یکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ - ۰۹:۴۱
«فرار از اردگاه 14» روایت پادگان و شکنجه‌گاهی به نام «کره شمالی»

کتاب خاطرات داستان‌وار «بلین هاردن» با عنوان «فرار از اردوگاه 14» در مدتی کمتر از سه ماه از سوی نشر چشمه به چاپ سوم رسید.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) کتاب خاطره داستانی «بلین هاردن» با عنوان «فرار از اردوگاه 14» با عنوان فرعی «فرار ادیسه‌وار مردی از کره شمالی به سوی آزادی» ترجمه مسعود یوسف حصیرچین از سوی نشر چشمه منتشر شد.
 
در پشت جلد این کتاب می‌خوانیم: «اردوگاه‌های زندانیان سیاسی کره شمالی دو برابر گولاک‌های استالین و دوازده برابر اردوگاه‌های نازی عمر دارند. هیچ‌کسی که در آن‌ها به دنیا آمده، فرار نکرده است، هیچ کس جز شین دونگ هیوک.
 
«فرار از اردوگاه 14» از طریق داستان تکان دهنده حبس و فرار شگفت‌انگیز شین، اسرار تمامیت‌خواه جهان را افشا می‌کند. شین چیزی از وجود تمدن نمی‌دانست. او مادرش را رقیبی برای غذا می‌دید، نگهبانان او را یک خبرچین بار آوردند و شاهد اعدام مادر و برادرش بود. همه کیم جونگ ایل را می‌شناختند اما کشورش را نه، این کشور گرسنه، ورشکسته و مجهز به سلاح اتمی است و بین 150 هزار تا 200 هزار نفر به عنوان برده در اردوگاه‌های زندانیان سیاسی‌اش کار می‌کنند.
 
این کتاب با تمرکز بر داستان این جوان شگفت‌انگیز که در امنیتی‌ترین زندان امنیتی‌ترین کشور دنیا رشد کرده، اسرار مخفی این کشور را افشا می‌کند. «فرار از اردوگاه 14» خاطراتی بی‌نظیر است از یکی از تاریک‌ترین کشورهای جهان. این کتاب داستان تحمل، شجاعت، بقا و امید است.
 
در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «اولین خاطره او یک اعدام است. همراه با مادرش به طرف مزرعه گندمی در نزدیکی رودخانه تائدونگ می‌رفت که نگهبانان در آنجا چند هزار زندانی را گردهم آورده بودند. پسرک که به خاطر جمعیت هیجان زده شده بود، از میان پاهای بزرگسالان به ردیف جلو خزید و دید که نگهبان‌ها مردی را تیرکی چوبی می‌بندند.
 
شین این گئون چهار ساله بود و بسیار کوچک‌تر از آن که از سخنرانی پیش از اعدام سرنگهبان سردربیاورد. در اعدام‌های فراوانی که در سال‌های آینده اتفاق می‌افتادند او به سخنرانی سرنگهبان گوش خواهد داد که به جمعیت می‌گوید به زندانی در آستانه مرگ «رستگاری» از طریق کار با اعمال شاقه پیشنهاد شد، اما او این سخاوتمندی حکومت کره شمالی را رد کرد. نگهبانان برای جلوگیری از ناسزاگویی زندانی به حکومتی که می‌خواهد جانش را بگیرد، دهان او را پر از سنگ‌ریزه کردند و سرش را با پارچه‌ای پوشاندند.
 
در اعدام اول شین دید که سه نگهبان هدف‌گیری کردند و هر کدام سه بار ماشه را چکاندند. صدای شلیک تفنگ‌ها پسرک را ترساند و او سریعاً به عقب پرید. اما از همان پشت، بالا و پایین پرید تا ببیند نگهبانان به سمت بدن آغشته به خون می‌روند و آن را در پارچه‌ای می‌پیچند و به زحمت در گاری می‌گذارندش.
 
در اردوگاه 14 که زندانی برای دشمنان سیاسی کره شمالی است، تجمع بیش از دو نفر ممنوع است مگر موقع اعدام. همه باید در این مراسم شرکت کنند. در اردوگاه کار اجباری از اعدام در ملأعام و ترس حاصل از آن برای درس عبرت استفاده می‌شود. نگهبانان شین در اردوگاه، معلم‌هایش بودند –پرورش‌دهنده‌هایش. آن‌ها پدر و مادرش را انتخاب کرده بودند. به او آموخته بودند زندانیانی که قوانین اردوگاه را زیر پا بگذارند سزاوار مرگ هستند. در دامنه تپه و نزدیک مدرسه‌اش شعاری نصب شده بود؛ «همه چیز باید مطابق قانون و مقررات باشد.» پسرک 10 قانون اردوگاه را حفظ کرد، بعدها آن‌ها را «10 فرمان» نامید و هنوز هم می‌تواند آن را از بر بگوید. اولین قانون می‌گوید: «اگر کسی در حال فرار گیر افتاد بلافاصله بهش شلیک بشه.»
 
ده سال پس از اولین اعدام، شین به همان مزرعه بازگشت. باز هم نگهبانان جمعیت زیادی را دور هم گرد آورده و تیرکی چوبی به زمین فرو کرده بودند. یک چوبه دار موقتی هم آنجا ساخته شده بود. این بار شین بر صندلی عقب اتومبیلی نشسته بود که راننده‌اش یکی از نگهبانان بود. او دست‌بند به دست داشت و چشم‌بندی از پارچه‌ای کهنه بر چشم‌هایش بود.»
 
کتاب «فرار از اردوگاه 14» با شمارگان هزار نسخه به بهای 16 هزار تومان از سوی نشر چشمه به چاپ سوم رسیده است.
 
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره این کتاب به لینک زیر مراجعه کنید:

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها