سه‌شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۳ - ۰۹:۵۵
روایت‌هایی کهن که در نگین قلب پایتخت روایت شدند/فرجام: «مهمان‌های ناخوانده» همزیستی مسالمت‌آمیز را آموزش می‌دهد

کاخ گلستان که نگین قلب پایتخت لقب گرفته، یکی از هفت موزه‌ای است که راویان و قصه‌گویان به آنجا آمدند تا هفت داستان کهن ایرانی را در آن روایت ‌کنند؛ از مهمان‌های ناخوانده و هفت گنبد تا روایت‌های طنز قاجار.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) داستان‌ها و افسانه‌های کهن و قدیمی برای همه ما یادآور خاطرات شیرین کودکی است. داستان‌هایی که در عین سادگی سرشار از مفاهیم عمیق انسانی و اخلاقی است و نمایی از تاریخ و فرهنگ پربار یک سرزمین را در لابه‌لای داستان به‌ظاهر ساده خود به تصویر می‌کشد. 

روایت داستان‌ها و افسانه‌های کهن در مکان‌هایی که تاریخ را با خود به یدک می‌کشند و هرگوشه‌اش یادآور خاطرات تلخ و شیرین روزگاری است، لذتی دوچندان دارد. کاخ گلستان که  نگین قلب پایتخت لقب گرفته، یکی از هفت موزه‌ای است که راویان و قصه‌گویان به آنجا آمدند تا هفت داستان کهن ایرانی را در آن روایت ‌کنند؛ از مهمان‌های ناخوانده و هفت گنبد تا روایت‌های طنز قاجار. 

فضای کاخ گلستان اما متفاوت از همیشه است. در کنار گردشگران کره‌ای، فرانسوی و مجار، کودکان و دانش‌آموزانی به کاخ آمده بودند تا روایت‌های کهن را از زبان راویان بشنوند. همین موجب شده بود تا در هوای غبارآلود این روزهای تهران، فضای کاخ موزه گلستان برای یک گشت و گذار کوتاه دلچسب و دلنشین باشد.

طرح «هفت موزه، هفت قصه» که از سوی پژوهشگاه میراث فرهنگی در هفته کتاب با هدف ترویج کتابخوانی برگزار می‌شود، با روایت داستان‌های «مهمان‌های ناخوانده»، روایت‌های طنز قاجار و «مرغ سرخ پاکوتاه» در کاخ موزه گلستان با حضور فریده فرجام، نویسنده یکی از داستان‌ها دنبال شد. 

«مهمان‌های ناخوانده» یکی از داستان‌های قدیمی ایرانی است. داستان پیرزن تنهایی که در یک شب بارانی پذیرای حیوانات بی‌پناهی می‌شود که مامنی برای در امان ماندن از باران و طوفان شدید ندارند و ناگزیر به خانه پیرزن تنهای دِه پناه می‌برند. 

پیشینه داستان و چگونگی نوشتن «مهمان‌های ناخوانده»

فریده فرجام، نویسنده این کتاب در مراسم قصه‌گویی داستانش از پیشینه این داستان و چگونگی نوشتن آن سخن گفت: من در دهه 40 نویسنده داستان‌های کوتاه بودم. در آن زمان تشکیلاتی به نام فرانکلین وجود داشت که در کار انتشار کتاب بود. منوچهر انوار، که از اعضای فرانکلین بود، با توجه به سابقه نویسندگی که داشتم از من خواست تا برای کودکان داستان بنویسم. 

وی نوشتن «مهمان‌های ناخوانده» را طی یک‌سال به اتمام می‌رساند و برای تصویرگری آن را به جودی فرمانفرماییان می‌سپارد. مرحوم فرمانفرماییان با وجود این‌که در آمریکا بود، برای تصویگری کتاب خانه‌های اقلیمی دهات را مطالعه کرد. یکی از دایه‌های خاندان فرمانفرماییان مدل وی برای طرح روی جلد بود. تصویری که نمونه پیرزن روستایی و یک مادربزرگ مهربان و دوست‌داشتنی است. تالیف کتاب و تصویرگری آن به پایان رسید اما در آن زمان چاپ نشد. 

فرجام گفت: در سال 1345 با توجه به سوابقی که در تالیف کتاب کودک و مطالعات ادبیات کودک در کتابخانه مونیخ داشتم و تزی که درباره تاثیر مذهب و سیاست در کتاب های کودکان داشتم، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از من دعوت به همکاری کرد. تا قبل از این همکاری سه نمایشنامه من با نام‌های «تاجماه»، «عروس» و «هوای مقوایی‌ام» چاپ شده بود و نمایش «خانه بی بزرگتر» نیز در سنگلج به روی صحنه رفته بود. 

دست و پا کردن کتابخانه برای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

وی از ماجرای دست و پا کردن یک کتابخانه برای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان گفت: من مدتی را در شورای کتاب کودک مشغول به کار بودم. وقتی مسئولان کانون به فکر ایجاد کتابخانه‌ای در این مرکز افتادند به آنها گفتم کتاب جالبی برای کودکان وجود ندارد هرچند کارهای اندکی شده بود اما تعداد آنها کافی نبود. 

نویسنده «مهمان‌های ناخوانده» به کانون پیشنهاد انتشار کتابش را می‌دهد و آنها نیز کتاب را از انوار می‌گیرند و به این ترتیب انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با انتشار «مهمان های ناخوانده» کار خود را آغاز می‌کند. 

فرجام با اشاره به تالیفات دیگرش گفت: بعد از آن کتاب «گل و بلور و خورشید» را نوشتم که جایزه بولونیای ایتالیا و جایزه یونسکوی ژاپن در 1972 میلادی را از آن خود کرد. «مهمان‌های ناخوانده» نیز در سالی که به چاپ رسید جایزه شورای کتاب کودک و جایزه سلطنتی را برد که من این جایزه را به دلیل اعتراض به سانسور رد کردم. 

داستانی که حیوانات را در کنار هم به تصویر می‌کشد

وی درباره پیام‌های داستان «مهمان‌های ناخوانده» عنوان کرد: در کنار هم قرار گرفتن حیواناتی که در دنیای واقعی، در تضاد و دشمنی با یکدیگرند، یکی از جذابیت‌های این داستان است که همزیستی و تحمل یکدیگر و دوستی با حیوانات را به کودکان آموزش می‌دهد. 

فرجام در پایان مراسم قصه‌گویی از فتانه کاظمی‌نژاد، راوی داستان به دلیل جان بخشیدن به این قصه سپاسگزاری کرد و گفت: باور کردن اتفاقات خوش امروز برای من سخت است. مدتها منتظر به روی صحنه رفتن این داستان بودم و خوشحالم آرزویم در چنین مکانی و با اجرای چنین راوی هنرمندی برآورده شد. 

طرح «هفت موزه، هفت قصه» به همت پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری و با هدف ترویج کتاب‌خوانی و معرفی افسانه‌ها به‌عنوان نمادی از میراث شفاهی و ناملموس در هفت موزه شهر تهران اجرا می شود. هدف دیگر این طرح ایجاد جذابیت بیشتر در فضای موزه‌ها، احیای هنر روایتگری و قصه‌گویی است. 

این طرح که با همکاری ایکوم، مرکز اسناد و کتابخانه و دفتر پژوهش و آموزش کودکان و نوجوانان پژوهشگاه میراث فرهنگی برگزار می‌شود، از روش‌های مختلفی مانند بلندخوانی، نمایش خلاق، قصه‌گویی موزیکال و روش‌های جذاب دیگر استفاده می‌کند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها