ابراهیم پورداوود در کتاب «آناهیتا» درباره جشن چهارشنبه سوری مینویسد: «آتشافروزی ایرانیان در پیشانی نوروز از آیین دیرین است و همه جشنهای باستانی با آتش که فروغ ایزدی است، پیشباز میشود. شک نیست که افتادن این آتشافروزی به شب آخرین چهارشنبه سال، پس از اسلام است، چه ایرانیان شنبه و آدینه نداشتند.»
چهارشنبهسوری؛ آیینی بازمانده از گذر سیاوش از آتش
درباره دیرینگی جشن چهارشنبه سوری نظریههای گوناگونی ارائه شده است. عدهای از پژوهشگران آن را از جشنهای ملی و باستانی ایرانیان دانسته و برای آن شناسنامهای به درازنای تاریخ درنظر گرفتهاند. برخی براین باورند که ایرانیان این جشن را به خاطر گذر سیاوش از آتش برپا میکردند. هاشم رضی، ایرانشناس در اثر معروف خود «جشنهای آتش» از زندهیاد ذبیح بهروز نقل میکند که «جشنهای چهارشنبه سوری، یادگار و بازمانده از گذر سیاوش از آتش است که البته آن یک مراسم کهن و سنتی برای اثبات بی گناهی موسوم به "ور" یا "ورنگه" یعنی آزمایش ایزدی بوده است.» (جشنهای آتش، هاشم رضی، تهران: بهجت چاپ پنجم 1390، صص 95-96)
از سوی دیگر عدهای میگویند که مراسم چهارشنبهسوری در واقع به خاطر مرگ سیاوش برگزار میشده است. ایرانیان باستان برای زنده نگه داشتن نام و یاد سیاوش و برای پشتیبانی از پاک دامنیاش این مراسم را به جا میآوردند: «آثار و علایم اندکی که از این جریان تاریخی برجای مانده نشان میدهند که سیاوش در پایان سال ثابت 1013 پیش از میلاد/713 تاریخ مبنا که برابر با روز چهارشنبه بوده به دستور افراسیاب کشته شده و یک روز پس از کشته شدن سیاوش، فرزند وی - کیخسرو- در روز پنجشنبه یکم فروردین ماه سال 1012 پیش از میلاد /714 تاریخ مبنا در توران متولد میشود و چون در آیین زرتشتی مراسم سوگواری در رثای مردگان جایز نیست، پارسیان زرتشتی در آخرین شب چهارشنبه پایان سال از آتش میگذشتهاند.» (جشنهای آتش،ص 96)
آتش نماد آگاهی و پیامرسانی است
رضی همچنین میگوید: «جشن و آتشافروزی برای جشن فروردیگان است. فرورها به مدت 10 شبانهروز از جایگاه اصلی خود در آسمان به شهر و دیار و خان و مان خود فرود آمده در میان بازماندگان خود زندگی میکنند. فرورها در شب 25 اسفندماه یعنی ده یا یازده روز پیش از آغاز سال نو از آسمان فرود میآیند، کوشش میکنند تا خانهای شسته و رفته و تمیز داشته باشند، چراغها روشن باشد، گل و سبزه باشد، شادی و شادمانی داشته باشند، میوه و شیرینی و کتاب مقدس باشد. مردم میکوشند تا فرورهای فرودآمده از آنان خشنود باشند و زندگیشان برکت یابد و این آتشافروزی نیز برای آن است، از سویی دیگر آتش از دید ایرانیان مقدس است چون یکی از چهار عنصر اصلی حیات است. آتش روشنی، پاکی، شادابی، زندگی، تندرستی و از پدیدههایی است که خداوند برای زیوندگی مردم آفریده است؛ آتش نماد آگاهی و پیامرسانی است.» (جشنهای آتش،ص 94)
در این رابطه در کتاب «جشنهای ایرانی» نیز میخوانیم: «در پایان هرسال برای سرکشی از بازماندگان هیولای مادی خود فرود میآید. از این روی است که جشن نوروز را که جشن پایان و آغاز سال است، جشن فروهرها و جشن فروردین نامیدهاند. باور به فرود آمدن فروهرها در پایان هر سال سبب شده است که ایرانیان باستان و زرتشتیان هر سال پنج روز پس از پایان سال، روی هم برای 10 روز میزبان فروهرها باشند.» (جشنهای ایرانی، پرویز رجبی، تهران: آرتامیس، 1375 ص 17-19)
جشن سوری از دهخدا تا پورداوود
زندهیاد علامه دهخدا در اثر ارزشمند خود، «لغتنامه» درباره جشن چهارشنبهسوری مینویسد: «آخرین چهارشنبه اسفندماه هرسال شمسی که ایرانیان در شب آن چهارشنبه، جشن چهارشنبهسوری میگیرند و آداب و رسوم خاصی را در آن شب برگزار میکنند. جشن چهارشنبهسوری از جشنهای ملی و باستانی ایرانیان است و هنوز در بسیاری از شهرها و روستاهای ایران شب این روز را به طرزی خاص جشن میگیرند.» (لغتنامه دهخدا، علی اکبر دهخدا، تهران: دانشگاه تهران، 1338، جلد 17، ص33)
پورداوود نیز بر این باور است که: «آتشافروزی ایرانیان در پیشانی نوروز از آیین دیرین است و همه جشنهای باستانی با آتش که فروغ ایزدی است، پیشباز میشود... شک نیست که افتادن این آتشافروزی به شب آخرین چهارشنبه سال، پس از اسلام است، چه ایرانیان شنبه و آدینه نداشتند، هریک از دوازده ماه نزد آنان بیکم و بیش سی روز بود و هر روز به نام یکی از ایزدان خوانده میشد، چون هرمزد روز، بهمنروز، اردیبهشتروز و جز اینها. روز چهارشنبه یا یومالاربعا نزد عربها روز شوم و نحسی است. این است که ایرانیان آیین آتشافروزی پایان سال خود را به شب آخرین چهارشنبه انداختند تا پیش آمد سال نو از آسیب روز پلیدی چون چهارشنبه برکنار ماند.»(آناهیتا، ابراهیم پورداوود، به کوشش مرتضی گرجی، تهران: امیرکبیر، 1343، صص 73-74)
نویسنده کتاب «فرهنگ مردم» درباره انجام جشن چهارشنبهسوری معتقد است: «این آیین از آن جهت به غروب آخرین سهشنبه (شب چهارشنبه) موکول شده است که زرتشت، با رسیدگی حسابهای گاهشماری به تنظیم و تدوین دقیق تقویم توفیق یافت و آن سالی بود که تحویل سال به سهشنبهای مصادف شد که نیمه آن سهشنبه تا ظهر جزئی از سال کهنه و نیمه بعدازظهر، جزو سال نو به حساب آمد و چون آغاز هر روز را در نیمهشب همان روز میدانستند، بنابراین فردای آن سهشنبه را گرفته، آتش افروخته و از آن پس آن شب را چهارشنبهسوری قرار دادند.» (فرهنگ مردم، سیدعلی میرنیا، تهران: پارسا 1369، ص 18)
جهانگرد فرانسوی از چهارشنبه آخر سال میگوید
هانری ماسه فرانسوی نیز درباره چهارشنبهسوری مینویسد: «شب چهارشنبهسوری به خصوص از لحاظ آداب و معتقدات عمومی بسیار غنی است. جهانگردان قدیم به پارهای از این آداب اشاره کردهاند که اکنون کسی را آگاهی از آن نیست، مانند موارد زیر: ایرانیان برآنند که آخرین چهارشنبه سال بدترین روز است و از این رو در این روز، به کاری نمیپردازند، دکانها را میبندند و خیلی مواظباند که پولی به کسی پرداخت نکنند تا مبادا تمام سال ناگزیر به پرداخت پول باشند. گروهی دیگر بی آنکه سخنی بگویند به رودخانه میروند و از آنجا آب برمیدارند و به خانه و اثاثه میپاشند تا از بدآمدها جلوگیری شود. اگرچه در کوچه به آشنایی بربخورند، از این آب به صورتش میپاشند، زیرا عقیده دارند کسانی که خیس آب بشوند، تمام سال کامروا خواهند شد.» (معتقدات و آداب ایرانی، هانری ماسه، ترجمه مهدی روشنضمیر، تبریز: دانشگاه آذرآبادگان، 1355، ص 256)
نظر شما