سه‌شنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۵ - ۰۸:۰۰
جاویدی: انتشار نمایشنامه‌ها همزمان با اجرای نمایش اقدام نو و تاثیرگذاری است

صدیقه جاویدی بوشهری نویسنده و مدیر نشر سیراف، معتقد است که چاپ و رونمایی کتاب‌های نمایشنامه همزمان با اجرای همان نمایش روی صحنه این امکان را برای علاقه‌مندان فراهم می‌کند تا کتاب نمایشنامه را از دست بازیگران، کارگردان و نویسنده اثر و با امضای آن‌ها دریافت کنند. مخاطب می‌تواند با تهیه متن نمایش در قالب کتاب، پس از اجرا، نکات مهمی را که در حین اجرا، در ذهنش ثبت شده، مرور کند و به یک جمع‌بندی برسد.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- علی نامجو: با مروری بر تاریخ معاصر هنر نمایش در ایران، درمی‌یابیم که از دوره قاجار بود که جریان نمایشنامه‌نویسی به شیوه امروزی، در کشورمان آغاز شد. از آن زمان تاکنون، نمایش‌های گوناگون و به‌یادماندنی در ایران اجرا شده‌اند که برخی‌شان از زبان‌های دیگر به فارسی گردانده شده‌اند. ازاین‌رو در «خبرگزاری کتاب ایران» پرونده‌ای گشوده‌ایم تا در آن به بررسی وضعیت و چالش‌های موجود در جریان نمایشنامه‌نویسی به‌ویژه آثار تألیفی بپردازیم. «ایبنا» در این پرونده، به سراغ فعالان عرصه نمایش رفته و دیدگاه‌هایشان را در قالب گفت‌‌وگو بیان کرده است. صدیقه جاویدی، نویسنده و مدیر نشر «سیراف» که به‌تازگی نمایشنامه «زنانی که به بزها خیره شده‌اند» نوشته ایوب آقاخانی را همزمان با نمایش این کار در ایرانشهر، روانه بازار کتاب کرده، در این پرونده با ما سخن گفته و نظرات خود را درباره نمایشنامه‌نویسی در تئاتر امروز ایران مطرح کرده است. شرح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

عده‌ای معتقدند که  فعالان عرصه هنر در سطوح مختلف چندان وفاق و همراهی ندارند و معمولاً جریان‌های دیگر را جز آنچه خودشان به آن تعلق دارند، رد می‌کنند. با این توضیح، شما به‌عنوان مدیر نشر سیراف ارتباط بین ناشرانِ عرصه هنر در ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

من فکر می‌کنم مقدمه به وجود آمدن این تعامل آن است که ناشران در جریان کارهای هم باشند و باهم ارتباط بگیرند. تا زمانی که این اتفاق نیفتد، نمی‌توان توقع داشت که تعامل چندانی در این عرصه به‌وجود بیاید. متأسفانه گاهی سختی‌ها و مشکلات حوزه نشر تا سطحی افزایش می‌یابد که باعث می‌شود ناشران باهم بجنگند، سعی در باز کردن راه برای خودشان داشته باشند و عملاً کاری با ناشران دیگر نداشته باشند.

با توجه به توضیحات شما، راه‌حل برون‌رفت از این عدم تعامل در میان ناشران هنری به‌ویژه ناشرانی که در زمینه نمایشنامه فعالیت دارند، چیست؟

اگر ما برای صنعت نشر در کشورمان چشم‌انداز بلندمدتی داشته باشیم و با بررسی‌های علمی، بتوانیم تشخیص دهیم که برای سال‌های بعد به چه راهی خواهیم رفت، نیاز جامعه ما چیست و هنرمندان ما در چه فضای فکری در حال رشد هستند، شاید ناشرانِ هنر بتوانند به‌هم نزدیک‌تر شوند. متأسفانه بیشتر اهداف ما در نشرهای مختلف، هدف‌هایی کوتاه‌مدت است، البته با توجه به وضعیت کنونی جامعه ما کاری غیر از این نمی‌توان انجام داد.

چرا؟

چون یک ناشر مجبور است طوری عمل کند تا بتواند از پس هزینه‌های جاری‌اش بربیاید و کتابش را به بازار عرضه  کند. شاید اگر این مشکلات رفع شوند، تعامل بیشتری ایجاد شود و وضعیت نشر در زمینه نمایشنامه که به‌غیر از مشکلات متداولِ عرصه‌های مختلف در زمینه کتاب، موانع و مشکلات دیگری هم دارد، بهبود پیدا کند.

شما از مشکلات ویژه مربوط به عرصه نمایشنامه سخن گفتید. لطفاً در این‌باره نیز برایمان توضیح دهید...

غیر از مشکلاتی که صنعت نشر با آن برخورد دارد و کار را محدود می‌کند، یکی از مهم‌ترین چالش‌های موجود در عرصه نمایشنامه در بخش تخصصیِ این حوزه اتفاق می‌افتد. متأسفانه در بخش نمایشنامه‌نویسی بیشتر، کارهای خارجیِ ترجمه‌شده از سوی ناشران با اقبال روبه‌رو می‌شود؛ شاید به این دلیل که نمایشنامه‌نویسان ما نتوانسته‌اند درحد قابل‌قبول جامعه رشد کنند. البته در این‌ میان تعداد زیادی از نمایشنامه‌نویسان حضور دارند که سطح کارهایشان بالا است، اما بنا به دلایل مختلف در سطحِ جامعه مطرح نشده‌اند. من با فرضیه دوم بیشتر موافقم، چون کارهای تألیفی خوب و قابل‌قبول زیادی را می‌بینم که متأسفانه برای عموم مردم معرفی نشده‌اند و گمنام مانده‌اند. نکته بعدی که به‌نظر من جای تأسف دارد، چگونگی تألیف نمایشنامه‌هایی است که بیشتر توسط جوان‌ها و دانشجویان نوشته می‌شود. بیشتر کارهایی که در این بخش در زمینه نمایش‌نامه ارائه می‌شود، کپی آثار خارجی است و همین نگاه سطح کارها را پایین می‌آورد. ما در کشورمان فرهنگ ادبیِ غنی داریم. درست است که ما سبک نوین نمایشنامه‌نویسی را از کشورهای غربی گرفته‌ایم، اما پیش از آن تعزیه، حکایت و داستان را از گذشته‌های دور داشته‌ایم.

به‌نظر شما چه اقداماتی می‌تواند نگاه مخاطبان و به‌تَبَع آن ناشران را به‌سوی آثار تألیفی متمایل کند؟

اگر ما بتوانیم با نگاه به ارزش‌های فرهنگی خودمان در همین قالب، نمایشنامه‌ها را با محتوای مورد نیز جامعه ارائه کنیم، گام مثبت و مؤثری را در جهت رونق بخشیدن به آثار تألیفی نمایشنامه‌نویسی برداشته‌ایم. البته من با ارائه آثار ترجمه شده نمایشنامه‌نویسانِ خارجی در ایران، مخالفتی ندارم، چون در این بخش کارهای خوبی انجام شده که خواندن آن، هم برای مخاطب عمومی کتاب و هم برای هنرمندان و نویسندگان عرصه ادبیات نمایشی در کشور مفید خواهد بود. علاوه‌ بر این، حس رقابت نیز در بین مؤلفان حوزه نمایش به جریان خواهد افتاد و می‌تواند باعث پیشرفتِ حوزه مکتوب این هنر شود. اما نباید در این‌ رهگذر فقط مسئله مالی موردتوجه قرار گیرد.

با توجه به این‌که خود شما کتاب‌ هم تألیف کرده‌اید، بخش آموزشی در ایران را در زمینه ادبیات نمایشی در چه سطحی ارزیابی می‌کنید؟

به باور من، استادانِ حوزه ادبیات نمایشی در ایران فاقد دانش روزآمد هستند و دانشجویان نیز تمایل چندانی به جست‌وجو در منابع روز دنیا ندارند. در بیشتر کلاس‌های نمایشنامه‌نویسی، کل کار فقط به اتود زدن محدود می‌شود و عمق چندانی در بخش آموزشی وجود ندارد، در حالی‌که باید نیروهای خوب را بشناسیم، جوانان خوب را از میان نمایشنامه‌نویسان مختلف بیرون بکشیم و بعد از آن این دسته را مورد حمایت قرار دهیم. متأسفانه امروز یک نمایشنامه‌نویس جوان اگر اثر خوبی را آماده کند، اما نام چندانی نداشته باشد، نمی‌تواند کارش را چه در قالب کتاب و چه به شکل نمایش، ارائه دهد. به‌نظر من ریشه همه این مشکلات به بحث چاپ  بازمی‌گردد. تا آن زمان که مردم ما متوجه اثربخشی نمایشنامه‌ها و رویکرد انسانی آن نشوند، در این حوزه چالش ادامه خواهد داشت. نمایش، هنری است که بین انسان‌های مختلف بدون واسطه تعامل ایجاد می‌کند. نویسنده متنی را می‌نویسد، آن متن در نمایش اجرا می‌شود و مخاطب همزمان برداشتی از ارائه اثر خواهد داشت. ممکن است در آنِ‌واحد هرکسی از یک اثر، برداشتی مستقل و متفاوت داشته باشد. به‌نظر من این ویژگی یکی از نکات برجسته و متمایزکننده نمایشنامه‌نویسی در قیاس با دیگر آثار در زمینه‌های دیگر است. من احساس می‌کنم، در این حوزه باید کارهای بیشتری انجام دهیم، اطلاعات در حجم و کیفیت بیشتری  ارائه شود و جوانان را به نوشتن و خواندن آثار خوب در این حوزه ترغیب کنیم.

جریان مکتوب در این میان چه نقشی را  ایفا می‌کند؟

به‌نظر من باید امکاناتی فراهم کرد تا جوانان بااستعداد و هنرمند بتوانند آثارشان را به شکل نمایشنامه و در قالب کتاب منتشر کنند تا از رهگذرش مخاطب نیز سطح درک و دریافتش را بالا ببرد.

به‌نظر خودتان، صدیقه جاویدی بوشهریِ نویسنده، بنا به چه نگاهی وارد عرصه نشر شد و امروز با تمرکز روی آثار مکتوب در زمینه نمایشنامه‌نویسی چه هدفی را  دنبال می‌کند؟

من با خودم فکر کردم شاید بتوانم در این مسیر کاری نو انجام دهم. البته همکاران من در مؤسسات انتشاراتی مختلف ایده‌ها و افکار نویی دارند. با این توضیح، ما در نشر سیراف، در حوزه نمایشنامه‌نویسی سه اثر را هم‌زمان با اجرای نمایش منتشر و رونمایی کردیم.

از دیدگاه شما، همزمانی انتشار و رونمایی کتاب نمایشنامه با روی صحنه رفتن نمایشش چه تاثیری در نگاه مخاطبان و هنرمندان دارد؟

در سه تجربه‌ای که ما در نشر سیراف به این شکل داشته‌ایم، این همزمانی با این‌که مشکلات و هزینه‌های زیادی برای ما داشته، اما بسته کاملی را پیش روی مخاطبان هنر نمایش قرار داده است. در این اقدام، بینندگان نمایش پس از تماشای اجرا، در رونمایی کتاب همان نمایش‌ حضور پیدا کردند و این امکان فراهم شد که نمایشنامه را از دست بازیگران، کارگردان و نویسنده اثر و با امضای آن‌ها دریافت کنند. به‌نظر من این اقدام می‌تواند به مخاطبان حس خوبی بدهد. چون مخاطب این امکان را خواهد داشت که با تهیه متن نمایش در قالب کتاب پس از اجرا، نکات مهمی را که در حین اجرا، در ذهنش ثبت شده، مرور کند و به یک جمع‌بندی برسد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها