نگاهی به محرم در شهرهای ایران/ فرهنگ عزاداری در شمال کشور
دیدگاه پزشک آلمانی درباره عزاداری امام حسین(ع) در رشت/ قهوه و چای؛ نوشیدنیهایی برای دستههای نوحهخوانی
محرم در شهرهای مختلف ایران آداب و سنن ویژه خود را دارد. آدابی که وقتی سفرنامهها یا فرهنگنامهها را ورق میزنید به جزئیاتی از آن آگاهی پیدا میکنید که حکایت از انتقال این آئینها از گذشته تا به امروز دارد. به مناسبت ایام سوگواری امام حسین(ع) برخی کتابها را ورق زدیم تا سفری به تاریخ فرهنگ ایران در سوگواره محرم داشته باشیم.
خواندن شرح حال شهدای محرم با آواز
شناخت فرهنگ ایران و دین اسلام در کنار هم میتواند تصویر مناسبی از عزاداری ایرانیان ارائه دهد. در کتاب «سفر به شمال ایران» تالیف ساموئل گتلیب گملین با ترجمه غلامحسین صدری افشار نیز برخی مطالب حاکی از برداشتهای نادرست مولف است. گملین، مولف آلمانی است که به شمال ایران در زمان زندیه سفر کرده و در این میان به برخی آداب و رسوم مردم رشت در ایام محرم اشاره تقریبا مختصری کرده است.
کتاب «سفر به شمال ایران»، گزارش سفر هیاتی است از روسیه به شمال ایران در آخرین سالهای حکومت کریمخان زند(1149 تا 1153) به ریاست ساموئل گتلیب گملین، پزشک و گیاهشناس آلمانی. در هیات همراه گمیلن، چند تن از دانشجویان او و یک نقشهکش هم حضور داشتند. گملین در این اثر علاوه بر بحث در مورد موجودات طبیعی درباره استحکامات، راهها، نوع اسلحه، تعداد سربازان، محصولات تجاری و بسیاری چیزهای دیگر در نواحی جنوب دریای خزر به تحقیق و پژوهش پرداخته است.
گملین درباره جزئیات عزاداری در شهر رشت به اشتباه ماه محرم را نخستین ماه ایرانی میشمارد و مینویسد: «هفدهم آوریل. امروز روز عزاداری برای شهادت امام حسین(ع) است. محرم نخستین ماه سال ایرانی است. در روز دهم این ماه [امام] حسین(ع) پسر [حضرت] علی(ع) توسط یزید که علیه او جنگیده بود در دمشق شهید شد. بنابراین به یاد این رویداد، ده روز اول ماه محرم به این عزاداری اختصاص دارد. پیش از ظهر مردم خیلی آراستهتر از همیشه در مسجدها حاضر میشوند. در آنجا به نوبت شرح حال شهدا گفته و گاه با آواز خوانده میشود. در هر محله در خانهها را با پارچه سیاه میپوشانند و شبها با مشعل و شمع در خیابانها حرکت میکنند. هر محله با پرچم و علم خود [تیر چوبی که به سر آن یک پنجه نصب شده است] حرکت میکند و آوازهایی میخوانند که برای این مراسم ساخته شده است.» (ص 206)
توزیع قهوه، چای، شربت در میان عزاداران
مولف درباره دستههای عزاداری مختلف و نوع چیده شدن برخی وسایل آورده است: «آنان با پای برهنه حرکت میکنند و خود را به شدت میزنند، بهطوری که سینهشان سرخ و متورم میشود. آنان بارها نام پیامبر سوگوارشان را فرامیخوانند و در هر گوشه به دنبالش میگردند. در روزهای اول دستههای عزاداران فقط شبها به راه میافتند ولی روزهای آخر روز هم برپاست. در رشت به تعداد محلات دستههای عزاداری وجود دارد و هر یک جای استقرار ویژهای دارند بهصورت تالاری وسیع که به هزینه محله تزیین شده است: زری، مخمل، ماهوت، فلز، تفنگ، کلاهخود و غیره برای تزیین به کار رفته که نه برای عزاداری شهادت امام حسین(ع) که برای ادای احترام است.» (ص 206)
پزشک آلمانی در رابطه با صحنههای بازآفرینی نبرد امام حسین و یارانش با سپاه یزید در محلههای شهر مینویسد: «در این محل اجتماع که رئیس محله مسئول آن است، مزار امام حسین(ع) دیده میشود. در آن شمشیری که با آن جنگید، کمان او و تفنگش قرار دارد. در گوشه دیگر خانوادهاش اسیر شدهاند. سمت دیگر تالار با شاخ و برگ شمشاد و سرو تزیین شده است. در آنجا گروهی ایستادهاند که با تولید صداهایی بهشدت به سینه خود میکوبند. در این حال نوحهخوانان به مناسبت این یا آن حادثه نوحه میخوانند. به همین مناسبت قهوه، چای، شربت به فراوانی توزیع میشود. قلیان هم فراموش نشده بود. همین که وقتش رسید، رئیسمحله همراه دسته، نوحهخوانان و جمعیت زیادی از تکیه خارج میشوند که در میانشان زنان هم وجود دارند، چون در طی این مدت مردان باید به آنان اجازه دهند تا از زندان همیشگیشان خارج شوند.» (ص 207)
در شرح عزاداری در شهر رشت، گملین به محلهها و تعداد دستهها و مسیر حرکت آنها اشاره کرده است. در سطوری از این متن آمده است: «یک شیپور دسته را با پرچمها همراهی میکند که یک یا دو اسب هم که به جواهرات آراستهاند به نشانه اسب امام حسین(ع) در پیشاپیش دسته حرکت داده میشود. پس از اینها گروه سینهزنان ظاهر میشوند که فریادشان را دو برابر بلندتر کردهاند و در پشت سر آنان اهالی محله شمع در دست در چند گروه حرکت میکنند. آن وسایلی که به یاد امام حسین(ع) در تکیه قرار داده شده بود، همراه دسته حمل میشود. به این ترتیب دسته به سوی خانه خان حرکت میکند. در آنجا نوحه میخوانند و گریه میکنند، شبیه مراسمی که در تکیه اجرا کرده بودند. از آنجا همه خیابانهای شهر را دور میزنند. چون اینک در رشت هشت محله وجود دارد، هشت دسته هست و چون هر دسته یک روز در شهر میگردد، هر روز در خیابانهای شهر غوغاست.» (ص207)
نظر شما