دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۳ - ۱۷:۴۸
ابن خلدون در آثارش نمی‌خواسته پیامبر(ص) را نقد کند/ خوانش‌های موجود از ابن خلدون درست نیست

فرید العطاس در نشست بررسی «جامعه شناسی خلدونی» گفت: برخی این پیش فرض را نسبت به ابن خلدون دارند که دیندار نبوده، در صورتی که او یک شخصیت مذهبی قوی داشت. ابن خلدون در آثارش نمی‌خواسته پیامبر(ص) را نقد کند بلکه می‌خواسته پیامبر را از قضاوت‌هایی که در موردش شده بود نجات دهد. ما از روی زندگینامه و آثار ابن خلدون می‌فهمیم که شخصیت جدی و با تقوا داشته و خوانش‌هایی که درباره او موجود است درست نیست.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) نشست بررسی «جامعه شناسی خلدونی» امروز دوشنبه 15 دی‌ماه با حضور دکتر فرید العطاس استاد جامعه شناسی دانشگاه بین‌المللی سنگاپور، سید محمد توکل  و جمعی از پژوهشگران برگزار شد. در این نشست فرید العطاس به سوالات حاضران درباره ابن خلدون پاسخ گفت.

فرید العطاس که کتابی نیز درباره ابن خلدون دارد، در ابتدای این نشست در پاسخ به این سوال که چرا به ابن خلدون نیاز داریم گفت: ابن خلدون یکی از منابع اصلی ما برای نقد کردن علوم انسانی اسلامی است، در واقع اگر ما بخواهیم اینگونه چیزی را از ابن خلدون جستجو کنیم بسیار خام است. از سوی دیگر اگر بخواهیم روی یک سطح نظری بحث کنیم اندیشه‌های ابن خلدون برای ایران مناسب هستند چون اندیشه‌های او برای شکل‌گیری دولت مناسبند و بخشی از این کتاب (کارکردهای ابن خلدون) به اندیشه‌های ابن خلدون در شکل گیری دولت صفویه پرداخته است.

کارکرد اندیشه ابن خلدون در تشریح دلایل پیدایش سلفی گری
وی ادامه داد: تاریخ ایران مطالعه موردی مناسبی برای به کار بستن نظریه‌های ابن خلدون درباره تاریخ است. ابن خلدون درباره عصبیت و قبیله بسیار، با افول و ظهور خاندان ایرانی و خاندان قبل از اسلام همخوانی دارد و این موضوعات با نظریه ابن خلدون تشریح می‌شود. کاربست و سودمندی نظریه ابن خلدون برای فهمیدن سلفی‌گری در جهان اسلام امروز به ویژه در عربستان بسیار مهم است. سلفی‌گری و پیدایش وهابی‌گری در عربستان سعودی را می‌توان به کمک ابن خلدون توضیح داد.

این استاد جامعه‌شناسی در بخش دیگری از سخنانش به اهمیت مباحث روش شناسانه ابن خلدون اشاره کرد و گفت: ابن خلدون یک نوع تکثر روش‌شناسانه را می‌تواند به دانشجویان ارائه کند که بسیار مفید است.

وی به کتاب منتشر شده‌ای درباره ابن خلدون در سال 2013 توسط انتشارات اشاره کرد و یادآور شد: در آن کتاب بحث‌های روش شناسانه ابن خلدون توضیح داده شده است. من در یکی از کتاب‌های خودم بحث های روش شناسانه، این کتاب را به کار بردم و در مورد ایران و عثمانی به صورت موردی آن را به کار بستم.

به گفته العطاس، به کمک ابن خلدون می‌توانیم تاریخ ایران را توضیح دهیم. از سوی دیگر نوعی تکثر روش شناسانه در مطالعات ابن خلدون وجود دارد که برای فهم امروز ما مهم است. ما در دنیای امروزی روش مطالعه را به روش مطالعه علمی محدود کرده‌ایم در حالی که جریان‌های اصلی استدلال کردن شامل جدل، برهان، بلاغه، شعر و خطابه است. ابن خلدون همه آثار استدلال کردن را در آثارش به کار می برد.

وی ادامه داد: به عبارت دیگر ابن خلدون در کتاب‌هایش از جدل، برهان، بلاغه و شعر استفاده کرده و ما هم اگر بخواهیم از ابن خلدون کمک بگیریم باید از همه این روش‌ها استفاده کنیم.

وی با بیان اینکه یکی از روش‌های ابن خلدون جدل و دیالکتیک است گفت: ابن خلدون وقتی به کتاب‌های طبری و مسعودی می‌رسد به جای پذیرش، آنها را نقد می‌کند به طور مثال ابن مسعود در کتاب «مروج الذهب» به داستان حضرت موسی می‌پردازد و از افرادی در آن داستان نام می‌برد که به عبارتی 600 هزار نفر و لشکر حضرت موسی  هستند. در اینجا ابن خلدون می‌گوید این مطلب درست نیست در واقع در این جا بحث جدلی می‌کند. ابن خلدون در استدلال دیگری می‌گوید که عدد 600 هزار درست نیست چراکه منطق جنگ در آن زمان می‌گوید اگر این تعداد آدم در آنجا بایستند به هیچگونه نمی‌شود آنها را در آنجا جا داد و مدیریت کرد و اصلا چگونه می‌توان آنها را در آن مکان جمع کرد و اینها از لحاظ منطقی درست نیست.

العطاس تاکید کرد: ابن خلدون همواره عدم قطعیت را در سنجش امور در نظر می‌گرفت و در اندیشه او این عدم قطعیت دیده می‌شود. بنابراین یکی از نقدهای ابن خلدون به پیشینیان خود این است که مورخان قبلی روایت‌های تاریخی را بدون ارزیابی انتقادی نقل می‌کردند در حالی که باید می‌پرسیدند آیا این روایت‌ها درست است یا نادرست؟

وی یادآور شد: مورخان پیش از ابن‌خلدون، روایت‌هایی را که محدثان نقل می‌کردند بدون ارزیابی انتقادی اسناد و بدون ارزیابی انتقادی محتوایی روایت‌ها، نقل می‌کردند.

کتاب «مقدمه ابن خلدون»؛ آغاز علوم انسانی اجتماعی
 این استاد جامعه‌شناسی یادآور شد: ابن خلدون معتقد است که اگر بخواهیم حقایق اشیا و ماهیت امور را در نظر بگیریم به یک علم جدید نیاز داریم و در آنجاست که علوم انسانی اجتماعی را مطرح می‌کند. ابن خلدون می‌گوید برای اینکه ما درستی خبر را تشخیص دهیم باید ماهیت و حقایق امور و اشیا را بشناسیم و در این جا به علوم انسانی اجتماعی نیاز داریم.

به گفته وی، تا آن زمان چنین علمی وجود نداشت که ابن خلدون آن را ابداع کرد. کتاب «مقدمه ابن خلدون»، شروع این علم است.

وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه ابن خلدون در تبیین افول و ظهور دولت‌ها نه تنها از روش جدلی بلکه از روش شعر و بلاغی نیز استفاده کرده گفت: کار ابن خلدون فهم ما از تاریخ اسلام و حدیث اسلامی بسیار تقویت کرده است. ما نسبت به سیره پیامبر غیر انتقادی برخورد می‌کردیم چون ما رویکردی غیر انتقادی به سیره پیامبر داشتیم. بنابراین داستان هایی که درباره دوران زندگی پیامبر نقل می‌شد را قبول می‌کردیم که خیلی از آنها از نظر منطقی درست نیست.

العطاس یادآور شد: برخی این پیش فرض را نسبت به ابن خلدون دارند که دیندار نبوده در صورتی که او یک شخصیت مذهبی قوی داشت. ابن خلدون در آثارش نمی‌خواسته پیامبر را نقد کند بلکه می‌خواسته پیامبر را از قضاوت‌هایی که در موردش شده بود نجات دهد.

وی در پایان یادآور شد: ما از روی زندگینامه و آثار ابن خلدون می‌فهمیم که شخصیت جدی و با تقوا داشته و خوانش‌هایی که درباره او موجود است درست نیست. ابن خلدون در مصر قاضی القضات (مالکی) بوده است. اینکه او در مورد سیاست و واقعیت نوشته است به این مفهوم نیست که او سکولار بوده بلکه واقعیت ها را نوشته است. جهان سکولار را تحلیل کردن به معنی سکولار بودن نویسنده نیست.

طرح اندیشه جهان شمول از سوی ابن خلدون صورت گرفته است
محمد توکل استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران با اشاره به کتاب فرید العطاس درباره ابن خلدون گفت: در ابتدا پیشنهاد می‌کنم در چاپ بعدی کتاب به این بحث که ابن خلدون نگاهی جهانی شمول به علوم اجتماعی داشته است، بپردازید.

وی ادامه داد: اگر بخواهیم ابن خلدون را به صورت بومی و اسلامی بفهمیم اندیشه‌هایش فقط به درد تونس و بخشی از آفریقا می‌خورد در حالی که اگر بخواهیم ابن خلدون را به صورت جهانی بفهمیم و کاربردی برای ایران داشته باشد، باید او را به صورت بومی ندانیم و او را به عنوان یک جامعه شناس جهان شمول در نظر بگیریم تا اندیشه‌هایش به درد ایران بخورد.

وی گفت: من در نوشته‌ها و کتاب‌هایم به این موضوع تاکید کردم که ابن خلدون قبل از بیکن و اندیشمندان قرن هجدهم درباره طرح اندیشه جهانشمول مورد توجه قرار می‌گیرد هر چند از مغرب و شمال آفریقا برخاسته است، اما یک اندیشه جهان شمول را مطرح کرده است.

توکل گفت: کتاب فرید العطاس ابن خلدون را در چارچوب جامعه شناسی سیاسی و به طور خاص جامعه شناس دولت بررسی کرده است، در صورتی که اندیشه‌های ابن خلدون قابلیت مطرح کردن در حوزه‌های وسیع‌تری دارد به ویژه در جامعه شناسی معرفت می‌توان آن را مطرح کرد.

به گفته وی، اندیشه‌های ابن خلدون در حوزه‌های مختلفی از جمله فلسفه اجتماعی، فلسفه تاریخ و... است و می‌توان آنها را دنبال کرد و نباید اندیشه ابن خلدون را به جامعه شناسی سیاسی و دولت محدود کرد.

استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران در پایان به فریدالعطاس پیشنهاد کرد که اندیشه‌های ابن خلدون درباره جامعه‌شناسی فرهنگ، کار و... از سوی صاحب نظران جمع‌آوری شود و برای هر کدام از این محورها، مقاله‌ای ارائه شود که در نهایت یک کتاب از آن تدوین شده و فرید العطاس نقش جمع‌آوری‌کننده و تنظیم‌کننده آن را داشته باشد.
 
 
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها