سه‌شنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۷
کتاب «بابانظر» به چاپ پنجاه و دوم  رسید

خاطرات شفاهی شهید محمدحسن نظرنژاد با عنوان «بابانظر» برای پنجاه و دومین بار روانه بازار نشر شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از پایگاه خبری حوزه هنری، كتاب «بابانظر» حاصل مصاحبه‌های شفاهی با سردار شهید محمد حسن نظرنژاد است كه طی آن خاطرات راوی پیرامون انقلاب و جنگ تحمیلی بیان می‌شود.

محمدحسن نظرنژاد ملقب به بابانظر بیشتر زمان جنگ ایران و عراق را در جبهه‌های جنگ گذراند و جراحت‌ها و آسیب‌های جدی دید. مصاحبه‌های این كتاب توسط سیدحسین بیضایی انجام گرفته‌است و تدوین آن را مصطفی رحیمی به عهده داشته ‌است.
 
شهید نظرنژاد اولین بار در سال 1358 عازم جبهه كردستان شد و تا پایان جنگ در جبهه حضور داشت. او بیش از صد و چهل ماه در مناطق جنگی بود. در بُستان چشم و گوش چپ خود را از دست داد. در فكه كمرش شكست. در فاو قفسه سینه‌اش شكافت، گازهای شیمیایی به ریه‌هایش رسید و وقتی جنگ تمام شد، صد و شصت تركش به بدن او خورده بود كه تنها پنجاه و هفت تركش را از بدنش خارج كردند؛ اما صد و سه تركش همچنان در پیكر قوی و نیرومند او كه روزی از پهلوانان خراسان بود، به یادگار ماند. آن روزها برایش 95 درصد مجروحیت نوشتند.
 
پرویز پرستویی در مراسم رونمایی از این كتاب گفته بود :  تقاضا دارم به هر شكلی كه ممكن است این كتاب در اختیار كل ملت ایران قرار بگیرد، تا شاید یادآوری شود كه بابانظرها چه كردند و ما چه می‌كنیم.

در بخشی از كتاب آمده: «با ساكت شدن آتش، تخم مرغ آب پز را توی دهانم گذاشتم و با انگشت فشار دادم كه پایین برود. چمران خنده اش گرفت و گفت: می جویدید بهتر نبود؟!
گفتم: این طوری زود هضم نمی شود. ممكن است تا دو سه روز دیگر غذا گیرم نیاید.
گفت: تو بنا داری تا دو سه روز غذا نخوری؟ اگر این بچه ها دو سه روز چیزی نخورند، می میرند.
گفتم: بالاخره خودمان را می كشیم. بدنم یك مقدار چربی دارد و می تواند دوام بیاورد.»
 
چاپ پنجاه و دوم  این كتاب در 520 صفحه از سوی انتشارات سوره مهر روانه بازار نشر شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها