جان گرین در کتاب «خطای ستارگان بخت ما» رمانی جذاب از زندگی و مرگ جوانانی را بیان میکند که تا دم مرگ زندگی میکنند و سوالهای آنها در چرخهای مداوم تکرار میشود که بعد از مرگشان کسی از آنها یاد میکند یا فراموش میشوند.
این کتاب در قالب 25 فصل به هم پیوسته رمانی جذاب از زندگی و مرگ جوانانی را بیان میکند که تا دم مرگ زندگی میکنند و سوالهای آنها در چرخهای مداوم تکرار میشود که بعد از مرگشان کسی از آنها یاد میکند یا فراموش میشوند، میتوانند عاشق شوند، میتوانند در این جهان اثری از خود باقی بگذارند و ...
این کتاب توانسته جوایز مختلفی را به خود اختصاص دهد که از آنجمله میتوان به رمان شماره یک سال به انتخاب مجله نیویورک تایمز، رمان شماره یک سال به انتخاب وال استریت جورنال، رمان شماره یک به انتخاب ایندی باند، بهترین رمان سال از نظر منتقدان نیویورک تایمز، کتاب پیشنهاد شده توسط بوک لیست، اس.ال.جی، پابلیشرز ویکلی، هورن بوک و کرکاس اشاره کرد.
در ابتدای کتاب «خطای ستارگان بخت ما» میخوانیم: « آخر زمستان هفده سالگیام، مامانم به این نتیجه رسید که افسرده شدهام، شاید برای اینکه خیلی کم از خانه بیرون میرفتم، بیشتر وقتم را توی تختخواب میگذراندم، یک کتاب را هزار بار میخواندم، میلی به غذا نداشتم و بقیه وقتم را هم به مرگ فکر میکردم...»
در بخشی دیگر از این کتاب میخوانیم: «آگوستوس را کشیدم کنار و از خجالت به کفشهایم زل زدم بعد همه شروع کردند به دست زدن. همه آدمهایی که آنجا بودند همه آن آدم بزرگها باهم شروع کردند به دست زدن. یکی شان با لهجه اروپایی بلند گفت: «برآوو!» آگوستوس لبخند زد و تعظیم کرد. من هم با لبخند، کمی خم شدم و این باعث شد دوباره دست بزنند...»
انتشارات پیدایش، کتاب «خطای ستارگان بخت ما» را در 412 صفحه مصور رنگی با شمارگان هزار نسخه و بهای 180 هزار ریال منتشر کرده است.
نظرات