«گربر» و «گوگل» در پی آن هستند که مردم را به استفاده از موبایل برای خواندن کتاب عادت بدهند؛ درست مانند شبکههای اجتماعی که میتوانند با تلفن همراه خود وارد آن شوند اما تفاوت خواندن کتاب با ورود به این شبکهها این است که پس از آن احساس خواهند کرد کار مفیدی انجام دادهاند و احساس خوبی خواهند داشت.
«گربر» در سال 2010 به همراه «بریت ایورسون» ویراستاری تصویری را به راه انداخت و از آن زمان تاکنون در پی آن است خوانندگان را از محدودیتهای نسخه کتبی کتاب آگاه سازد. «ما در تلاش هستیم آثار شاد، شگفتانگیز، و غیرقابل چاپ را منتشر کنیم. منظور ما اپلیکشن یا گیم نیست. همه این فایلها به شکل HTML منتشر میشوند و احتمال مشاهده این نوشتهها روی کاغذ غیرممکن است.»
اولین اثر دیجیتال «حقیقت گربهها و سگها» نام دارد که یک مجموعه شعر از دو نویسنده به نامهای «سم ریوری» و «جو دانتورن» است. «خروج و ورود» داستان عاشقانهای است از «ریف لارسن» که در آن کلیدی گمشده در یک کتابفروشی، در داستان را به سمتی میگشاید که در google street view میتوان آن را دنبال کرد.
این ناشر عنوان میکند: «مردم دوست دارند بدانند که کتابهای فیزیکی چه ویژگی دارند که نمیتوان آنان را به آثار دیجیتال انتقال داد. ما میخواهیم بگوییم آثار دیجیتال میتوانند هم کیفیت روایی و هم تصویری داشته باشند که موجب برتری نگارش آن میشود اما قابل چاپ شدن نیست. تا به حال در حالت نشسته و جلو دسکتاپ خود کتاب خواندهاید؟ همیشه عادت دارید روی مبل دراز بکشید و کتاب بخوانید. همین کار را با در دست گرفتن موبایل نیز به راحتی انجام میدهید. «گربر» و «گوگل» در پی آن هستند که مردم را به استفاده از موبایل برای خواندن کتاب عادت بدهند درست مانند فیسبوک که میتوانند با تلفن همراه خود وارد آن شوند اما تفاوت خواندن کتاب با ورود به فیسبوک این است که پس از آن احساس خواهند کرد کار مفیدی انجام دادهاند و احساس خوبی دارند.»
برقراری تعادل بین تعامل و روایت در داستانهای دیجیتال از موضوعاتی است که بسیار مورد بحث قرار گرفت. طراحان این برنامه دوست داشتند داستانهایی را در کنار هم قرار دهند که از نظر روایی به هم مربوط هستند و مخاطب با خواندن یک داستان مجذوب موضوع شود و به سراغ بقیه داستانهای آن مجموعه نیز برود.
گاهی این بدان معنا است که باید بسیار تلاش کرد و نه تنها نویسندگان باید تلاش کنند روایت کتابشان را پس از یک خوانش دستهجمعی تغییر دهند بلکه طراحان و برنامهریزان نیز باید تغییراتی ایجاد کنند که در خوانش مخاطبان تأثیر بگذارد و البته شدنی باشد. در همین همکاری مدور است که اتفاقی جادویی و کاملاً جدید رخ میدهد. با وجود کلیشههای موجود در جامعه که نویسنده را یک خالق منزوی میداند اما «ریف لارسن» معتقد است نویسندگان نسخههای دیجیتال از زندگی پویایی برخوردارند چون خود وی در کتابهایش مانند «من رادار هستم» تصاویر زیادی برای توضیح منظورش طراحی کرده است و حاشیههایی نیز برای توضیح بیشتر در کتابش نوشته است. وی برای ویراستاری کتابش نیز تلاش بسیاری کرده و میگوید: «برای تصحیح کار باید به عقب برمیگشتم. البته به نظر من این کار سبب قدرت بیشتر روند روایت داستان میشود.»
«لارسن» در آغاز یک پیشنویس تحویل طراحان نسخه دیجیتال داد و برایش جای سؤال بود که این نوشتهها چطور قرار است روی صفحه موبایل ظاهر شود و تصاویر آن چگونه نمایش داده خواهد شد.
بسیاری از ما اگر زمان داشته باشیم ترجیح میدهیم کتابهای فیزیکی در دست بگیریم. این را «راسل کوئین» میگوید که به همراه «الی هورویتز» برنامه sudden oak را که یک اپلیکیش داستانخوان است ایجاد کرده بود. این اپلیکیشن برای خلاقیت بسیارش برنده جایزه نیز شده بود. «تاریخچه پر سکوت» که در اپلیکیشن به بازار ارائه شد در دنیایی رخ میدهد که در آن نوزادان توانایی فراگیری زبان را ندارند.
استفاده از اپلیکیشنها بسیار موقتی است. مردم در طول روز از اپلیکیشنهای مختلفی استفاده میکنند و وقت بسیاری برای پیغامهای خود سپری میکنند و موضوعات مختلفی را هنگام انتظار در صف اداره پست جستجو میکنند. به همین دلیل ارائه چنین برنامههایی رفت و آمد بین اپلیکیشنهای مختلف را تسهیل میکند.
«آین پیرز» میگوید: «آثار من از نظر ساختاری بسیار پیچیده شده بودند و این موضوع سبب شده بود بعضی خوانندگان علاقهای به آن نداشته باشند. بعضیها دوست دارند کتابشان را افقی بخوانند و بعضی دیگر دوست دارند کتابشان را عمودی بخوانند. با در دست گرفتن یک کتاب نمیتوان روش مطالعه خود را انتخاب کرد اما با کتاب دیجیتال انتخاب عمودی و افقی بودن خطوط به عهده خود مخاطب است. اما نوشتن هم برای این برنامهها سختتر است و توجه بیشتری میخواهد. مثلاً من خودم با اینکه قبلاً پاراگرافهای بلند و پیچیدهتری مینوشتم اما از آنجا که روی هر صفحه بخش محدودی ظاهر میشود پاراگرافهای کوتاهتری مینوشتم.»
«پیرز» اطلاعی درباره ادبیات تعاملی نداشت و پس از درک این موضوع احساس میکرد دچار دردسر شده است. «از آن سر در نمیآوردم. من فقط به حل مشکل داستان خودم علاقه داشتم و دلم نمیخواست به مجموعه که پیش از من وجود دارد متصل شوم.»
مشکلات زیادی برای رسیدن به نقطه امن در این زمینه وجود دارد. از جمله اینکه برای نسخههای دیجیتال چه قیمتی باید گذاشت. برای تولید یک اپلیکیشن هزینه زیادی صرف میشود اما این اپلیکیشن وارد محیطی میشود که افراد تاکنون از همه چیز به شکل رایگان بهره بردهاند.
«کوئین» معتقد است اگر داستان دیجیتال نیز مانند بازی angry birds به فروش برود مشکلات دیگر اهمیت چندانی ندارد. با حضور سینما و رمان زمان زیادی برای جا انداختن روشهای جدید روایت داستان باید صرف کرد اما سازمانهای انتشاراتی مایل به پرداخت چنین هزینهای نیستند. «من احساس میکنم فرصت بزرگی را برای بودن در بخشی از آینده صنعت نشر از دست میدهند. اینکه هر پروژه جدیدی نیاز به کاری طاقتفرسا دارد درست است اما در طول زمان همه فنون و روشهای مناسب یادگیری بر اساس تجربیات گذشته شکل میگیرد اما ناشران بزرگ قصد شرکت در این تجربه جهانی را ندارند و به روابط کوچکشان با نویسنده و ویراستار بسنده میکنند.
به همین دلیل جا برای ناشران مستقل و محققان برای سرمایهگذاری در داستان دیجیتال باز است. شورای تحقیقات هنری و انسانی حدود 800 هزار پوند برای کشف تجربه جدید کتاب خواندن به گروه «کیت پالینگر» که از سال 2005 روی مجموعه آثار دیجیتال کار میکند کمک مالی رسانده است.
باید منتظر ماند و دید که تجربه آثار دیجیتال به شکل جدید مانند دیگر اپلیکیشنها شکست خواهد خورد و آیا روزی فرا خواهد رسید که نسخه چاپی کتابها جذابیت خود را برای خواننده از دست بدهند!
نظر شما