تأسیس جایزه نوبل ادبی جهان اسلام چقدر ضرورت دارد؟/10
بیابانکی: دولتی شدن جوایز مانع نفوذ جهانی آنهاست
سعید بیابانکی، شاعر و طنزپرداز ضمن تاکید بر نقش دانشگاهها در تاسیس جایزهای مانند نوبل ادبیات در جهان اسلام، بر این نکته تاکید کرد که هر چهقدر بخش دولتی پررنگتر شود نمیتوان روی نفوذ آن جایزه در جهان اسلام حساب کرد. یعنی ملاحظات سیاسی پیش میآید و جایزه شکل ادبیاش را از دست میدهد. به گمانم بنیادی متشکل از فرهیختگان میتواند در این زمینه فعالیت کند.
وی توضیح داد: منظورم از عبارت «ملاحظات سیاسی» این است که شرایط روز و موجهای سیاسی در مورد آن جایزه بیاثر باشد. بعضی وقتها اثری ادبی خلق میشود و 100 سال یا 200 سال در کشور گُل میکند و مخاطب دارد اما اتفاق غیر منتظرهای برای نویسنده اثری که جایزه گرفته میتواند نفس جایزه را خدشهدار کند. در واقع در چنین جایزههایی باید حواس بانیان به چنین مواردی باشد.
شاعر مجموعه شعر «سکته ملیح» اضافه کرد: به گمانم جای چنین جایزهای در جهان اسلام کاملاً خالی است و با تأسیس چنین جایزهای بدون شک به آن توجه خواهد شد. جایزه نوبل بیشتر به غرب و تئوریهای آنها توجه دارد و طراحان و جایزه دهندگانش نیز تئوریهای غرب را دنبال میکنند.
وی در پاسخ به این پرسش که «جایزهای مانند نوبل جهان اسلام باید چه ملاکها و معیارهایی داشته باشد؟» گفت: بهترین ملاک این است که در این جایزه بیشتر معنویت مطرح باشد. معنویت البته واژه بزرگی است که دامنه معانیاش زیاد است. اگر بخواهیم آن را به شکلی جزیینگرانه بررسی کنیم به همان نکاتی میرسیم که اسلام برای آنها ظهور کرده و این بهترین ملاک و معیار است. به نظرم وقتی گفتیم معنویت طبعاً بسیاری از مسایل جهان اسلام را در برمیگیرد و از انسان دفاع میکند.
این شاعر یادآور شد: چنین جایزهای میتواند دفاع از انسانیت دفاع از مظلومیت و خیلی نکتههای دیگر را نیز با خود به همراه داشته باشد. وقتی بحث دفاع از انسانیت مطرح میشود میتواند خیلی موارد را مورد پوشش خود قرار دهد.
وی توضیح داد: چهرههای ادبی معاصر ما چندان در دنیا شناخته شده نیستند و البته این موضوع میتواند یکی از مشکلات بانیان این جایزه باشد. البته این جوایز هر چه از دایره دولت دورتر باشد، میتواند عملکرد بهتری داشته باشد. به گمانم باید بنیادی در ایران جایزه نوبل جهان اسلام را تأسیس کند که شبه دولتی نباشد و کاری هم به دولت و سیاستهایش نداشته باشد. شاید به ارگانی یا شخصیتی موجه برای تأسیس چنین جایزهای در ایران نیاز داشته باشیم. در واقع مثل خود آقای نوبل که وصیت کرد بخشی از درآمدش را صرف جایزه نوبل کنند.
بیابانکی بر توجه به این نکته تاکید کرد که هر چهقدر بخش دولتی پررنگتر شود نمیتوان روی نفوذ آن جایزه در جهان اسلام حساب کرد. یعنی ملاحظات سیاسی پیش میآید و جایزه شکل ادبیاش را از دست میدهد. به گمانم بنیادی متشکل از فرهیختگان میتواند در این زمینه فعالیت کند.
شاعر مجموعه شعر «نیمی از خورشید» در پاسخ به این پرسش که «آیا کشورهای منطقه از اهدای چنین جایزهای در جهان اسلام و مشخصاً در ایران حمایت میکنند یا نه؟» گفت: اگر چند دانشگاه معتبر به این موضوع ورود کنند میتوان انتظار داشت که کشورهای منطقه نیز این جایزه را پوشش دهند. به طور مثال دانشگاه تهران در جهان معتبر است و از درجه اهمیت بالایی برخوردار است. دانشگاه جواهرلعل نهرو در هند و دانشگاه الازهر مصر چنین ویژگیهایی را دارد.
این شاعر ادامه داد: دانشگاهها باید در این جایزه شرکت کنند. جهانی شدن و جهانی بودن چنین جایزهای با بهره بردن از نام دانشگاهها بیشتر از استفاده از نام چند شخصیت سیاسی یا ادبی به جایزه اعتبار میبخشد. من با حضور یک فرد در رأس اجرایی چنین جوایز چندان موافق نیستم. دانشگاه وجهی حقوقی دارد و همیشه میتواند بانی چنین جایزهای باشد و مجمعی جهانی تأسیس شود تا آن کارها را انجام دهند.
سعید بیابانکی متولد خمینیشهر است. «رد پایی بر برف»، «نامههای کوفی»، «نیمی از خورشید» و «سکته ملیح» نام کتابهای اوست.
پیشینه این سوژه در خبرگزاری کتاب:
گفتوگوی کامران شرفشاهی، علیرضا قزوه، محمود اکرامیفر، امیرحسین انبارداران، غلامحسین عمرانی، سیدمهدی شجاعی و محمدرضا زائری یادداشتهای حسین اسرافیلی و رضا اسماعیلی را در این باره بخوانید.
نظر شما