چهارشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۲:۵۳
بهرامیان: نقدهای منتقدان در فصلنامه «نقد کتاب میراث » خالی از حب و بغض است/ تغییر مسیر مولف با نقد سازنده

علی بهرامیان، مدیر اسناد مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی گفت: افراد متخصصی در فصلنامه «نقد کتاب میراث» قلم می‌زنند و منتقدان نقدهایی که به کتابی وارد می‌کنند خالی از حب و بغض است. این فصلنامه نوشته‌های بسیار مفیدی به فرد علاقه‌مند و دارای تخصص در حوزه میراث مکتوب ارائه می‌دهد.

دکتر علی بهرامیان درباره ارزیابی نقد در حوزه تاریخ به خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) گفت: نقد در حوزه کتاب‌های تاریخی چندان فعال نیست. در گذشته مجله «نشر دانش» در این حوزه فعالیت داشت و کارهای جدی انجام می‌داد. از طرفی کتاب ماه تاریخ و جغرافیا نیز در گذشته علاوه بر معرفی کتاب‌های تازه منتشر شده، برخی آثار را نیز نقد می‌کرد اگرچه نقدها چندان زیاد نبود. این فعالیت‌ها در حوزه نقد کتاب‌هایی که به تاریخ می‌پرداخت، گام مفیدی بود.

افراد متخصصی که در فصلنامه نقد کتاب میراث قلم می‌زنند

وی ضمن آگاهی از انتشار فصلنامه‌های «نقد کتاب تاریخ» و «نقد کتاب میراث» بیان کرد: بنده فصلنامه «نقد کتاب میراث» را بیشتر می‌پسندم، زیرا این فصلنامه نسبت به فصلنامه «نقد کتاب تاریخ» تخصصی‌تر است و افراد متخصصی در آن قلم می‌زنند. همچنین در آن فهرستی از آثار منتشر شده به خواننده ارائه می‌شود. همچنین منتقدان نقدهایی که به کتابی وارد می‌کنند خالی از حب و بغض است و در کل مطالب مفید بسیاری به فرد علاقه‌مند و دارای تخصص در حوزه میراث مکتوب ارائه می‌دهد.
 
بهرامیان با اشاره به رویه رو به جلو یکی از ماهنامه‌های خانه کتاب گفت: قبلا در «کتاب ماه تاریخ و جغرافیا» بیشتر نقدها ستایش افراد بود، اما این رویکرد با حضور سردبیر آن حبیب اله اسماعیلی تغییر کرد و نقد در این ماهنامه در کنار معرفی آثار تازه منتشر شده رونق گرفت.
 
این کتابشناس عنوان کرد: اکنون که حوزه آموزش عالی ما چندان اعتنا به نقد ندارد و از طرفی دانش نقد در این مکان‌های آموزشی تولید نمی‌شود؛ انتشار فصلنامه‌ها، مجله‌های نقد بسیار ضرورت دارد تا حداقل در این میان نقد خرده جانی بگیرد و به مرور به نقد کاملا علمی تبدیل شود.

انتشار یک نقد می‌تواند مسیر مولف را عوض کند!

بهرامیان با تاکید بر ضرورت انتشار فصلنامه‌های نقد کتاب گفت: فصلنامه‌های «نقد کتاب تاریخ» و  «نقد کتاب میراث» با رویکرد درست می‌تواند به نویسنده یک اثر سمت و سو بدهد. انتشار پویای نقد و توجه به آن نیاز جامعه امروز ماست. به طوری که گاهی انتشار یک نقد می‌تواند مسیر یک مولف را عوض کند، حتی اگر آن نقد با زبان خوبی نوشته نشده باشد.  
 
وی با اشاره به نقادی کتاب‌های درسی تاریخ اظهار کرد: بنده نقدی نوشتم به برخی مطالب کتاب‌های درسی حوزه تاریخ که از سوی انتشارات سمت منتشر می‌شد، این نقد در مجله «نشر دانش» به چاپ رسید و توجه بنده به مطالبی درباره برخی مباحث تاریخی ارائه شده به دانشجویان بود. از این رو دست به قلم شدم و در نقدی که به مطالب این کتاب‌ها نوشتم خواستار علمی بودن مطالب ارائه شده به دانشجویان در قالب کتاب درسی تاریخ و به ویژه تاریخ اسلام شدم. نقد بنده، به این بود که دانشجویان متوجه شوند هر متنی را به عنوان تاریخ نباید بپذیرند، حتی اگر آن متن کتاب درسی باشد. واقعیت این است که برخی نویسندگان درباره سیره پیامبر علم کافی ندارند.
 
این محقق حوزه تاریخ عنوان کرد: برای پربار شدن این فصلنامه‌ها مسئولان و مشاوران علمی آنها باید پیش‌قدم شوند و فهرستی از کتاب‌های تازه منتشر شده را به متخصصان هر دوره ارائه دهند و از افراد متخصص درباره این آثار، نقدی بخواهند که بدون حب و بغض باشد. نقدی که مطالب جدیدی را به خواننده ارائه دهد. ضمن این‌که کسانی که در این فصلنامه‌ها دست به قلم شوند باید از تخصص کافی برای اظهارنظر و نقادی در دوره مدنظر بهره‌مند باشند.

نقد در ایران یک نزاع قلمی است
 
وی درباره موانع رشد نقد در ایران اظهار کرد: نقد نوشتن و نقد کردن کتاب در ایران نیاز به یک تامل دو طرفه هم از طرف نقدکننده و هم نقدشونده دارد. نخست نقدکننده باید دانش لازم را درباره کتابی که در دوره تاریخی به نگارش درآمده، داشته باشد و هم در نوشتن نقد نیز حب و بغض را دخالت ندهد.
 
این محقق افزود: به نظر بنده نقدی که نوشته می‌شود باید به خواننده آگاهی بدهد. ضمن اینکه شخص نویسنده را مورد نقادی قرار ندهد، بلکه در نقدی که می‌نویسد اثر او را مورد کاوش قرار دهد. در ایران بیشتر نقدهایی که نوشته می‌شود؛ یک نوع نزاع قلمی است که البته گاهی در این نزاع قلمی نیز موارد مفیدی دیده شود، اما معمولا با حاشیه‌هایی همراه است.
 
نقد آثار تاریخی گرفتار تکرار مکررات است

بهرامیان درباره کمبود منابع برای تالیف کتاب در برخی دوره‌های تاریخ اظهار کرد: در حال حاضر در حوزه نقد آثار تاریخی، هر کسی دست به قلم می‌گیرد و نقد می‌نویسد حتی برخی کسانی که هیچ ربطی به تاریخ ندارند، نیز در این میان دستی بر آتش دارند. از طرفی منابع علمی کافی برای تالیف آثار در برخی دوره‌ها وجود ندارد. هرچه به سمت مطالعه و تحقیق در دوره‌های اولیه ورود اسلام به ایران برویم، این منابع کم و کمتر می‌شود و بنابراین تالیف کتاب در این دوره با توجه به اندک بودن منابع دشوار است.
 
وی بیان کرد: به دلیلی که اشاره کردم بیشتر استادان قلم به دست سراغ تالیف و نقد اثر در دوره‌های بعد از صفویه می‌روند و نتیجه این می‌شود که پس از مدتی همه دچار تکرار مکررات می‌شوند. از طرفی نقد در کشور ما نقد حرفه‌ای و یکدست نیست. برای مثال همه در نقد رویکرد سیاستمداران دوره قاجار به این برداشت می‌رسند که فلان سیاستمدار خائن بود بدون اینکه تمام منابع و اسناد را از نظر گذرانده باشند.  
 
مدیر اسناد مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی ادامه داد: در حال حاضر وضعیت تاریخ‌نگاری در کشور ما تاریخ‌نگاری ژورنالیستی است، که اگرچه شاید این رویه چندان اسفناک نباشد، اما باید در این میان تاریخ تحلیلی هم باشد. محقق باید در نگارش تاریخ یک دوره به ویژه دوره معاصر به اسناد مراجعه کند. این در حالی است که ما در داوری کتاب سال جمهوری اسلامی، کتاب‌های تاریخ معاصر را فاقد این ویژگی می‌بینم. به ندرت تاریخ‌پژوهان از اسناد یک دوره در تالیف آثار تاریخی استفاده می‌کنند. در کتاب‌های تاریخی هم که به نگارش درمی‌آیند کمتر سخن تازه‌ای بیان می‌شود. به همین دلیل است که آثار قابل تامل این حوزه تنها از سوی مولفان و پژوهشگران خارجی تالیف می‌شود.
 
امثال باستانی‌پاریزی نداریم که تاریخ را جذاب بنویسند

بهرامیان با اشاره به وجود خلاء‌هایی در تاریخ‌نگاری اظهار کرد: بیشتر پژوهشگران و مولفان آثار تاریخی در ایران در تالیف یک اثر، از دیگر مولفان تقلید و احکام کلی صادر می‌کنند. کسی در تالیف تاریخ سراغ ریشه‌یابی برخی جریان‌ها، واقعه‌ها و سیاست‌ها نمی‌رود. در تاریخ ما خلاء‌هایی وجود دارد که کسی تمایلی به بررسی و تحقیق در آنها را ندارد. به عنوان مثال درباره سیاست دوره فتحعلی‌شاه کتابی با تکیه به اسناد ایرانی، روسی و انگلیسی وجود ندارد.
 
وی افزود: درباره آقامحمدخان در گذشته چند کتاب تالیف شده، که ما هنوز از آن کتاب‌ها استفاده می‌کنیم، در حالی که با رجوع به اسناد و منابع می‌توان آثار تحلیلی‌ درباره این شاه قاجار تالیف کرد. از طرفی 200 سال است که قرارداد ترکمانچای بر ملت ما سنگینی می‌کند، اما در این میان تاریخ‌پژوهان همت نمی‌کنند با مراجعه به اسنادی که موجود است دلیل تحمیل شدن و بستن آن را مورد ارزیابی قرار دهند و ببینند اگر این قرارداد مضر بود چه دلیلی داشت که منعقد شد؟
 
این پژوهشگر تاریخ بیان کرد: دلیل این که آثار منتشر شده در حوزه تاریخ کمتر بر مبنای پژوهش و تامل در اسناد نوشته می‌شود، ضعف آموزش در کشور ماست. دانشگاه‌ها به ویژه در حوزه علوم انسانی افراد را تربیت نمی‌کنند. از طرفی تحصیل‌کنندگان و فارغ‌التحصیلان تاریخ هم انگیزه و همت کافی ندارند که به تحقیق و پژوهش در این حوزه بپردازند. همچنین این دانشجویان تاریخ که از دانشگاه فارغ‌التحصیل می‌شوند در مقوله زبان نیز با مشکل جدی مواجه هستند. زبان خارجی و عربی در پژوهش‌های تاریخی مقوله مهمی است و تاریخ‌پژوهان نیاز جدی به آن دارند، به ویژه در تاریخ میانه و صدر اسلام  زبان عربی نقش مهمی ایفا می‌کند.

بهرامیان با اشاره به تلاش محققان تاریخ در دوره‌های گذشته بیان کرد: با وجود اینکه در هر شهری از کشور دانشگاه تاریخ وجود دارد، اما هنوز دوره‌های بسیاری از تاریخ ما نانوشته باقی مانده است. زیرا متخصصی که تاریخ و زبان را با هم بداند، نداریم. در گذشته مورخان سال‌ها وقت خود را صرف مطالعه و پژوهش در یک امر می‌کردند زیرا به تاریخ علاقه داشتند و عاقبت در فقر دارفانی را وداع می‌گفتند. برای مثال فریدون آدمیت اگرچه به برخی آثار وی نقدهایی وارد است، اما این محقق زمان بسیاری را صرف تالیف و پژوهش در اندیشه مشروطه و روشنفکران کرد که هنوز کتاب‌های وی منابع مورد رجوع پژوهشگران هستند. وی به تنهایی یک دانشگاه بود و عاقبت در فقر دنیا را ترک کرد. در دوره ما حتی همت زنده‌یاد محمدابراهیم باستانی‌پاریزی نیز وجود ندارد تا تاریخ را به صورت جذاب بنویسند. 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها