محمد بیطرفان، رئیس انجمن علمی فناوری چاپ ایران در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) قرار داد، یکی از چالشهای پیشروی صنعت چاپ کشور را فرسودگی ماشینآلات و تجهیزات آن عنوان کرد.
بیتردید میتوان ادعا کرد که نبض فرهنگ هر جامعه در چاپ و نشر آن میتپد و اصولاً سطح و میزان کارهای چاپی در یک جامعه از شاخصهای مهم توسعهیافتگی و پویایی فکر و فرهنگ جامعه بهشمار میرود. صنعت چاپ، صنعت عظیم و با اهمیتی است که در اغلب کشورهای صنعتی و توسعهیافته جهان در پنج صنعت نخست جای گرفته است. اما در کشور ما صنعت چاپ در جایگاه درخور ارزش قرار ندارد و دچار بحران شده و سیر نزولی را با سرعت بالا طی میکند.
این سیر نزولی چاپخانهها بهویژه چاپخانههای مرتبط با کاغذ و کتاب دلایلی دارد که برخی از مهمترین آنها عبارتند از رکود نسبی حاکم بر بازار کتاب و کاهش تولید و تیراژ کتب، گسترش نشر الکترونیک، فرسودگی ماشینآلات و بهنوعی از رده خارج بودن آنها، هزینههای بالای تعمیر و نگهداری اینگونه ماشینآلات، غیراقتصادی شدن چاپخانههای تکمحصولی و کوچک، افزایش هزینههای سربار همچون مالیات ارزشافزوده و وجود رقابت ناسالم و تعرفههای غیراقتصادی.
برای بُرونرفت از شرایط موجود، نیازمند یک عزم ملی و تعامل و همکاری جدی میان سه ضلع دولت، تشکلهای ذیربط و چاپخانهداران هستیم. البته با توجه به اینکه چاپ کتاب در حوزه فرهنگی قرار دارد و اقتصاد ما نیز یک اقتصاد دولتمحور است، نقش دولت و حمایتهای آن بسیار پُررنگتر و اثربخشتر است.
ترویج و ارتقاء فرهنگ کتابخوانی، اختصاص بستههای حمایتی به زنجیره تأمین تا زنجیره مصرف، حمایت عملی از نوسازی ماشینآلات و اختصاص وامهای کمبهره، معافیتهای مالیاتی، ترمیم تعرفهها، تشویق چاپخانههای کوچک به تجمیع واحدها و حرکت آنها به سمت تولید محصولات متنوع، راهکارها و راهبردهایی است که میتواند به بهبود شرایط موجود و حرکت به سمت شرایط مطلوب منجر شود.
در حال حاضر، علیرغم توانمندیهای داخلی با واردات چند میلیارد دلاری محصولات چاپی روبهرو هستیم و از سوی دیگر بهرهای هم از بازارهای بینالمللی نمیبریم.
در حوزه کاغذ نیز هم به سیاستگذاری شفاف و هم حمایت جدی و عملی از تولید داخلی نیازمندیم. البته جذب سرمایهگذاران خارجی و اختصاص مشوقهایی لازم در این زمینه نیز میتواند راهگشا باشد.
همانطور که قبلاً هم اشاره کردم یکی از چالشهای پیشروی صنعت چاپ کشورمان، فرسودگی ماشینآلات و تجهیزات آن است بهگونهای که با تعداد زیادی از ماشینآلات بالای 25 سال مواجهیم و در آینده نه چندان دور با قبرستانی از ماشینآلات چاپ روبهرو خواهیم شد.
از آنجایی که روش آموزش در صنعت چاپ کشورمان بیشتر مبتنی بر روش استاد ـ شاگردی بوده و هنوز هم استمرار دارد، بنابراین نیروهای انسانی ما از لحاظ علمی و آموزش کلاسیک در جایگاه مطلوبی قرار ندارند و شاید بتوان گفت که این امر مهم، جدی گرفته نشده است.
صنعت چاپ در عینحال که هنر محسوب میشود و خلاقیت و مهارت در آن تعیینکننده است، اما چاپ یک دانش است و در درجه اولیتر یک فناوری آن هم از نوع فناوری «های تک» است. متأسفانه تاکنون به این صنعت فقط نگاه مهارتی داشتهایم و جنبههای دانشی و فناورانه آن مورد غفلت واقع شده است.
اگر بخواهیم موضوع و دلیل وابستگی شدید در حوزه صنعت استراتژیک چاپ را بررسی و موشکافی کنیم، قطعاً به نگاه تکبُعدی و رویکرد صرفاً مهارتی نسبت به این صنعت میرسیم و اگر بخواهیم از این شرایط رهایی یابیم، راهی جز تغییر نگاهها و رویکردها و پرداختن به جنبههای دانشی و فناورانه آن نداریم.
امیدوارم مجموعه دولت تدبیر و امید در سالی که «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» نامگذاری شده است، با تغییر استراتژیها و رویکردها در این حوزه، گامهای عملی و بلندی را در این خصوص بردارد تا بتوانیم با حمایت و تعامل با دانشگاهیان، پژوهشگران و صنعتگران به قلههای رفیعی که در شأن خانواده بزرگ صنعت چاپ کشور است، دست یابیم.
نظر شما