هوشنگ قائمی، پایهگذار نظریه علمی هواشناسی دینامیکی، ضمن اشاره به جایگاه علم هواشناسی در ایران گفت: متأسفانه کتابهای حوزه هواشناسی چندان از سوی مخاطب دانشگاهی و غیر دانشگاهی مورد توجه قرار نمیگیرد.
وی با اشاره به کاربرد و جایگاه علم هواشناسی در دیگر علوم ادامه داد: کتابهای حوزه هواشناسی در حوزه علوم پایه مانند فیزیک کاربردی است، اما متأسفانه نه فیزیکیها استفاده میکنند و نه اهالی هواشناسی. با این وجود و علیرغم ضرر و زیان مالی به انتشار کتاب در این حوزه ادامه میدهم تا از من آثاری به یادگار بماند. در حال حاضر هم در حال تألیف کتابی درباره پدیدههای خُرد مقیاس هستم.
قائمی درباره این کتاب افزود: ابرهای رعد و برقی یا طوفانهایی که منجر به سیلاب میشوند و طوفانهای رگباری که در لحظاتی قطع و وصل میشوند، مجموعه این پدیدهها در درون سامانه جوی هستند. طوفان 12 خردادماه سال گذشته تهران که منشاء آن نواحی شرقی بود، نمونهای از پدیده میانمقیاس است؛ پدیدهای که نیازمند بررسی دقیق است. این کتاب به احتمال زیاد تا اواخر سال جاری منتشر میشود.
نویسنده کتاب «هواشناسی عمومی» در بیان دلایل بیتوجهی به کتابهای حوزه هواشناسی در کشور گفت: کیفیت آموزش کاهش پیدا کرده است. در دورهای که وسایلی مانند رایانه وجود نداشت، کیفیت آموزش مطلوبتر بود و این در حالی است که دانشجویان امروزه بیشتر به دنبال دریافت برگه مدرک هستند.
وی درباره تأثیر آموزش مفاهیم ابتدایی علم هواشناسی از سنین نوجوانی به وسیله کتابهای درسی اظهار کرد: تبدیل مفاهیم علم هواشناسی به مفاهیمی قابل فهم برای نوجوانان، نیازمند وقت است. این امر نیازمند همکاری و اظهارنظر چند متخصص علم هواشناسی با کادر آموزش و پرورش است.
قائمی ادامه داد: انتقال مفاهیم ابتدایی علم هواشناسی با شکلگیری یک اجتماع با روحیه همکاری ضروری است تا به فعالیتهایی مانند طراحی شکلهای رنگی و جذاب با هدف تقویت درک مخاطب نوجوان بپردازند.
مؤلف کتاب «اقلیمشناسی مناطق خشک» افزود: من حاضرم برای آموزش مفاهبم ابتدایی علم هواشناسی به مخاطبان نوجوان کمک کنم؛ برای آگاهی نسل آینده که اداره امور اداره جامعه را در اختیار خواهد داشت.
پایهگذار نظریه علمی هواشناسی دینامیکی، درباره وضعیت کتابهای دانشگاهی حوزه هواشناسی گفت: در بسیاری از کتابهای این مقطع محتواهایی سر تا پا اشتباه میبینیم؛ ترجمههایی که فقط با هدف کسب امتیاز و ارتقاء علمی صورت میگیرد و تنها نتیجه آن گمراهی مخاطب است. کتابهای علمی باید از سوی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ارزیابی و سپس منتشر شوند و در صورتیکه ارزش علمی آن تأیید نشد، اعلام کنند؛ فرایندی که اکنون وجود ندارد. برخی مدرسان برای تسریع در کسب درجه علمی بالاتر به تألیف کتابهایی با محتوایی بیسر و ته متوسل میشوند و از سوی دیگر به دانشجو هم اجبار میکنند تا همین منابع را خریداری کنند.
نظر شما