گفتوگو با نویسنده کتاب «مردان مبارز»
عباس رمضانی: کتابهای تاریخ مدارس به سرداران ایرانی بیشتر بپردازند/ جداییطلب نامیدن رهبر جنگل جفای بزرگی در حق اوست
عباس رمضانی، نویسنده کتاب «مردان مبارز» که در این اثر به شخصیت و اقدامات میرزا کوچکخان جنگلی پرداخته است، اظهار کرد: در کتابهای درسی تاریخ دانشآموزی به صورت گذرا و خیلی مختصر درباره میرزا کوچک خان سخن به میان آمده است اما این شخصیت نیاز به جای کار بیشتری دارد.
آقای رمضانی در مقام یک نویسنده و پژوهشگر تاریخ شخصیت میرزا کوچک خان را چگونه میبینید و آن را چگونه در کتاب خود ارزیابی کردهاید؟
میرزا کوچک خان جوان طلبهای بود که در همان سن و سال با سه مساله اساسی مواجه شد؛ اول: افکار آزادی خواهی و روشنفکری مناسبی که بُن مایه مذهبی داشت و مشروطیت را رقم زد. این افکار میخواست به مصالح دینی، اسلامی و ملی جامعه بپردازد. دوم: سلطه بیگانگان بر بخش وسیعی از بهترین زمینها و شهرهای ایران در شمال، جنوب و حتی غرب کشور که قصدی جز چپاول ذخایر سرشار آنها و استثمار مردم نداشتند و میرزا کوچک خان نگران این وضع بود. سوم: ضعف و ناتوانی حکومت قاجار و از همه بدتر همنوا شدن آنها با سیاستهای استعماری بیگانگان که به جای دست رد زدن به سینه مزدوران و همراهی با مردم در مخالفت با زورگویی روسها و انگلیسیها، مبارزان را تحت فشار قرار میداد. مشاهده این چشمانداز روح و روان میرزا کوچکخان را آزار میداد. او یک شخصیت برجسته، آزاده و عدالتخواهی بود که با افکار والا، روح بلند و دل دریایی خود حاضر شد با دشمنان مبارزه کند.
میرزا کوچک خان در رشت ضمن مذاکره با جمعی از همفکران و علاقهمندان کوشید جریان فکری مشروطهخواهی را به شیوه صحیح تقویت کند. برای این کار با حضور در جمع مردم و تشکیل جلسات سخنرانی و گفتوگو دست به روشنگری زد، کمیته اتحاد اسلام را تشکیل داد و فعالیتهای آن را چه به صورت پنهانی و چه آشکارا مدیریت کرد. این کار میرزا کوچکخان حکایت از شخصیت برجسته او دارد و نشان میدهد که در اندیشههایش افکار مذهبی و اسلامی موج میزده و پیشتاز اصل اساسی بوده است. او میخواست مبارزه، بیگانهستیزی، رفتار و گفتارش، فضیلتها و عواطف عالی اخلاقی و انسانی، وطندوستی، مردمداری و اهداف و آرمانهایش را با صداقت و مطابق اصول و مبانی اسلامی تنظیم کند و همه را در راه خدمت به مردم، دین خدا، پاک کردن وطن از جولان دادن استعمارگران و مستبدان خارجی و داخلی و سیاستهای خائنانه آنان به کار گیرد.
میرزا کوچک خان یک مرد مبارز سیاسی و مذهبی بود. وی مذهب و سیاست را با هم داشت و همین عوامل و ویژگیهاست که نامش را در تاریخ جاودانه ساخته و همواره از او به خیر و نیکی یاد میشود. او در هر تصمیم سیاسی، مذهب را دخالت میداد و اینکه آن حرکت چه مانعی را میتواند از سر راه دین، مردم و جامعه بردارد یا چه کمکی به ترویج و پیشرفت آن خواهد کرد بررسی میکرد. دلیل صداقت و حُسن نیت او در اوج مبارزات، نابسامانیها، فراز و نشیبهای زندگی و فراز و فرودهای زمانه، ناجوانمردیهایی که در حق او انجام دادند، بهرهگیری وی از همین روال، یعنی اعتقاد داشتن به سیاست و دیانت در کنار یکدیگر بود.
آیا به همه زوایای شخصیتی میرزا کوچکخان در کتاب «مردان مبارز» پرداختهاید؟
هدف از تألیف این کتاب بررسی همین زوایای شخصیتی در ابعاد مختلف بوده است؛ البته نه به صورت جامع و گسترده، چون حتی با این نگاه هم نمیتوان برای پرداختن به موضوع، در قالب هزاران صفحه، این زوایا را تشریح کرد. این مساله نیازمند کار گسترده و عمیقتر در قالب سلسله کتابهای مرتبط با یکدیگر است، اما تلاش شده تا زوایای زندگی این مبارز، به ویژه آنهایی که دارای اولویت بودهاند، مورد توجه قرار گیرد. زوایای شخصیتی میرزا کوچک خان را که در کتاب «مردان مبارز» آمده میتوان در مطالب مربوط به دوران کودکی، نوجوانی، جوانی، عرصههای مبارزه، عملکرد وی درباره مشروطه، رصد کردن سیاستهای دربار قاجاریه، مخالفتها و مقاومتهای خائنانه دشمنان درباره نهضت جنگل، اهداف و تشکیلات نهضت، مبارزه با قدرتهای استعمارگر و... دریافت کرد.
نهضت میرزا کوچک خان اختصاص به یک منطقه نداشت. اگر چه او مبارزهاش را به صورت رسمی از گیلان آغاز کرد و پایگاه و اردوگاهش را در شمال ایران تشکیل داد، ولی اندیشههایش ملی و برای همه ایران بود. دغدغه همه مردم را داشت و همه زندگی خودش را در این راه فدا کرد تا پیام ایستادگی و مقاومت را به گوش فرزندان آینده ایران برساند.
چه عواملی باعث شد میرزا کوچک خان جنگلی از نهضت مشروطه حمایت کند؟
با شکل گیری نهضت مشروطه در ایران، نه تنها مبارزان بلکه بسیاری از مردم نیز امیدوار شدند که این نهضت در سالهای بعد، کشور را به سمت و سوی پیشرفت و ترقی سوق دهد و دست ظالمانه بیگانه را کوتاه میکند، طعم شیرین آزادی و آزادیخواهی را به توده مردم میچشاند، برای ترویج فرهنگ اسلام و قرآن میکوشد، ریشههای بی عدالتی را میخُشکاند، حقوق مردم در عرصههای مختلف را محترم می شمارد و راه را برای استقلال کامل ایران هموار میسازد.
این واقعه و سیر آن در گیلان پر رنگ بود. مردم این منطقه آماده هر نوع جانفشانی بودند و حرکت به سوی تحقق اهداف یاد شده را آغاز کردند. در همین زمان شمار نیروهای قزاق در خطه شمال افزایش یافت و دخالت پنهان و آشکار دولتهای بیگانه و به ویژه روسها در شمال و انگلیسها در جنوب خود نمایی کرد. زمینداران بزرگ در شهرهای شمالی که عموماً نان خور و مسئول در حوزههای گوناگون حکومت قاجار بودند، سنگ بنای ناسازگاری با مشروطه را گذاشتند. با این وضع، بی لیاقتی حکومت قاجار بیش از پیش خود را نشان داد. درباریان و حکام محلی که به پولهای باد آورده و حق و حسابهای دولتهای خارجی و مزدوران داخلی چشم طمع دوخته بودند با هر کسی که از افکار و اندیشه آزادی، عدالت، خدامحوری، دینداری، نوع دوستی، مهربانی، هویت دینی و ملی و ... سخن میگفت، مخالفت می کردند و می کوشیدند به هر نحو ممکن از انتشار این گونه عقاید جلوگیری کنند.
در این میان، میرزا کوچک خان جنگلی که پایه و اساس بنیه مذهبی و اعتقادی و خوی ظلم ستیزی او از دوران کودک و نوجوانی در خانواده و مدارسی مثل «مدرسه حاجی حسن» صالح آباد رشت، «مدرسه جامع رشت» و «مدرسه محمودیه تهران» گذاشته شده بود، دست از تحصیل برداشت و آماده جهاد و مبارزه با استبداد و خفقان قاجاریه و استعمار و زورگویی و زیادهخواهی دولتهای بیگانه شد.
به نظر شما بارزترین ویژگی شخصیتی میرزا کوچک خان که در کتابتان به آن پرداختهاید چه بوده است؟
میرزا کوچک خان در زمانهای دست به مبارزه زد و نهضت جنگل را پایهریزی کرد که ایران در یکی از بحرانیترین دورانها قرار داشت. از یک سو بیگانگان برای سبقت گرفتن از یکدیگر و دستاندازی به اراضی و سرمایههای ایران هجوم آورده بودند و از سوی دیگر حکومت قاجار به جای برنامهریزی برای اداره کشور و هموارسازی مسیر توسعه آن، در مقابل آنها کُرنش نشان میداد و در مقابل همه توان خویش را برای خاموش کردن صدای عدالتخواهی نظام مشروطه و به حاشیه راندن مبارزات آزادیخواهی مردم به کار بسته بود.
میرزا کوچک خان کسی بود که در چنین وضع سخت و ناگوار احساس مسئولیت کرد و تا پای جان، مقابل هر دو جریان ایستاد. مهمترین دلیل او برای این کار مشاهده بیعدالتیها، ظلم و ستم، سلطه اجانب، قتل و غارت، تجاوز به حقوق مردم، به یغما رفتن سرمایههای ایران، مکر و حیله بعضی از حاکمان داخلی و دشمنان خارجی بود. به عبارت دیگر در اوضاع نابسامان ایران و پس از آن که میرزا کوچک خان سنگ بنای نهضت جنگل را گذاشت، همه کسانی که آن را مانع و سدی فرا روی منافع خود میدیدند، به مخالفت برخاستند.
در واقع بارزترین ویژگی شخصیتی میرزا کوچکخان را میتوان ظلمستیزی او دانست. وی از زمانی که نام نهضت جنگل را بر زبان آورد تا هنگامی که در غربت و تنهایی و سرمای سخت کوهها و جنگلهای شمال فوت کرد، از این ویژگی دست بر نداشت. ظلم ستیزی در جسم و جان میرزا کوچک خان ریشه دوانده بود و راز و رمز موفقیت و ماندگاری نام و یاد او هم به خاطر همین خصلت اساسی است. میرزا کوچک خان به نام دین و با الهام و تبعیت از آن، ظلم ستیزی را سر لوحه زبان، فکر، اندیشه و اعمال و رفتارش قرار داده بود. ظلمستیزی، استراتژی و راهبرد میرزا کوچک خان جنگلی بود و میخواست خالصانه و صادقانه به آن جامه عمل بپوشاند. اقدامات او در این راه بارها و بارها آرایش نظامی و آرامش مخالفان را به هم ریخت و این احساس و اندیشه را در آنها ایجاد و تقویت کرد که همیشه مجاهدان و انقلابیون جنگل در چند قدمی آنها هستند.
در برخی از کتابها و منابع تاریخی به این نکته اشاره شده که میرزا کوچک خان شخصیت جداییطلبی بوده است؟ نظر شما در این باره چیست؟
میرزا کوچکخان قدم در راهی گذاشت که امروزه همه انسانهای خداجو، آزاده و اندیشمند، شیوه کار او را که در دوره خاصی از تاریخ ایران که دورهای بسیار بحرانی و ملتهب بوده را تأیید میکنند. او به ایرانی متحد، یک پارچه و قدرتمند میاندیشید. اگر تاریخ را ورق بزنیم و حوادث و وقایع عصر مشروطیت و زمان زندگی میرزا کوچک خان را مورد بررسی قرار دهیم و در کنار آن، انصاف داشته باشیم، خواهیم دید که او شخصیت جداییطلبی نبوده و حتی او هیچ گاه در ذهن خود هم به این پدیده توجه نکرده است. پیروزی انقلاب اکتبر سال 1917 میلادی در روسیه و بروز برخی حوادث در آن کشور سبب شد تا روسها بیش از گذشته متوجه اوضاع داخلی کشور خود شوند. حتی پس از این واقعه مقدمات خروج سربازان روسی از ایران فراهم شد. سیاستمداران روسی تبار با شعارهای فریبنده و عامه پسند و از جمله حمایت از اقشار محروم و کارگر، سعی در جلب و جذب افکار عمومی داشتند و تأثیر این سیاست در ایران هم قابل تشخیص بود، کاسته شدن نفوذ انگلیسیها در ایران نیز از جمله این آثار و پیامدهاست.
علاوه بر آن، ایران با داشتن مرز نسبتاً طولانی، وسیع و حاصلخیز با روسیه و وجود دریای خزر، همواره مورد طمع روسها بود. درست است که در برههای از زمان همکاریهایی بین نهضت جنگل و روسهایی که تازه در کشورشان انقلاب به پیروزی رسیده بود، صورت گرفت، ولی علت عمده آن مبارزه دو جانبه بر علیه انگلیسیها و پشت سر گذاشتن تنگناهای گسترده و فراوان همان دوره بود که نهضت جنگل را تهدید میکرد. بنابراین از این لحاظ هم کار میرزا کوچک خان پسندیده و عاقلانه و قابل توجیه منطقی بوده است. چیزی که به هیچ وجه از محبوبیت، صداقت و ارزش و اهمیت افکار و اندیشههای پاک و صحیح او نخواهد کاست. با این توضیح مشخص میشود که برچسبهایی مثل جدایی طلب، متعصّب، خود رأی و... نه تنها مناسب نام و کار میرزا کوچک خان نیست، بلکه جفای بزرگی در حق او محسوب میشود.
حضور و نقش میرزا کوچک خان در کتابهای تاریخی چقدر پر رنگ بوده است و آیا لازم میبینید درکتابهای درسی بیشتر به او پرداخته شود؟
کتابهای تاریخی متفاوتی در کشور تولید میشوند و در این حوزه برخی از کتابهای منتشر شده خاص میرزا کوچک خان و نهضت جنگل است که مؤلفان کوشیدهاند درباره او و قیامش اظهار نظر کنند. این تعداد کتاب برای یک جریان مهم تاریخی در تاریخ معاصر ایران که تأثیر عمیقی در جریانها و نهضتهای آزادی خواه پس از آن داشته، کافی نیست. گروه دیگر کتابهای تاریخی در حوزههای آموزشی و ویژه دانشآموزان و دانشجویان رشته تاریخ است که منتشر میشوند. در کتاب های تاریخ دانشآموزی نیز به صورت گذرا و خیلی مختصر درباره میرزا کوچک خان سخن به میان آمده است که جای کار بیشتری دارد.
نظر شما