مجموعه داستان «چیزی به پایان نمانده» نوشته سلما رفیعی از سوی انتشارات گلمهر روانه بازار نشر شد.
نویسنده این اثر در پشت جلد کتاب اینگونه آورده است:
«روزی از همان روزهای ابتدای زندگی فهمیدم که هر کار کنم به زودی نخواهم مرد.خودم را برای ساعاتی به خواب بزنم،به اب بزنم،...بزنم.
شروع کردم به نوشتن .اول از خاطرات و بعد پای خطرات هم به نوشته ها باز شد.
نوشتن چندان بیماری مهلکی نیست.مسری هم نیست اما برای انکه می نویسد بی خطر هم نیست.اول از خودم و بعد قصه ی من و تو و شما و انها.قصه ی رنج هایمان،شادی ها،عشق ها،بیم هاو امیدهایمان،قصه ی انچه می خواستیم و نشد و انچه داشتیم و نگرفت.»
در داستان «قبر» این مجموعه میخوانیم:
« دستاناش را پیچید دور قبرم و خودش را درازکش انداخت روی سنگام و گریه کرد. نفسام داشت بند میآمد و هرچه داد میکشیدم که صورتاش را از روی صورتام بردارد نمیشنید. داخل قبرستان مردم از روی سنگها میگذرند بیآنکه حواسشان به مردهی داخل قبرها باشد و تو هرچه فریاد میزنی: "از این جا راه نرو، این سرمه، این پامه، این شکممه..." نمیشنوند.
میرود آب میآورد. قبرم را میشوید و روی آن گل میریزد. گل میخک میریزد. به! میخک. بوی خوبی میدهد. از قبر خارج میشوم و یک جایی بین زمین و آسمان میمانم. وقتی از خاک بیرون میآیم وضعیت خودم را نمیتوانم حدس بزنم. نمیفهمم کجا هستم، ساختار وجودم چیست و ترکیبهای بدنام باید چهطور باشند؟ اما بوی میخک،گل من. محشر میشود. شروع به خواندن نوشتههای قبرم میکند و اشک میریزد. سرش را به سنگام نزدیک میکند و میگوید :«باید روی قبرت مینوشتن که من عاشقات بودم. باید مینوشتن.» وقتی من مُردم او رفته بود سفر و حالا با تمام حسرتهایی که از ندیدن من داشت بازگشته بود و میگفت که میخواهد قبر کناری مرا بخرد و کنارم بخوابد.»
پیش از این مجموعه، «نمایشنامه ی توهم سرخ« به قلم سلما رفیعی از سوی انتشارات افراز به بازار عرضه شده بود. سلما رفیعی متولد 1363 و دانش آموخته ادبیات نمایشی است که عنوان برنده بهترین نمایش نامه نویس جشنواره تئاتر فجر را در کارنامه خود دارد.
کتاب «چیزی به پایان نمانده» در 144 صفحه، قطع رقعی با بهای 8000 ریال از سوی انتشارات گلمهر منتشر شده است.
نظر شما