استادایران شناسی دانشگاه دولتی تفلیس گفت: من به كشورهاي مختلفي سفر كرده ام، اما هيچ كتابخانه اي را در حد و اندازه كتابخانه ملي ايران نمي دانم. اميدوارم شرايطي فراهم شود تا پژوهشگران كشورم نيز بتوانند از امكانات اين كتابخانه بهره مند شوند.
او افزود: من در مدتي كه در گرجستان اقامت داشتم متوجه شدم كه كرسي ايران شناسي در اين كشور بسيار قوي و غني است و درباره ريزترين مسائل ايران پژوهش هايي انجام شده است. شايد از معدود موضوعاتي كه در مورد آن كاري نشده است، بهداشت در ايران باشد.
به گفته رايزن پيشين ايران در گرجستان، آن چه امروز در گرجستان با عنوان ایرانشناسی داريم، رشته زبان و ادبیات فارسی است. گرجستان از کشورهایی است که دین، خط و زبان خود را حفظ کرده و پس از استقلال و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ارتباطش در زمینه فرهنگی و سیاسی با ایران بیشتر شد.
او افزود: آنچه امروز از گرجستان میدانیم بیشتر تحت تأثیر گفتهها و شنیدههای روسی است و آنچه گرجیها نیز درباره ما میدانند متأثر از نگاه غربیهاست؛ به همین دلیل پیوند فرهنگی این دو کشور باید بیشتر از قبل بشود.
خزاعي ادامه داد: بايد اعتراف كرد كه ما ايراني ها هيچ وقت درباره گرجي ها پژوهش انجام نداده ايم و در مقايسه با اطلاعات گرجي ها درباره ايران، دانسته هاي ما ناچيز است.
احسان خزاعی گفت: ایران از نخستین کشورهایی بود که بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوری استقلال گرجستان را به رسمیت شناخت. اطلاعاتی که امروز در ایران از گرجستان داریم کم است در حالی است که فاصله دو پایتخت تنها هزار و 400 کیلومتر است. به رغم این فاصله کم ارتباط بین دو کشور اندک است. کشور گرجستان با وجود وسعت و جمعیت کمی که دارد دارای تمدن بزرگی است. طی سالیان متمادی بسیاری جنگها و حملات و اتفاقات در این کشور افتاده است اما همچنان سه شاخصه اصلی فرهنگی خود یعنی دین، خط و زبانش را حفظ کرده است.
خزاعي افزود: به بیان دقیقتر پرداختن به ایرانشناسی در گرجستان بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و در سال 1991 بود. از آن زمان به بعد ایرانشناسی سطح بالایی از رشتههای دانشگاهی را به خود اختصاص داد و مراکز علمي و فرهنگی نیز با تاریخ، جغرافیا و سیاست ایران آشنا شدند. از زمانی هم که دانشگاه دولتی تفلیس تشکیل شد که حدود 15 سال قبل از تأسیس دانشگاه تهران است رشته ایرانشناسی در گرجستان شکل گرفت. امروز در مراکز دانشگاهی و آموزشی به ایران پرداخته میشود و رشته شرق شناسی به زبان و ادبیات فارسی اختصاص دارد.
در ادامه این نشست پرفسور نومادی بارتایا ایرانشناس، استاد دانشگاه و پژوهشگر ادبیات فارسی گفت سفر به ايران و گفت وگو با انديشمندان ايران از شانس هاي بزرگ من است و براي من جاي بسي خوشحالي است كه مهمان كتابخانه ملي ايران هستم. من به كشورهاي مختلفي سفر كرده ام، اما هيچ كتابخانه اي را در حد و اندازه كتابخانه ملي ايران نمي دانم. اميدوارم شرايطي فراهم شود تا پژوهشگران كشورم نيز بتوانند از امكانات اين كتابخانه بهره مند شوند.
او افزود: ايراني ها و گرجي ها از دوره هخامنشي با هم در تعامل بوده اند و تنها در سه مقطع تاريخي با هم همكاري سياسي داشته اند، اما ارتباط فرهنگي كشور هيچ گاه با هم قطع نشده است و در 200 سال اخير ارتباط ميان دو كشور بسيار كمرنگ بوده است. اوج ارتباط ايران با گرجي ها در قرن دوازدهم ميلادي و دوره صفويه بوده است.
بارتايا گفت: رشته ایرانشناسی از سال 1918 و از روز اول تأسیس دانشگاه تفلیس در گرجستان وجود داشت. مکتب ایرانشناسی گرجی مکتب بزرگی در جهان به شمار مي رود اما ایرانیها اطلاع کمی در این زمینه دارند. پس از اینکه در گرجستان رشته ایرانشناسی به وجود آمد تحقیقات علمی در این زمینه از نو شکل گرفت و وارد مرحله جدیدی شد. در واقع از روز استقلال یافتن گرجستان توانستیم با ایران ارتباط مستقلی داشته باشیم و از همان روز بود که رفت و آمدها به ایران بیشتر شد و شکل تازهای به خود گرفت.
مترجم کتاب «رباعیات خیام» به زبان گرجی ادامه داد: روابط زبانی و پیوندهای ادبی ایران و گرجستان نیز روابط عمیقی است و من در یکی از کتابهایم به همین موضوع اشاره کردهام که چهقدر واژه با ریشه فارسی در زبان گرجی است. همانطور که گفتم روابط فرهنگی ایران و گرجستان در قرن 12 میلادی جان تازهای گرفت و این از دوران سلاجقه بارز بوده است. بعدها نخستین ترجمهها از شاهنامه و کلیله و دمنه به گرجی منتشر شد و حتی ویس و رامین را نیز به گرجی برگرداندیم، اما متاسفانه اين ترجمه ها از بين رفته اند.
او افزود: بیشترین ترجمهها از کتاب های فارسی نیز امروز به شاهنامه فردوسی و کلیله و دمنه و خمسه نظامی گنجوی اختصاص دارد. در قرن 12 ميلادي بسیاری از آثار فارسی به گرجی ترجمه شد اما در جنگها و کشمکشها و فراز و فرودهای تاریخی گم شدند و آن کتاب ها امروز در دسترس ما نیست.
این شاعر گرجی در پايان یادآور شد: امروز سیاستمداران در نقاط مختلف دنیا میگویند شرق شرق است و غرب غرب، اما این گفته درست نیست و ما باید مبادلههای فرهنگی را مد نظر قرار دهیم. من ادبیات کلاسیک فارسی را به زبان گرجی ترجمه میکنم و سعی دارم در این راستا کمک کنم. هر بار هم که به ایران میآیم خاطراتم را از سفر به ایران مینویسم. کتاب «واژگان فارسی در زبان گرجی» من نیز به واژگان فارسی مورد استفاده در زبان گرجي میپردازد. کتاب «شعر غنایی فارسی» نیز از جمله اشعاری است که به زبان گرجی نوشته شده. این کتاب در واقع همه شعرهای فارسی را از زمان رودکی تا به امروز دربرمیگیرد و مجموعه شعرهایی است که در مطبوعات گرجستان از زبان فارسی برگردانده شده. در این کتاب حتی شعری از امام خمینی(ره) نیز وجود دارد.
نظر شما