مقصود فراستخواه، عضو هیات علمی موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی با بیان اینکه بازتولید میراث متنی گذشته موجب شده علوم انسانی تبدیل به متون ترجمهای و کلیشهای شود گفت: در چنین شرایطی نمیتوان انتظار ظهور افرادی چون شفیعی کدکنی و علامه طباطبایی را داشت چون سیطره کمیت، منفعتطلبی و کالایی شدن علم و دانش است.
فاضلی در ابتدای این نشست با اشاره به حضور استاد شفیعیکدکنی در این نشست و تجلیل از شخصیت علمی وی گفت: کدکنی در اخلاق، منش و شیوه سرمشق همگان است و علاقهمندی من به ادبیات با آثار وی آغاز شده است.
وی ادامه داد: مقصود فراستخواه نیز در جای خودش شفیعیکدکنی است و من 30 سال است که با ایشان زندگی کردهام. فراستخواه طلبه بوده و علوم دینی خوانده در عین حال برجستهترین محقق مطالعات آموزش عالی در ایران است و این تنها به دلیل تالیف کتاب «سرگذشت و سوانح دانشگاه در ایران» نبوده بلکه برای تالیف صدها مقاله و دهها کتاب در این حوزه است که نام وی را در تاریخ ایران در کنار افرادی چون شفیعیکدکنی ماندگار کرده است.
فراستخواه در ادامه این نشست با اشاره به حضور شفیعیکدکنی و سایر استادان برجسته گفت: حضور در این جمع حس خواندن که یک تجربه عمیق معنوی است در من زنده کرد. من وقتی استاد عزیزم شفیعیکدکنی را میبینم حس خواندنم بیدار میشود. آنگونه که میلان کوندرا در کتاب «خنده و فراموشی» میگوید که هر کدام از ما در درونمان یک نویسنده و خواننده داریم، حضور در این جلسه موجب شد تا نیاز برای خواندن کتابها و آثار محققان در من دوباره زنده شود چون خواندن تجربهای پرشور و تابناک است. در فرهنگ خودمان نیز قرآن واژهای است که به معنای خواندن است.
وی بخش دیگری از سخنانش را به بررسی وضعیت موجود علوم انسانی اختصاص داد و گفت: امروزه واژههای رایجی در کنار دانشگاه مانند بازار و دانشگاه، دانشگاه کارآفرین، دانشگاه و صنعت و تجاریسازی دانش وجود دارد که نشان میدهد امروزه ارتباط علوم انسانی و علوم اجتماعی با جامعه تنها با درک ابزاری از علم ممکن است و در واقع نشاندهنده این است که علوم انسانی در ایران حالت منشیانه پیدا کرده است.
وی ادامه داد: دانشگاه در ایران بازوی اجرایی نهادهای دولتی و بازار شده و علم سازوکاری برای بنگاهداری دانشگاهی است. پولی شدن بر فضای علمی ما سیطره پیدا کرده است با وجود اینکه از لحاظ اقتصاد دانش ایران تنها از 20 درصد از کشورهای دیگر جهان جلوتر است و کشورهایی مانند تونس، عربستان و مصر در این زمینه از ما پیشرفتهتر هستند.
این استاد دانشگاه به کتابی از لیوتار و سخنانی از او درباره دانش و دانشگاه اشاره کرده و گفت: در کتاب «شرایط مابعد مدرن» که در سال 1358 شمسی منتشر شده لیوتار هشدار داده که چگونه دانش به خرید و فروش تقلیل یافته و تبدیل به امر کالایی شده است. مبادله ابزاری در دانش نفوذ پیدا کرده و ارزشهای مبادلهای بازار بر دانش مسلط شده است. ما کتاب تولید میکنیم که بفروشیم. مقاله مینویسیم که ارتقا پیدا کنیم. مدرک میگیریم که ارتقای شغلی پیدا کنیم البته این بدین معنی نیست که امروز افرادی مثل شفیعیکدکنی نداریم اما باید با استرس از این مشکل یاد کنیم و آن این است که دانش دیگر نهایتی برای خودش نیست.
دانشگاه امروز نقش تدارکاتچی دستگاههای دولتی را ایفا میکند
فراستخواه با بیان اینکه دانشگاه امروز نقش تدارکاتچی دستگاههای دولتی را ایفا میکند، گفت: دانش به عنوان یک امر معنوی میتواند موثر باشد و نقد روشنگری و دانش و رویکرد انتقادی مورد غفلت واقع شده است. چرا امروز افرادی مثل شفیعیکدکنی عزیز هستند برای اینکه وی نقد و روشنگری در ادبیات کرده و این حوزه برای علم ابزاری نبوده است.
وی یادآور شد: زمانی لیوتار درباره ابزاری شدن دانش هشدار داد که روی شانه غولهایی مثل وبر ایستاده بود. امروز پارادایمهایی بر دانشگاه سایه انداخته که آن را از ساحت اصلی خود و نسبتش به جامعه دور کرده است. جریان قالب و مرسوم علوم انسانی و اجتماعی در جامعه ما دچار یک نوع وضعیت مدرسی شده است و یک نوع فضای اسکولاستیک حاکم شده است.
وی با بیان اینکه ما همواره میراث متنی خود را بازتولید میکنیم، متذکر شد: اگر چه متن به خودی خود ارزشی ندارد به شرطی که با تامل و تحلیل همراه باشد اما امروز ما تنها به بازتولید متون اکتفا کردهایم. نوزایی و بازآیی که قبل از رنسانس اروپایی وجود داشت فراموش شده و دچار انحطاطی شدهایم که اینرسی آن بر ما سایه انداخته است.
این پژوهشگر جامعهشناسی با بیان اینکه زبان غالب سبب شده علوم انسانی تبدیل به متون ترجمهای و کلیشهای شود، گفت: در فضای آکادمی رقابتی سلامتمدار این متون به وجود نیامده است و ما تنها متونی را مرتب میخوانیم که فقط حالت مصرفگرایانه دارد. دلآزارترین و خردآزارترین مساله این است که امروز 500 هزار دانشجوی کارشناسی ارشد و دکترا داریم که فقط کتابها و منابع را میخوانند.
وی تاکید کرد: در چنین شرایطی نمیتوان انتظار ظهور افرادی چون شفیعیکدکنی، علامه طباطبایی و... را داشت، چون سیطره کمیت، منفعتطلبی و کالایی شدن علم و دانش است. من تصور میکنم تکنوکراتیزم و فرمالیسم بر دانشگاه سایه انداخته و پرولتاریا علم به وجود آمده مانند پرولتاری که باید کار علمی بکند و به همین دلیل است که رویداد علمی کم شده است.
فراستخواه با بیان اینکه انسانیت امروز در معرض خسران است، گفت: علت شکلگیری چنین موضوعی این است که شرایط امکان علوم انسانی و اجتماعی در ایران و لوازم توسعه آن فراهم نیست. علوم اجتماعی و انسانی دچار عسرت و دشواری در ایران شده در حالیکه با این سابقه تمدنی نباید اینگونه میشد شرایط امکان معرفتشناسی علوم انسانی در ایران وجود ندارد و این شرایط محل مناقشه شده است تنها راه فرار این است که امکان تحقق این شرایط و ابزار توسعه علوم انسانی فراهم شود.
«زبان علوم انسانی و زبان قرآن» چیست؟
احمد پاکتچی، مدیر گروه قرآن دانشگاه امام صادق (ع) نیز در کارگروهی دیگر که به دبیری دکتر فروغ پارسا برگزار شد، سخنرانی خود با موضوع «زبان علوم انسانی و زبان قرآن» را ارائه کرد و گفت: اسلامیسازی علوم انسانی باید در مسیر درستی صورت بگیرد در غیر این صورت راه به جایی نخواهد برد.
وی در ادامه، سخنانش را معطوف به بررسی مطالعات میان رشتهای در سه سطح معرفتی، روشی و زبانی کرد و افزود: من در این نشست میخواهم از منظر زبانی به ارتباط بین علوم انسانی و قرآن بپردازم.
پاکتچی با اشاره به کتابی از شیخ مفید که کمتر خوانده شده گفت: در این کتاب به جایگاه زبان به خوبی پرداخته شده است. شیخ مفید میگوید خداوند به انسان عقل داده تا از طریق آیات قرآن را متوجه شود، در واقع زبان واسطه عقل و متن است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: انسان به متن قرآن رویکرد فهمی دارد اما به علوم انسانی نگاهی تاسیسی دارد و در واقع این علوم را پایهگذاری میکند حال سوال این است که انسان چگونه میتواند بین این دو ارتباط برقرار کند و پل بزند؟ در علوم هم به صورت جدی با مساله زبان روبهرو هستیم و باید ببینیم که چگونه میتوانیم زبان مشترکی برای ارتباط قرآن و علوم انسانی بیابیم.
پاکتچی در ادامه با ذکر دو مثال به تشریح مواجهه علوم انسانی با زبان قرآن و قرآن با زبان علوم انسانی پرداخت و گفت: به طور مثال درباره واژه شاکله که مفهوم بنیادی در علوم انسانی است در قرآن تفاسیر متعددی میشود که هر کدام به یک معناست. از سوی دیگر در علوم انسانی هم مفهوم مدیریت تعارض با توجه به آیات قرآن معانی متفاوتی دارد.
وی در پایان سخنانش گفت: زبان در حد فاصله شناخت تا فرهنگ شدگی است و تنها مجموعهای از قواعد نیست. ما اگر بتوانیم نگاه زبانشناختی از سطح زبان تا فرهنگ به قرآن و علوم انسانی داشته باشیم میتوانیم خصوصیات این دو را بشناسیم و بعد بر اساس این شناخت ببینیم که علوم انسانی و قرآن چه ارتباطی میتوانند با هم داشته باشند.
نظر شما