در رمان «به آینه نگاه نکن» اثر پرچ زیتونتسیان مردی که با استفاده از شرایط اقتصادی جامعه از امتیازات خاصی برخوردار شده است در پی جستوجوی هویت خود است.
در بخشی از این رمان میخوانیم: «ویگن آستوازدریان که چهل سالگی او بر کسی پوشیده نیست، یک صبح زیبا... اوه، نه، زیبا کدام است، یک صبح خیلی خیلی زشت از خواب بیدار شد و به حمام رفت تا صورتش را اصلاح کند اما در آینه خودش را که ندید هیچ، مردی ناشناس را دید. ویگن تصور کرد این پدیده غیرعادی به خاطر نیمهخواب نیمه بیدار بود خودش و احتمالاً چند لیوان کنیاکی است که شب قبل خورده بود و مدت زیادی منتظر ماند تا مرد غریبه برود و جایش را به تصویر واقعی خودش در آینه بدهد.»
پرچ زیتونتسیان در سال 1938 در مصر متولد شد و پس از جنگ جهانی دوم همراه خانوادهاش به ارمنستان رفت. نوشتن را از سال 1953 شروع کرد. او تاکنون چندین رمان، نمایشنامه و فیلمنامه نوشته است. آثارش از جمله رمان «به آینه نگاه نکن» در روسیه، چک، بلغارستان و مجارستان ترجمه و منتشر شده است.
رمان «به آینه نگاه نکن» با ترجمه آندرانیک خچومیان در شمارگان هزار و 100 نسخه به قیمت پنج هزار و 500 تومان به تازگی و در بهار امسال (1394) از سوی نشر افق منتشر شده است.
درباره مترجم
آندرانیک خچومیان، مترجم، نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر، اهل کشور ارمنستان است. با ترجمه او 6 مجلد از نمایشنامههای ارمنی به ترتیب با عناوین «تبر»، «آرام اینجا زندگی میکند و دروازهها»، «آخرین دلقک و افسانه سونوریا»، «نابینایان و سرباز»، «شهسوار و شاهزاده» و «بانوی قلعه تسخیر شده» منتشر شدهاند.
از دیگر ترجمههای منتشر شده خچومیان میتوان به «قصهها و افسانههای ارمنی»، «سیاوش و سودابه»، «شاید نجات یابیم»،«منم اومدم»، «روز فراموش شده»، «واهان و رزمدخت»، «محاکمه» و «خانم سویج عجیب» اشاره کرد.
در شهریور سال 1389 انجمن نویسندگان کشور ارمنستان از این مترجم برای فعالیت در زمینه ترجمه آثار نمایشی ارمنی به فارسی و همچنین ترجمه نمایشنامههای ایرانی به ارمنی و تلاش در راستای نزدیکی این دو فرهنگ به هم قدردانی کرد.
نظر شما