رمان «نفس» نقد و بررسی شد
شاهآبادی: «نفس» از لحن لطیفی برخوردار است/ آبیار: جنگ و انقلاب را نمیتوانیم نادیده بگیریم
حمیدرضا شاهآبادی در نقد و بررسی رمان «نفس» گفت: در این کتاب زاویه دید کودک کاملا به وضوح دیده شده، کتاب لحنی ویژه دارد و به داستان هویت داده شده است. نرگس آبیار نیز اظهار کرد: اصلا مگر ما میتوانیم جنگ و انقلاب را نادیده بگیریم چون بخشی از تاریخ ملت ماست، قطعا باید به آنها بپردازیم.
حمیدرضا شاهآبادی در سخنانی اظهار کرد: کتاب «نفس» تجربههای خانم آبیار است. درواقع اندوختههایش از فرآیند تجربههای نویسندهای است که در حوزه جنگ پژوهش میکند و به ادبیات کودک علاقهمند است. در دورهای سراغ ادبیات پستمدرن رفته و کتاب «نفس» ادبیات کودک است.
وی افزود: خانم آبیار در جایی در حوزه سینما قلم میزند و در جای دیگر میرود سراغ ادبیات ناب و مجموعه همه تلاشهایش و ردپای همه آنها در کتاب «نفس» دیده میشود.
این نویسنده در ادامه اظهار کرد: در این کتاب زاویه دید کودک کاملا به وضوح دیده شده، کتاب لحنی ویژه دارد و به داستان هویت داده شده است. در «نفس» تفاوت نگاه بهوضوح دیده میشود. زاویه دید در این کتاب درست انتخاب شده و لحن درست است. یکی از ایرادهایی که میتوانم بر این داستان بگیرم این است که لحن به اندازه خود داستان بزرگ نمیشود که این یکی از ایرادهای کار است. به نظر بنده اما داستان از لحنی لطیف برخوردار است.
نسبت رمان نفس با زمانه ما چه نسبتی است؟
زهرا زواریان نیز گفت: رویکرد بنده رویکرد پدیدارشناسانه است. متن را به عنوان یک پدیده نگاه میکنم؛ پس پیشفرضها را حذف میکنم و متن را با واقعیت خودش میبینم. شاید یکی از بزرگترین سؤالها این است که آیا این متن یک رمان هست یا نه و دومین سؤال اینکه این متن چه انتظاری در ما ایجاد میکند.
وی افزود: سومین سؤال اینکه کشش این متن در چیست. آیا وقتی کتاب را میگیرم برای مطالعه است و اصلاً چرا ما این رمان را باید بخوانیم؟ برای پاسخ به این سؤالها شاید من خودم شخصا نتوانم جواب بدهم و شاید بتوانم نزدیک بشوم به پاسخ این سؤالها. من از پنج دریچه میخواهم این کار را نگاه کنم.
این نویسنده کودکان و نوجوانان ادامه داد: یکی وجه هستیشناسانه است و باید و نبایدهایی که در این نگاه وجود دارد. وجه دیگر وجه روانکاوانه اثر است. آیا زنانگی در این اثر تحمیل شده است و رویکرد فرهنگ هژمونی و این رمان در کدام تاریخ اتفاق میافتد. نسبت این رمان با زمانه ما چه نسبتی است؟ وجه دیگر وجه بیولوژیکی و جسمانی است که شخصیت داستان بهعنوان دختربچهای است که در سنین دبستان دارد روایت میکند و آخرین بخش زبان است و زبان رمان است. این زبان آیا زبان زنان است و ویژگی خاصی دارد؟ قطعا در این جلسه با توجه به زمان اندک نمیشود به تمام این وجوه پرداخت و بنده فقط سرفصلها را عنوان میکنم.
زواریان گفت: رویکرد اول نگاه هستیشناسانه است. کتاب کجاست؟ شخصیت اصلی بهار کجای این عالم ایستاده و چه نسبتی را با عالم دارد برقرار میکند؟ در واقع به نظرم نوعی تقدیر، سرنوشت و تراژدی بر کار حاکم است. به نظر میآید در سرنوشتی گرفتار شده که سر زا مادرش را از دست میدهد و پدرش تنگی نفس دارد و دختر به تخیلش پناه میبرد. انقلاب و جنگ دو اتفاقی هستند که تراژدی را تراژدیتر میکنند. جنگ باعث میشود پدر زخمی شود. و در جایی این تراژدی تکمیل میشود که موشکی میآید و دختر از بین میرود. رمان تکصدایی است. یک صدا بیشتر نمیشنویم و این صدای بهار است و در بحث روانکاوانه و روانشناسی این رمان میتوان گفت زنانگی به شدت در کار موج میزند. بهار بیشتر در شخصیت ناخودآگاه به سر میبرد.
وی افزود: داستان این کتاب در دهه ۵۰ اتفاق میافتد. جنگ کاملا تأثیر خود را گذاشته است. اینکه کار تاریخی است یا فراتاریخی، خود جای بحث دارد.
این نویسنده ادامه داد: تقابل فرهنگی را در داستان داریم. داستان آکنده از هژمونیهاست. بحث بیولوژیکی داستان که به نظر بنده این داستان اصلا فمینیستی نبوده و مرد به عنوان پدر خانواده، مردی دوستداشتنی است. حتی طاهر را هم که به عنوان پسربچه داریم باز هم شخصیتی دوستداشتنی است. جزیینگاری از ویژگیهای زنانه است که در جای جای داستان به چشم میخورد و انعطاف و تکرار و تأکید در این کار بسیار موج میزند.
جنگ بخش بسیار تأثیرگذار از تاریخ معاصر ماست
نرگس آبیار هم در این نشست گفت: این کتاب را من خیلی خودجوش نوشتم یعنی از سال ۱۳۸۵ تقریبا خیلی دلی هرازگاهی مینوشتم و بعد درواقع با خواندن کتاب رومن گاری «زندگی در پیش رو» تشویق شدم برای اینکه زاویه دیدم زبان کودک باشد و از زبان او جهان را روایت کنم و یکی هم کتاب «من و خارپشت و عروسکم» که سالها پیش کانون پرورش فکری آن را درآورده بود، روی من تاثیر گذاشت. من وقتی شروع کردم آنقدر قلمم روان و راحت آمد که فکر کردم بهنظر می آید که خیلی راحت توانستم در پوست یک دختر بروم و در جلد او و از نگاه او جهان را ببینم.
این نویسنده و کاگردان سینما متذکر شد: اگر به جنگ و دفاع مقدس پرداختم مقتضی آن زمان بود که باید میپرداختم. یعنی از اواخر سال ۱۳۵۶ و ابتدای سال ۱۳۶۰، در واقع سه سال در این فیلم روایت میشود و در کتاب هم همینطور و به همان اندازه که یک دختربچه لازم دارد که در این کتاب نگاه کند نگاه کردم؛ در واقع به جنگ نگاه کند و به انقلاب نگاه کند و نگاه و قضاوت او را ملاک قرار دادم؛ یعنی همان نگاهی که یک بچه ممکن است به اتفاقات دور و اطرافش داشته باشد از زاویه او پرداختم. بهخاطر همین خیلی در واقع حتی اگر خودم هم بخواهم دارد بیقضاوت به موضوع نگاه میکند.
آبیار در پایان افزود: اصلا مگر ما میتوانیم جنگ و انقلاب را نادیده بگیریم چون بخشی از تاریخ ملت ماست. قطعا باید به آنها بپردازیم و سالهای بعد نویسندگانی میآیند که در این موضوعات کتاب مینویسند و فیلم میسازند بهخاطر اینکه یک بخش بسیار تأثیرگذار از تاریخ معاصر کشور ماست و نمیشود آن را نادیده گرفت.
نظر شما