حمید حیاتی، پژوهشگر و نویسنده، امسال با دو رمان «انگار به آن طرف خیابان رسیدهای» و «نامهای به خورشید» در بیست و هشتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران حضور خواهد داشت.
این نویسنده افزود: رمان« انگار به آن طرف خیابان رسیدهای!» حکایت انسانی است متفاوت. فرق او با دیگران در این نکته نهفته است که وی به این تفاوتها آگاه است. فرهاد «میم» شخصیت اصلی رمان نمیتواند احساس خاطرجمعی از اشیاء پیرامون خود داشته باشد. «تقدیر کیهانی» وی را در چنبره سازمان مالی حساسیتبرانگیزی همچون بانک قرار داده است. قفل، گاوصندوق، آژیرخطر و چک... آنقدر حساسیت نهفته در وی را تشدید کرده است که وی دیگر به دو چشمان خود هم اعتماد ندارد.
وی ادامه داد: بنابراین به ناچار دستش را زخمی میکند. زخمی که در مقام نیابت اشیاء به وی اعتماد میبخشد. از طرفی فرهاد «میم» متعلقینی دارد که آنها را دوست دارد. فرنگیس همسرش، ساغر و مستانه دخترانش. اما بهسبب سنگینی بار مسولیتی که سازمان بوروکراتیک به اشیاء تفویض کرده است وی نمیتواند بیدغدغه به خانوادهاش بپردازد.
حیاتی گفت: این تضاد فرهاد «میم» را به کلکسیونی از بیماریهای روانی تبدیل میکند. مانند: ترس از جمعیت، ترس از فضاهای باز، وسواس و انواع فوبیاهای شناخته و ناشناخته. وی زیر این بار گران روانی شکسته میشود و تصمیم به خودکشی میگیرد. خودکشی انجام میشود اما وی از آن جان سالم به در میبرد. او به ملاقات مرگ و قدم در قلمرو سرزمین مردگان میگذارد و با «هادس» ملاقات میکند. فرهاد رویین تن از این مواجهه باز میگردد و به کمک فرنگیس همسرش در حادثهای میشتابد.
وی افزود: درواقع رمان «انگار به آن طرف خیابان رسیدهای» نوعی زندگینامه خودنوشت است. من نسبت به خودم احساس دِین میکردم و تلاش کردم در این رمان سختیها، رنجها و مرارتهایی را که متحمل شدهام از زبان راوی داستان که درواقع خودم هستم بیان کنم.
این نویسنده ادامه داد: بعد از نوشتن رمان «انگار به آن طرف خیابان رسیدهای» رمان «نامهای به خورشید» را نوشتم که به تازگی از سوی نشر آموت منتشر شده است. این رمان هم مانند رمان «انگار به آن طرف خیابان رسیدهای» در بیست و هشتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برای نخستین بار عرضه خواهد شد.
حیاتی توضیح داد: به طور کلی من در سال 93 سه رمان به رشته تحریر درآوردم. یکی از آنها رمان «اگر چهگوارا سیگار نمیکشید» نام دارد که به وقایع سیاسی دهه شصت اختصاص دارد و برای خیلیها نوستالوژی آن سالها را زنده میکند.
وی اضافه کرد: رمان دیگر من «پاطلاییهای مفرغی» نام دارد که در آن به نکات قابل تاملی درباره جنگ پرداختهام. سومین رمان هم «جشن گلسرخ» نام دارد. وقایع این رمان در شهر هرات و مزار شریف افغانستان اتفاق می افتد و مربوط به دوران حکمرانی سلطان حسین بایقرا و به زبان آرکائیک است.
حمید حیاتی، پژوهشگر و نویسنده، در سال 1345 در همدان متولد شد. وی از سال 86 همکاری خود را با بخش اندیشه مجله گلستانه و مجله هنر و موسیقی آغاز کرد و مقالاتی را به رشته تحریر درآورد. حیاتی در سال 1391 کتاب «بر فراز عبثناکی زندگی» شامل مجموعه قطعات فلسفی و روانکاوی را منتشر کرد. وی همچنین در سال 1392 کتاب «میشلفوکو؛ پیدایشعقلکیفری» در زمینه فلسفه فوکو را توسط انتشارات نصیرا منتشر کرد.
نظر شما