«جامعهشناسی مردمدار: جامعهشناسی در قرن بیست و یکم» عنوان اثر تازهای از نویسندگان خارجی است که با ترجمه بهرنگ صدیقی و دیگران منتشر شده است.
در بخشی از مقدمه کتاب درباره این اثر آمده است: «در پاییز 2004، بوراووی برای انتشار کتاب درباره جامعهشناسی مردممدار به ویراستاران مجموعه کتابهای Rose Monograph Series مراجعه کرد که عبارت بودند از داگ اندرتن، دان کلوسن، نیومی گرستل، جویا میسرا، رندل استوکس و رابرت زاسمن. اما این مجموعه که تنها مجموعهای است که انجمن جامعهشناسی آمریکا رسماً منتشر میکند، صرفاً به تکنگاریهایی پژوهشی اختصاص دارد که با رویکردی سیاستگذار تهیه شده باشند.
انتشار کتابی درباره جامعهشناسی مردممدار هم برای خود جامعهشناسی و هم ورای آن بسیار سودمند است. همین باور بود که به تأیید انجمن جامعهشناسی آمریکا هم رسید و به این ترتیب کتاب حاضر در قالب انتشارات رسمی این انجمن منتشر شد.»
در مقدمه مفصلی که بر این کتاب نوشته شده است، به تعبیر بوراووی، جامعهشناسی مردممدار نوعی جامعهشناسی است که فراتر از مرز و محدودههای دانشگاه با مردمان گوناگون سروکار مییابد و مدام با آنها درباره ارزشهای بنیادین گفتوگو میکند. بوراووی جامعهشناسی مردممدار را جایگزین دیگر انواع جامعهشناسی نمیداند، بلکه پیشنهاد میکند با نوعی تقسیم کار در این رشته به این جامعهشناسی نیز در کنار جامعهشناسیهای حرفهای و انتقادی و سیاستگذار جایی اختصاص یابد. به نظر میرسد میتوانیم بحث بوراووی را درباره جامعهشناسی مردممدار در دو سطح مفهومی و عملی دنبال کنیم. در سطح مفهومی، بحث بوراووی مبتنی بر تمایزگذاریهای گوناگون است؛ یکی تمایز میان مخاطبهای متفاوت، دیگری میان دانشهای گوناگون و نیز تمایزگذاری در فضای فکری جامعهشناسی.
در مقدمه کتاب تاکید شده که در میان مقالات این کتاب، مقاله ویلیام جولیوس ویلسون بیشترین موافقت را با موضعگیری بوراووی دارد. ویلسون معتقد است که این فقط یافتههای پژوهشهای جامعهشناختی نیست که در «گفتمان عمومی... در حیطه مسائلی چون فقر مزمن، برنامهریزی شهری و عدالت قضایی» تأثیر میگذارد. از نظر وی، مهمتر از این یافتهها، چارچوبها و مفاهیم جامعهشناختی نظیر برچسبزنی و آثار ازدحاماند که به موضوعات اصلی در مباحث عمومی و فرایندهای سیاستگذاری بدل شدهاند. او نکته کلیدی را برای بسط گستره تأثیر جامعهشناسی نوشتن به سیاقی روشن و شفاف میداند.
بخشی از مقدمه کتاب حاضر به چشمانداز جامعهشناسی مردمدار اختصاص دارد. در این بخش آمده است: «میدانیم که احتمالاً آینده جامعهشناسی مردممدار در مجموع، عمیقاً به آینده آن کالجها و دانشگاههایی بستگی دارد که اکثریت عمده جامعهشناسان را به خدمت گرفتهاند. چنانکه پیون و شارون هیز در مقالاتشان در این کتاب نشان دادهاند، جامعهشناسان در گذشته در دانشگاهها برای هواداری از [مردمان] آزاد بودند (همچنین به تعبیر اسمیتـ لوین و استینچ کوم از فشارهای سیاسی هم در امان بودند). اما امروزه افزایش بار تدریس، چه از لحاظ تعداد دروسی که باید ارائه دهند و چه از لحاظ تعداد دانشجویان در هر کلاس، موجب کاهش زمانی شده است که جامعهشناسان در اختیار دارند تا به مردمان بیرون از دانشگاه بپردازند.
با این اوصاف، آینده جامعهشناسی مردممدار به فشارهای ساختاری گستردهای بستگی دارد که در نظم بینالمللی و نیز در جامعه آمریکا و دانشگاهها و حتی در خود رشته جامعهشناسی اعمال میشود. اما اگر فکر کنیم فقط این فشارهای ساختاریاند که آینده جامعهشناسی مردممدار را تعیین میکند، اهمیت خود جامعهشناسی مردممدار را از نظر دور داشتهایم. جدی گرفتن فراخوان به جامعهشناسی مردممدار فارغ از اینکه هوادار آن باشیم یا مخالف آن، مستلزم آن است که تعهد به مردمان و جانبداری تأملی از آنان را مهم قلمداد کنیم و بدانیم که آینده را نمیتوان با قطعیت تعیین کرد. جامعهشناسان گرچه نمیتوانند این رشته را آنطور که خود میخواهند سروشکل دهند، اما به هررو آنهایند که این رشته را میسازند. با این تعبیر، آینده نامعلوم جامعهشناسی مردممدار به انتخابهای فردی و (مهمتر از آن) جمعی خود جامعهشناسان، چه برای خودشان چه برای کل رشته جامعهشناسی، بستگی دارد. اگر این کتاب سهمی در صورتبندی آگاهانهتر و فکورانهتر این انتخابها داشته باشد، به هدفش دست یافته است.»
مقدمه، درباب جامعهشناسی مردم دار، نهادینهکردن جامعهشناسی مردم دار، سیاست و حرفه جامعهشناسی، تمایزهای ناروا، دانش میانرشتهای و جوابیه عناوین فصول اصلی این کتاب هستند.
کتاب «جامعهشناسی مردمدار: جامعهشناسی در قرن بیست و یکم» نوشته گروهی از نویسندگان به ترجمه بهرنگ صدیقی و دیگران با شمارگان هزار نسخه در 431 صفحه به بهای 27 هزار تومان از سوی نشر نی منتشر شده است.
نظر شما