996
ما در دنیایی زندگی میکنیم که «باور» و «مجادله» بخشی از زندگی مدنی است. خواندن نوشتههای «ارسطو» بدون شرح بسیار سخت است. این کتاب به من بسیار کمک کرد و قطعاً به شما نیز کمک خواهد کرد.
نظر شما