این موضوع که حل پازل و جدول کلمات متقاطع چه کمکی میتواند به بهبود فعالیت مغزی و کارهایی مانند نوشتن که مستقیم با ذهن سرو کار دارند، کند بسیار مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است. در این گزارش به واکاوی تأثیر حل پازل که به نوعی ورزش ذهن است، در نوشتن داستان و غیرداستان میپردازیم.
دانستن روش حل یک مسئله تعریفشده منجر به رضایت خاطر میشود. برخلاف بسیاری از پیروزیها در زندگی، حل یک معما و پازل میتواند در عرض چند دقیقه صورت گیرد ولی احساس موفقیت خوبی را به انسان میدهد.
نوشتن داستان مستلزم تصور اجزای آن مانند موضوع و زمان و مکان و شخصیت اصلی است و سپس باید بخشهای دیگر را به آن اضافه کرد. داستانی که هنوز نوشته نشده یک پازل نیست چراکه هنوز تصویری از کلیت آن و نیز قواعدی برای حل و به پایان رساندن آن وجود ندارد. داستاننویسی یک فرآیند آهسته آزمون و خطا است که با الهام گرفتن و خلاقیت همراه میشود. مانند حل پازل تکمیل یک داستان بسیار هیجانانگیز است اما حتی در طول مسیر نوشتن هم حل مسائل کوچک وجدآور است.
نوشتن و حل پازل بسیار شبیه هم هستند زیرا هر دو نیاز به مبارزه با ناامیدی و تداوم و پشتکار دارند، باید اولین راه حل را کنار گذاشت تا به بهترین راه حل رسید.
با این حال نوشتن کتابهای غیرداستانی بیشتر شبیه حل پازل است چراکه هدف هر مقالهای معمولاً واضح است. روزنامهنگاران احتمالاً به کار خود مانند حل یک پازل نگاه نمیکنند اما شباهتهایی میان آن دو وجود دارد، همانگونه که میان حل پازل با مسائل ریاضی و ساخت و ساز خانه و حسابداری و تهیه یک پرونده برای دادگاه وجود دارد. برای انجام این کارها مانند حل پازل نیاز به تمرکز حواس هست، باید آنها را به اجزای تشکیلدهنده تفکیک کنیم تا دلهرهآورترین وظایف نیز به نظر قابل کنترل بیایند.
از سوی دیگر زمانی که یک داستان یا رمان، یک نمایشنامه یا فیلمنامه، خواننده یا بیننده را به جهان پر از پرسش و شگفتی هدایت میکند، این نویسندگان هستند که پازل و معما طرح میکنند.
نظر شما