نشر افق هفتمین جلد از مجموعه «جنگاوران جوان» با عنوان «آزادی ایراک» نوشته جان فلنگن را با ترجمه فائزه اثناعشری منتشر کرد.
پیش از این 6 جلد دیگر از این مجموعه با عنوانهای «ویرانههای گورلان»، «پل آتشین»، «سرزمین یخزده»، «نبرد اسکاندیا»، «جادوگر شمال» و «محاصره مکینداو» از سوی این ناشر منتشر شده بود.
در داستان این کتاب، همهچیز شبیه جادوست و اسکاندیاییهای مهاجم میگویند، اهالی قبیلهای صحرانشین رهبر آنها ایراک را اسیر کردهاند. گروه کوچک رنجرها برای آزاد کردن او اعزام میشوند ولی صحرا برای آنها غریبه است. غریبهها در این جهنم سوزان با توفان شن شکنجه میشوند. آفتاب بر تنشان شلاق میزند و فریب حقههای یکی از قبایل را میخورند... در این راه، مهارت، کاربلدی و وفاداری ویل هم مورد آزمایش قرار خواهد گرفت و شکست در این آزمون هم تنها یک معنی دارد: مرگ.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم: «ویل بالاخره پتو را کنار زد و از تختش در زیر درختان بلند شد. سلما دستش را زیر بازویش گذاشت. کمکش کرد روی پاهایش بایستد.
ویل چند ثانیه تلوتلو خورد، بعد سرگیجهاش از بین رفت و ایستاد. زن که میدید حال ویل بهتر میشود با رضایت سر تکان داد.
گفت: «یه بدن قوی و سالم بعد از کمی استراحت فوری خوب میشه. بیا بریم عمر بزرگ رو ببینی.»
لحن سرخوشانه بود. ویل دید که پاهایش برهنهاند. چکمههایش آنجا نبودند. عبایش را هم پیدا نمیکرد. زن دید که او دارد به دور و برش نگاه میکند.
گفت: جای وسایلت امنه.» دید که نگاه ویل هنوز به دنبال چیزی است، حدس زد که چیست. اسب کوچک تمام طول روز کنار پسر مانده بود و شب به خواب رفته بود...»
نشر افق کتاب «آزادی ایراک» را در قالب ۴۴۰ صفحه با شمارگان ۲ هزار نسخه و قیمت ۱۸۵ هزار ریال منتشر کرده است.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به نشانی زیر مراجعه کنید:
نظر شما