دوشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۰
گل‌محمدی: محافل آکادمیک ایران تمایزی میان تاریخ و تاریخ‌نگاری قائل نمی‌شوند/ توجه به فلسفه تاریخ یا فلسفه هگلی؟

احمد گل‌محمدی در نشست نقد و بررسی کتاب «مقدمه‌ای بر تاریخ‌نگاری» گفت: این کتاب، اثر مفیدی است به ویژه در فرهنگ آکادمیک که تمایز میان تاریخ و تاریخ‌نگاری را چندان جدی نمی‌گیریم؛ به طوری که هر وقت در محافل آکادمیک سخن از فلسفه تاریخ مطرح می‌شود تنها فلسفه هگلی که مدنظر علی شریعتی بوده در اذهان تداعی می‌شود.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست نقد و بررسی کتاب «مقدمه‌ای بر تاریخ‌نگاری» با سخنرانی احمد گل‌محمدی، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، مسعود صادقی، استاد فلسفه دانشگاه تهران، محمدتقی ایمان‌پور (مترجم) و محمد غفوری، دانشجوی دکترای تاریخ یکشنبه 20 دی‌ماه به کوشش گروه روش‌‌شناسی و تاریخ‌نگاری پژوهشکده تاریخ اسلام برگزار شد. غفوری دبیری این نشست را به عهده داشت.
 
وفاداری بسیار مترجم به محتوا آسیب زده است

گل‌محمدی گفت: مترجم (ایمان‌پور) دقت کرده تا به متن اصلی بسیار وفادار باشد و گویی در همین مرحله متوقف شده و وفاداری بسیار خشک به متن باعث شده که ابهام، ایراد و اشکال بسیار در کتاب مشاهده شود. البته در برخی موارد باید ویراستار اثر دقت بیشتری می‌کرد تا اشکالات در آن راه پیدا نکند. در قسمتی از اثر آمده است: «اتهامی که آنها مطرح می‌کنند این است که بین حادثه تاریخی و توصیفی که از آن ارائه می‌شود، همسانی کامل وجود دارد.» اگر این‌طور باشد، به نظرم این اتهام نیست و باید توضیح داد که چگونه می‌تواند اتهام باشد؟ از آنجایی که متن اصلی را نداشتم متوجه نشدم که منظور نویسنده چیست؟
 
وی افزود: برخی موارد دقت در مفهوم مدنظر است. تاریخ وسیله‌ای است که برای نوشتن از گذشته مورد استفاده قرار می‌گیرد. از این رو باید به این معنا بیشتر دقت شود؛ این که یک اثر نخست ترجمه و پس از آن با توجه به زبان مقصد تالیف شود، این مزیت را خواهد داشت که کتاب با اشکال کمتر در دسترس مخاطب قرار بگیرد. از طرفی در برخی جمله‌ها به لحاظ ویرایشی حروف اضافه‌ای به کار رفته که از منظر زیبایی‌شناسی چندان خوب نیست.
 
سه اصلی که ویراستار کتاب باید رعایت کند
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی اظهار کرد: ارزیابی بنده این است که دقت مترجم در پایبندی به متن باعث شده که خواننده فارسی‌زبان با دشواری متن را هضم کند. سه اصلی که ویراستار باید رعایت کند این است که نخست مقتصدانه باشد؛ یعنی با حداقل کاراکتر متن را برساند،دوم این‌که خواننده با حداقل ابهام و آشفتگی متن را دریابد و مورد دیگر زیبایی‌شناسی قضیه است که در اینجا این سه اصل چندان رعایت نشده است. بنابراین زمانی که شما متن را می‌خوانید هیچ پاراگرافی نیست که بدون ابهام بتوانید هدف مولف را درک کنید.
 
وفاداری ایرانیان به فلسفه فراموش شده هگلی

گل‌محمدی بیان کرد: به اصول ویراستاری در ترجمه کتاب دقت نشده و اصل این است که بنده مجددا یادآور شوم که نخست ترجمه و پس از آن تالیف اثر را در نظر بگیریم. به نظرم این دو مرحله باید باشد و سخن ترجمه نوعی تالیف است که اینجا مصداق پیدا می‌کند. با وجود همه نقدهایی که به کتاب وارد است باید گفت که اثر مفیدی است و به ویژه در فرهنگ آکادمیک ما که تمایز میان تاریخ و تاریخ‌نگاری را چندان جدی نمی‌گیریم و در برخی مواقع اصلا متوجه این تفاوت‌ها نمی‌شویم؛ به طوری که هر وقت در محافل آکادمیک سخن از فلسفه تاریخ مطرح می‌شود تنها فلسفه هگلی که مدنظر علی شریعتی بوده در اذهان تداعی می‌شود. در حالی که این نگاه در دنیا کمرنگ شده و فلسفه تاریخ به معنای نگاه انتقادی به تالیفات درباره گذشته است.
 
وی افزود: کتاب «مقدمه‌ای بر تاریخ‌نگاری» به ویژه در بخش نخست بسیار خوب از عهده فلسفه تاریخ برآمده و مولف بر تمایز میان دو مفهوم تاریخ و تاریخ‌نگاری تاکید می‌کند. همچنین بحث‌هایی که در آن مطرح شده به ویژه بحث جنسیت، تاریخ‌نگاری نازی‌ها و مارکسیسم می‌تواند برای خوانندگان ایرانی بسیار مفید باشد.
 
مخاطبان اثر دانشجویان کارشناسی تاریخ هستند

صادقی در بخش دیگری از این نشست گفت: هدفی که به نظر بنده مولف هم در مقدمه و هم در ترجمه به آن اشاره می‌کند این است که دانشجویان تاریخ اگر به تاریخ‌نگاری توجه کنند، این توجه، مقدمه و ابزاری برای به کار بردن اندیشه نقادانه یا اندیشه انتقادی در تاریخ خواهد شد. در واقع نویسنده بیشتر به دانشجویان تاریخ در مقطع کارشناسی توجه کرده است و در قسمت‌های مختلف کتاب از این مخاطبان یاد می‌کند.
 
وی افزود: سخن اصلی نویسنده این است که توجه به تاریخ‌نگاری را ابزار و مقدمه‌ای برای به کار بردن اندیشه نقادانه در تاریخ می‌داند. بنابراین برای توضیح دادن تمایز میان تاریخ و تاریخ‌نگاری باید سراغ شرحی رفت که مولف در تمایز میان گذشته و توصیف گذشته قائل شده است؛ گذشته موضوع دانش تاریخ است و توصیف گذشته موضوع تاریخ‌نگاری است. اگر اینجا بخواهیم از تمثیلی برای این موضوع استفاده کنم، می‌توان به تمثیل آینه و تصویر در آینه اشاره کرد.
 
بی‌توجهی مراکز آکادمیک ایرانیان به تمایز تاریخ و تاریخ‌نگاری

ایمان‌پور، مترجم کتاب در پاسخ به انتقادهای مطرح شده درباره کتاب گفت: نکاتی که در نقد اثر بیان شد، همه بجاست اما باید گفت که ترجمه کتاب زمان بسیاری از من گرفت و بیش از چندبار بازنویسی شد. با این حال آماتور بودن بنده در حوزه ترجمه و بحث ویراستاری باعث شد که چندان کار بدون اشکال نباشد اما تلاش بر این بود که بحث سنگینی که مولف مطرح کرده برای خواننده قابل فهم شود.
 
وی عنوان کرد: آن‌طور که دکتر گل محمدی گفت در این اثر چندان اصل ویراستاری رعایت نشده و تالیف دوباره صورت نگرفته و بیشترین کوشش بر بخش ترجمه گذاشته شده است. بنده در انتخاب این اثر به مسائل مطرح شده درباره مکاتب تاریخ‌نگاری در فرهنگ انگلیسی آن توجه داشتم؛ مسائلی که چندان در ایران به آنها توجه نمی‌شود. همین مسائلی که درباره مکاتب تاریخ‌نگاری در این اثر وجود داشت مرا بر این داشت که این کتاب را ترجمه کنم.

در پایان این نشست به پرسش‌های حاضران در نشست پاسخ گفته شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها