چهارشنبه ۴ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۱:۳۰
موحد: زبان ما هنوز فلسفی نشده است/ جوادی: برخی نویسندگان فلسفه اخلاق، رواقی‌گری پیشه کرده‌اند

ضیاء موحد در نشست نقد کتاب «فلسفه زندگی: تأملاتی در باب حیات، معنا و اخلاق» گفت: در متون فلسفی باید اصطلاحات را درست و به جای خود به کار برد، این معضل به این دلیل است که زبان ما هنوز فلسفی نشده است. محسن جوادی نیز اظهار کرد: در سال‌های اخیر بسیاری از نویسندگان فلسفه اخلاق، گونه‌ای رواقی‌گری پیشه کرده‌اند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، سه‌شنبه‌های فرهنگی شهر کتاب، این هفته میزبان استادان فلسفه برای نقد کتاب «فلسفه زندگی: تأملاتی در باب حیات، معنا و اخلاق» اثر کریستوفر همیلتن بود. این نشست سوم شهریور 1394 با حضور ضیاء موحد، محسن جوادی، حسین شیخ‌رضایی و میثم محمدامینی به عنوان مترجم اثر در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.

علی‌اصغر محمدخانی، معاون فرهنگی مؤسسه شهر کتاب در توضیح مختصری درباره «فلسفه زندگی: تأملاتی در باب حیات، معنا و اخلاق» گفت: این کتاب شامل یازده جستار کوتاه است که از میان آنها می‌توان به نسبی‌گرایی، پوچی، سرنوشت و رابطه جنسی اشاره کرد. نویسنده در کتاب به این موضوع اشاره کرده که مدیون تفکرات نیچه است. وی در این کتاب می‌کوشد به درک عمیقی از حیات دست یابد.

محمدخانی ادامه داد: بخش دیگری از این کتاب دربردارنده مطالبی است که به رابطه فلسفه دانشگاهی و وجوه فلسفه خارج از دانشگاه پرداخته است.

از واقعیت و صدق تا اخلاق
ضیاء موحد، استاد فلسفه در سخنانش به بخش «صدق و واقعیت» کتاب پرداخت و گفت: من درباره ترجمه «واقعیت» و «حقیقت» در این کتاب صحبت می‌کنم؛ به عبارتی، مشکل از همین جا آغاز می‌شود، البته این مشکل متوجه مترجم اثر نیست بلکه اصل معضل در این است که زبان ما هنوز فلسفی نشده است. بین آنچه حقیقت و امر ظاهری است و باطنی ندارد، تضاد وجود دارد. در متون فلسفی نیز باید اصطلاحات و واژه‌‌‌ها را درست و به جای خود به کار برد.

وی ادامه داد: مساله «صدق» در این کتاب باید همان «صدق» ترجمه می‌شد که از سوی مترجم درست ترجمه شده است. برایتان مثالی می‌زنم. اگر بخواهیم به جای کلمه «راست و دروغ» معادلی انتخابی کنیم، «صدق» همان «راستی» است، اما «کذب» را در برابر «دروغ» قرار می‌دهیم در حالی که باید «ناراستی» مقابل این کلمه باشد که لزوما به معنای «دروغ» نیست.

استاد فلسفه افزود: حال بحث اینجاست که آیا مفاهیم اخلاقی به امور حقیقی ارجاع می‌دهند یا خیر؟ جملات اخلاقی صادق و کاذب هستند یا نه؟ حقیقت‌گرایان اخلاقی می‌گویند که بله؛ مفاهیم اخلاقی به امر حقیقی ارجاع می‌دهد. نهایت این که انسان‌ها برای خود دارای اخلاقی هستند که باید برای دست یافتن به نظام اخلاقی افراد، اصول اخلاقی آنها را بیرون کشید. البته نمی‌توانیم درباره آن اصول حکم کلی صادر کنیم؛ تنها ایدئولوژی و مذهب است که حکم کلی صادر می‌کند.

موحد با اشاره به متونی که در این کتاب به عنوان مثال آمده گفت: این متون مثال زده‌شده، قابل توجه کسانی است که ادبیات داستانی و رمان را سرسری می‌گیرند، در حالی که برخی دل نگرانی‌های اخلاقی در رمان‌هاست و به این دلیل نویسنده در کتاب از داستایفسکی مثال زده است.

دام رواقی‌گری در فلسفه اخلاق
محسن جوادی، متفکر و استاد فلسفه اخلاق در ادامه نشست نقد و بررسی کتاب «فلسفه زندگی: تأملات در باب حیات، معنا و اخلاق» گفت: با این که فلسفه در زندگی انسان وارد شود موافقم تنها این دل‌نگرانی وجود دارد که پرداختن به مسائل روزمره باعث نشود تا از بنیاد و اساس فلسفه غفلت کنیم.

وی ادامه داد: در سنت ارسطویی برای عقل دو نقش تعریف شده، نخست رویه نظری آن است که دارای اصول ثابت و حقایق ازلی و ابدی است. دومین نقش عقل در این است که به قوه تدبیر در زندگی انسان بدل شود که مربوط به اداره انسان است. در طول مدت مطالعه و تدریس فلسفه از شیوه آموزشی آن در وجه تدبیری زندگی غفلت شده است؛ به عبارتی نتوانستیم از «علم‌النفس» وجوه تدبیری آن را استخراج کنیم.

این متفکر و استاد فلسفه اخلاق با اشاره به این‌ که نویسنده در کتاب خود چندان با فلسفه اخلاق درگیر نشده است، اظهار کرد: نویسنده در کتاب خود نگاهی منفی به «منش» دارد؛ گویی «منش»، امری تعیّن‌یافته است که راهی برای تغییر آن نیست. این تصور کاملاً اشتباه است. در فصل «اخلاق و منش» یک نوع نگاه رواقی‌گری وجود دارد. به عبارتی در سال‌های اخیر بسیاری از نویسندگان ما که به نوشتن کتابی با موضوع فلسفه اخلاق پرداخته‌اند، گونه‌ای رواقی‌گری پیشه کرده‌اند و تسلیم‌اند.

وی افزود: در این کتاب نظام اخلاقی وجود ندارد و اخلاق را محصور در سبک زندگی و سلیقه نگه داشته است. آیا واقعاً هنجار عقلانی هم به سبک زندگی محدود می‌شود؟ کتاب به این سؤال پاسخ مثبت داده است.

«سلیقه» به جای «اخلاق»
حسین شیخ‌رضایی دیگر سخنران این نشست بود. وی اظهار کرد: نویسنده اذعان دارد که مرهون و تحت تأثیر نیچه است اما در این کتاب ردپای نیچه دیده نمی‌شود. نویسنده در این کتاب به «سبک نوشتن» پرداخته و در ادامه به سبک غیرشخصی اشاره کرده است؛ سبکی که در آن ردپایی از نویسنده در آن نیست و مطلبی که سبک و سیاق سایر نوشته‌ها در آن دیده می‌شود.

وی با بیان این که «اخلاق» از منظر نویسنده از سنخ استدلال نیست، گفت: نویسنده، اخلاق را از سنخ سلیقه می‌داند؛ به عبارتی می‌گوید، «سلیقه کانت» و یا سلیقه سایر فیلسوفان. از دیدگاه او احکام اخلاقی در بعد صدق و کذب تعریف نمی‌شود. از این رو منظرهای مختلف را نمی‌شود باهم مقایسه کرد، زیرا آنها هم‌عرض یکدیگر هستند. این گونه‌ای نسبی‌گرایی است اما متأسفانه در ادبیات ما نسبی‌گرایی بد تلقی می‌شود و معنای آنارشیسم اخلاقی می‌دهد.

بازگشت به فلسفه قدیم در نظرگاه همیلتن
میثم محمدامینی ــ مترجم کتاب «فلسفه زندگی: تأملاتی در باب حیات، معنا و اخلاق» ــ در آغاز این نشست گفت: همیلتن به عنوان نویسنده کتاب، مسلط به زبان آلمانی است و در نوشته‌های او علاقه وی به ادبیات و فلسفه دیده می‌شود. کتاب حاضر درباره فلسفه اخلاق است. ما نیز باید نگاهمان را به اخلاق از تعریف سنتی اخلاق فراتر ببریم و توسعه ببخشیم.

وی ادامه داد: نویسنده در این کتاب به نقد فلسفه‌ورزی در دانشگاه‌ها پرداخته و در ادامه به فلسفه قدیم بازگشته است. از نظر همیلتن، بین فلسفه دانشگاهی و فلسفه‌ای که قصد داریم با زندگی پیوند داشته باشد، تفاوتی فاحش دیده می‌شود. فلسفه به رغم حرفه‌ای شدنش وابسته به پرسش‌های بنیادین است، اما نباید از هویت و معنای زندگی غافل شود.

نشر فرهنگ نشر نو، چاپ اول کتاب فلسفه زندگي: تاملاتي در باب حيات، معنا و اخلاق نوشته كريستوفر هميلتن با ترجمه ميثم محمداميني را در 312 صفحه به قطع رقعي (گالينگور)، با شمارگان هزار و 100 نسخه، به بهای 21 هزار تومان راهی بازار کتاب کرده است. برای اطلاع بیشتر درباره این کتاب بر عنوان آن کلیک کنید.          

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها