محمدرضا ترکی، شاعر و پژوهشگر ادبیات در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) قرار داده نوشته است: امروز مطالعات جوانها بیشتر مطالعات مجازی شده و کمتر مخاطبی را میبینیم که کتاب کاغذی دست بگیرد و بخواند.
میگویند سرانه مطالعه در ایران پایین است، اما متاسفانه همین مقدار پایین نیز صرفا مطالعه وبلاگها و شبکههای اجتماعی است که نمیتوان آنها را در زمره «مطالعات» به حساب آورد. عمده این مطالب COPY و PASTE است. قبلاً وقتی کسی رمان میخواند تخیلش به کار میافتاد اما امروز در این شبکههای اجتماعی جایی برای پرورش تخیل و خلاقیت وجود ندارد.
اغلب اشخاصی هم که در شبکههای اجتماعی مینویسند حتی خود را بینیاز از نوشتن میدانند و حرفهای دیگران را کپی میکنند و برای دیگر دوستانشان میفرستند. زبان این نوشتهها تحت تأثیر نثر محاوره و دیکته شکسته است.
همچنین هیچ گونه پرورش فکری در نوشتههای این افراد دیده نمیشود. شاید بتوان به جرأت گفت که معلوم نیست این نوشتهها از کجا تولید میشود. اغلب حرفها و سخنان خنثی شریعتی و حسین پناهی و افرادی در این پایه و مایه را برای یکدیگر میفرستند و چیزی هم نصیب خودشان و دیگران نمیشود.
در مجموع معتقدم که نوشتههایی که در شبکههای اجتماعی منتشر میشوند جدی نیستند و مردم هم به دیده متن جدی به آنها نگاه نمیکنند.
نظر شما