یکشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۳ - ۱۳:۱۱
ناگفته هایی از کتابخانه شخصی و منش علمی علامه جعفری در گفت‌وگو با یکی از شاگردانش

25 آبان سالروز درگذشت علامه محمدتقی جعفری (1302 ــ 1377 ش.) است. از این رو در گفت‌وگویی با یکی از شاگردان این استاد نگاهی به کتابخانه شخصی و ویژگی‌های علمی، پژوهشی و رفتاری وی داریم و در پایان از فهرست آثارش آگاه می‌شویم.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ـ سعیده محبی: شاید آخرین تصاویری که در ذهن خیلی‌ها از استاد محمدتقی جعفری بر جای مانده است، همان تصاویر سخنرانی‌های تلویزیونی‌اش باشد که در دهه 70 به صورت هفتگی پخش می‌‌‌شد. تصاویری که در کتابخانه شخصی وی ضبط می‌‌‌شد و پس زمینه تصویر، کتابخانه‌ای بود با انبوهی از کتاب‌هایی که ردیف ردیف کنار هم چیده شده بودند.

کتابخانه شخصی استاد محمدتقی جعفری به فراخور زمان با تغییراتی همراه بوده است. کتابخانه‌ای که به روایت همه کسانی که به منزل استاد رفت و آمد داشتند پیشتر از اینها قفسه‌هایش فلزی بود و البته به لحاظ تعداد کتاب، کمتر از آن چه که الان موجود است.

 همه 12 هزار عنوان کتابی که سال‌هاست در کتابخانه چوبی سفیدرنگ زیبایی، مرتب و طبقه‌بندی‌شده کنار هم قرار گرفته‌اند، خاطراتی از سال‌های طولانی انس و همنشینی با متفکری به نام محمدتقی جعفری را درلابه لای لوح جانشان حفظ کرده‌اند و شاید یادداشت‌هایی که علامه گاه بر صفحات نخست و حاشیه‌های آنها نوشته و مهرش را بر پای آنها نشانده، شاهدی بر این انس و همنشینی طولانی و شیرین باشد.

برای دانستن درباره کتابخانه شخصی علامه محمدتقی جعفری، گفت‌وگویی با شهرام تقی‌زاده انصاری انجام داده‌ایم که خود از دوران دانشجویی‌ با علامه و جلسات درس و بحث استاد آشنا شد و همین آشنایی و ارتباط، دلیلی است بر‌اشراف او به کتابخانه استاد. شهرام تقی‌زاده انصاری فیزیک خوانده است ولی عشق به هستی‌شناسی و فلسفه بهانه‌ای شد برای ‌آشنایی‌ او با استاد جعفری. تاکنون چندین کتاب و مقاله انگلیسی و آلمانی با ترجمه انصاری منتشر شده است ازجمله ترجمه کتابی از «آنه ماری شیمل» درباره اسلام.

آشنایی شما با استاد جعفری از کجا آغاز شد؟
آشنایی من با ایشان مربوط به سال 1345 است که سال اول دانشگاه بودم. اما پیش از آن و در دوران دبیرستان یعنی حدود سالهای 1341 تا 1342 این سؤال ذهن مرا به خود مشغول کرده بود که این جهان چیست و ما در این جهان چه‌کاره‌ایم. بنابراین، برای دانستن به سراغ مطالعه در این باره رفتم. خیلی سخت درس خواندم و وارد رشته فیزیک دانشگاه تهران شدم. استادان بسیارخوبی مثل پروفسور حسابی در فیزیک و دکتر فاطمی و ... هم داشتم، ولی دلم آرام نمی شد که فقط فیزیکدان شوم، چون می‌‌‌دانستم که اصل مطلب این است که بفهمم فلسفه زندگی ما در این جهان چیست. سال‌های 45 تا 49 که من دانشجو بودم درست سال‌های خفقان در ایران بود و ما اجازه فهمیدن خیلی از مسائل را نداشتیم. به همین خاطر من اول رو به مطالعه کتاب‌هایی با موضوع فلسفه، تاریخ ادیان، زندگی پیامبر (ص)، زندگی حضرت علی (ع)، روانشناسی و ... آوردم تا این که کتاب مهم «ارتباط انسان و جهان» علامه جعفری به دستم رسید و تا ورق زدم و مطالب آن را دیدم، متوجه شدم که اولا برایم ثقیل است و از طرف دیگر، مطالب بسیار عالی در آن است. تا این که یک روز در دانشگاه نشسته بودم و این کتاب جلو من بود. یکی از دانشجویان، کتاب را دید و گفت: این کتاب خوبی است؟ گفتم: بله. گفت: آقای جعفری را می‌‌‌شناسی؟ گفتم: نه. گفت: سؤال‌هایی که تو داری فقط ایشان می‌‌‌توانند جواب دهند. می‌‌‌خواهی تو را ببرم پیش او؟ گفتم: بله.

چند روز بعد رفتیم منزل علامه در محله پاچنار تهران که یک خانه قدیمی و کوچک بود. در اتاقی کوچک خدمت ایشان رسیدیم و به محض ورود، حالت نشستن، رفتار، حرف زدن و برخوردشان در همان دیدار اول به دلم نشست. تعدادی دانشجو هم در اتاق نشسته بودند. ما هم سلام کردیم و گوشه‌ای نشستیم. مرحوم استاد درباره علت و معلول صحبت می‌‌‌کردند. بحث که تمام شد ما رفتیم جلو و دوستم مرا به ایشان معرفی کرد. گفتم: استاد! من این کتاب شما را خریده‌ام. البته سنگین است، ولی عاشق این مطالب عالی هستم و دلم می‌‌‌خواهد به جلسات شما بیایم. گفتند: بله؛ بیایید. رشته شما چیست؟ گفتم: فیزیک. زود خندیدند و دستی پشت من زدند و گفتند: خوب رشته‌ای است. فیزیک همسایه دیوار به دیوار فلسفه است. و این گونه پای من به جلسات استاد باز شد.

جلسات دوم‌ـ‌سوم بود که یک کتاب خیلی مهم درباره فیزیک و فلسفه همراهم برده بودم که سال 45 قیمت آن 25 تومان بود. گفتم: استاد! شما این کتاب را خوانده‌اید؟ ازحالت چهره استاد فهمیدم که کتاب را پیش از این دیده‌اند ولی آن را ندارند. با شوق گفتند: این را برای من تهیه کن. بعد گفتند: بیا پول آن را بدهم.گفتم: آقا! اجازه بدهید بخرم، بعد. گفتند: نه؛ همین الان پول آن را بگیر. و عجیب این که استاد هم همان 25 تومان قیمت کتاب را از کیفشان درآوردند و به من دادند. رفتم کتاب را بخرم، گفتند تمام شده و نیست. رفتم کتابخانه دانشگاه و کتاب را برای ایشان امانت گرفتم و بردم خدمت آقا و گفتم این کتاب مال دانشگاه است و دو هفته می‌‌‌تواند دست شما بماند و اگر خواستید می‌‌‌توانم دو هفته دیگر هم تمدید کنم.

دیگر ارتباط من با استاد در همه سالهای تحصیل در دانشگاه به صورت عمومی و خصوصی ادامه داشت. برای ادامه تحصیل هم که به آلمان رفتم با مشورت ایشان بود و این ارتباط در آنجا از طریق نامه ادامه داشت تا این که به ایران برگشتم و این رابطه هیچ وقت با ایشان قطع نشد.
 

در سالهایی که شاگرد استاد جعفری بودید روند مطالعاتی ایشان را چگونه دیدید؟
مرحوم استاد جعفری به دلیل عشق زیادی که به علم و دانش داشتند، غیر از یادگیری معارف اسلامی، فقه و ادبیات عرب، در همان دوران اقامت و تحصیل در نجف احساس می‌‌‌کنند که باید پنجره‌ای به غرب بگشایند و از همان جا شروع به مطالعه آثار غربی به‌خصوص در حوزه فلسفه ــ مانند آثار کانت، هگل و تا ‌اندازه‌ای برتراند راسل و دکارت ــ می‌‌‌کنند. ایشان به فلسفه غرب بسیار پرداخته بودند و عقیده داشتند که پرداختن به فلسفه غرب واجب است و از این جهت به مطالعه آثار درجه یک و مهم در این خصوص دست زدند. البته تهیه آثار آنها با توجه به شرایط زمانی و محدودیت‌های اقتصادی دوران طلبگی با سختی‌هایی همراه بوده است. آن زمان کتاب‌ها اول در مصر به زبان عربی ترجمه می‌‌‌شد و بعد به عراق می‌‌‌آمده و اگر کسی به کتاب‌های فلسفی استاد با دقت نگاه کند می‌‌‌بیند که ایشان کتاب‌های کانت، هگل و راسل را ــ که درباره فلسفه و عقل نظری و تاریخ فلسفه غرب است ــ همه را به عربی خوانده است. مرحوم استاد حتی کتاب نظریه نسبیت اینشتین را که راسل نوشته به زبان عربی داشت. ویژگی دیگر مرحوم علامه این بود که استاد پنجره دیگری به فهم علوم جدید مانند ریاضی و فیزیک به عنوان یک طلبه به روی خود باز کرده بودند که این ویژگی ایشان در علمای دیگر کمتر دیده می‌‌‌شود.

لطفاً درباره کتابخانه استاد جعفری و منابع موجود در آن توضیح دهید.
کتابخانه ایشان 12 هزار و 400 عنوان کتاب در موضوع‌های مختلف دارد. استاد با زحمات زیاد این کتاب‌ها را تهیه می‌‌‌کردند و البته گاهی بعضی‌ها را هم مؤسسات به استاد هدیه می‌‌‌دادند. کتابخانه‌ای که من در اولین ملاقاتم با ایشان در منزل محله پاچنار دیدم حدود 3 تا 4 هزار جلد کتاب داشت که احتمالا به دلیل محدویت جا نتوانسته بودند همه کتاب‌هایشان را در کتابخانه قرار دهند. بعد به منزل میدان خراسان که رفتند چون سالن بزرگی داشت دور تا دور را کتاب چیده بودند. کتابخانه ایشان در حال حاضر 12 هزار و 400 عنوان کتاب دارد.

موضوعات کتابخانه علامه جعفری را می‌‌‌توان به چند بخش عمده تقسیم‌بندی کرد:
بخش اول شامل منابع مهم مانند دایرة‌المعارف‌های علوم، فلسفه و روانشناسی و لغتنامه‌های عربی و حتی انگلیسی به فارسی است، چون مرحوم استاد تا حدودی نیز انگلیسی می‌‌‌دانستند. در واقع 12 طبقه از کتابخانه مرحوم استاد اختصاص به منابع مهم فلسفه غرب دارد و در کنار آنها کتاب‌های فلسفه اسلامی و بعد کتب روانشناسی شرق وغرب، معارف اسلامی، ادبیات، علوم سیاسی و اقتصاد قرار دارند. بخش دیگر کتاب‌های کتابخانه استاد مخصوص کتب تاریخ، عرفان و منابع مهم حدیثی است. دو قفسه از کتابخانه را هم خود ایشان برای تألیفاتشان اختصاص داده بودند، اما چون سیستم کتابخانه به صورت دیویی است، آثار استاد هم لابه‌لای کتاب‌های دیگر قرار گرفته است.

منابع ادبیات کتابخانه استاد هم بسیار جامع و کامل است به طوری که درمیان آنها حتی رمان‌های مشهور نیز دیده می‌‌‌شود. لطفاً کمی هم در این باره توضیح دهید.
بله؛ نکته مهم درباره کتابخانه مرحوم علامه این است که منابع ادبیات کتابخانه ایشان بسیار غنی است. استاد معتقد بودند اگر ما مسائل فلسفه و اخلاق را با ادبیات به مردم بفهمانیم شیرین‌تر و اثرگذارتر خواهد بود. مرحوم استاد خود نیز از این شیوه در سخنرانی‌هایشان بسیار استفاده می‌‌‌کردند و اصولاً ادبیات ابزاری بود دردست ایشان برای فهم مطالب به مخاطب؛ به‌ویژه از مولوی که معتقد بودند تمثیل‌های مولوی فهم مسائل مشکل را آسان می‌‌‌کند. مرحوم استاد درحوزه ادبیات بسیار مطالعه کرده بودند و تعدادی از تألیفاتشان هم درحوزه ادبیات است که ازجمله مهمترین آنها «تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی معنوی» در 15 جلد است. ایشان به ادبیات ایران ‌اشراف و تسلط خوبی داشتند و همواره گلستان وبوستان ورد زبانشان بود و با استشهاد به آنها حرف می‌‌‌زدند. ایشان در همان دهه‌های 30 و 40 به مطالعه ادبیات غربی‌ها مانند آثار ویکتور هوگو، بالزاک، شکسپیر، بُل، گوته و حتی آثار نویسندگان ادبیات روس مثل تولستوی، داستایوفسکی و ماکسیم گورکی و حتی رمان‌هایی از نویسندگان آمریکای جنوبی پرداخته بودند. ایشان معتقد بودند که آثار آنها نه تنها از این رو که درحوزه ادبیات است، مهم هستند، بلکه آنها در آثارشان به تجزیه و تحلیل روانشناسی انسان پرداخته‌اند. ایشان تبحر خاصی در خواندن رمان داشت. این نکته را کمتر کسی می‌‌‌داند که استاد جعفری متن‌های رمان‌ها را از حفظ می‌‌‌خواند. ما معمولاً شعر را از حفظ می‌‌‌خوانیم ولی ایشان متن نثر کتاب را با همان ادبیات خودشان از حفظ می‌‌‌خواندند و گاهی هنگام درس 10‌ـ‌‌15 سطر از یک کتاب را عیناً از حفظ می‌‌‌خواندند. حتی برخی جملات «وایتهد» را که از فلاسفه مهم غرب است به انگلیسی نقل می‌‌‌کردند.

استاد از سختی‌ها و مشکلاتی که بابت تهیه این کتاب‌ها متحمل شده بودند خاطره‌ای تعریف می‌‌‌کردند؟
تهیه این کتاب‌ها برای ایشان به‌ویژه در دوران طلبگی که تأمین معیشت و اداره زندگی با مشقت‌هایی همراه بوده، سخت و دشوار بوده است. ایشان 12 سال در نجف تحصیل کردند و چند سال اول را فقط درس خواندند و خودشان نقل می‌‌‌کردند که شب‌ها چند ساعت بیشتر نمی‌خوابیدند. بعد از چند سال که در فلسفه و علوم دینی به جایگاه استادی می‌‌‌رسند، اجازه تدریس پیدا می‌‌‌کنند و از این راه کمک خرجی برای اداره زندگی به دست می‌‌‌آوردند، ولی تا قبل از آن به لحاظ معیشتی دچارمشکلاتی بودند. می‌‌‌گفتند مبلغی که حوزه به ایشان می‌‌‌داد روز یازدهم ماه تمام می‌‌‌شد و برای تأمین مخارجشان مجبور بودند کار کنند به‌ویژه این که ازدواج هم کرده بودند. از این رو بنا به مشکلات اقتصادی گاه توانایی خرید برخی کتاب‌ها را نداشتند و از سویی برخی کتاب‌ها هم اصلا در دسترس ایشان نبودند. ایشان در حاشیه برخی از کتاب‌هایشان نکاتی را یادداشت کرده‌اند که مثلا من این کتاب را 10 سال پیش خوانده‌ام، ولی امروز خریده‌ام. بعد کنار آن تاریخ هم زده‌اند. اصولاً عادت داشتند درکتاب‌هایشان بنویسند که آن را چه روزی خریده‌اند. یک مهر زیبا هم داشتند که عنوان «کتابخانه شخصی محمدتقی جعفری» روی آن حک شده بود. این را هم زیر آن می‌‌‌زدند. ایشان کتاب‌ها را بسیار منظم جمع‌آوری می‌کردند و بر اساس موضوعات در قفسه می‌‌‌چیدند. تاریخ علم و علوم و فنون جدید هم ازموضوع‌هایی است که استاد زیاد روی آن کار کرده بودند؛ مانند فیزیک اتمی، فیزیک ذرات، فیزیک هسته‌ای. از استادان این رشته وقتی کسی خدمت ایشان می‌‌‌رسید و کتاب‌هایی در این زمینه به ایشان می‌‌‌داد، مطالعه می‌‌‌کردند. الان می‌‌‌توان ادعا کرد که یکی ازکتابخانه‌های تخصصی یک دانشمند اسلامی، کتابخانه استاد محمدتقی جعفری است که در اسلام‌شناسی و علوم انسانی و در کنار آنها علوم غربی، ادبیات و فلسفه منابع مهمی را که مورد نیاز یک دانشمند اسلامی است، دارد و این کتابخانه می‌‌‌تواند الگویی برای دانشگاه‌ها و اساتید ما باشد.

تالیفات استاد جعفری چه‌ قدر برای سالیان آینده و نسل‌های بعد کاربردی و قابل استفاده است؟
آثار تألیفی ایشان در جامعه اسلامی اثرگذارند و همیشه مورد نیاز خواهند بود. البته ممکن است برخی مباحث ایشان در علوم جدید 20 سال آینده و به تناسب پیشرفت و تغییرات زمان توسط دیگران کامل‌تر می‌شود، ولی ایشان در دوره خود و به تناسب زمان به این علوم جامع و کامل در تألیفات خود پرداخته‌اند. با این حال کتاب‌های استاد، کتاب‌هایی نیستند که در گذر زمان از رده خارج شوند، ضمن این که آرا و ‌اندیشه‌های ایشان درتألیفاتشان درخارج کشور هم طرفدار دارد؛ مثل موضوع حقوق بشر ایشان. از این جنبه برخی آثار استاد مانند وجدان؛ عرفان اسلامی؛ حقوق بشر؛ فرهنگ پيرو، فرهنگ پيشرو؛ حیات معقول و طرح ژنوم انساني به انگلیسی ترجمه شده است و برخی در حال ترجمه به زبان‌های دیگر نیز هست. من نیز یکی‌ـ‌دو اثر استاد را به زبان آلمانی ترجمه کرده‌ام که هنوز به چاپ نرسیده است.

معاش استاد، تنها  از راه تألیف کتاب تأمین می‌شد؟
بله؛ ایشان فعالیت اقتصادی دیگری نداشتند. تألیف کتاب را هم بر اساس عشق و علاقه‌ای که به این کار داشتند، انجام می‌‌‌دادند. خاطرم هست که کتاب «از دریا به دریا» را به چه سختی منتشر کردند. این کتاب چهارجلدی کشف الابیات مثنوی است و بر اساس مثنوی نیکلسون، علامه جعفری و رمضانی، طبقه‌بندی و فهرست‌بندی شده و فقط یک بار در قطع رحلی انتشار یافته و هر جلد آن 500 صفحه است. هنگام تألیف این کتاب عده‌ای، استاد را از این کارمنع کردند و می‌‌‌گفتند این کار، سخت است و نمی‌شود؛ ولی ایشان می‌‌‌گفتند من به عشق مولوی و به خاطر فرهنگمان این کار را می‌‌‌کنم. از این رو تعدادی دانشجوی پرتلاش و علاقه‌مند را جمع کردند و مثنوی‌ها را مقابل آنها گذاشتند و راهنماییشان کردند که چگونه فیش‌برداری کنند. خوب خاطرم هست که بالای کتابخانه‌شان پر از فیش بود. 10ـ15 متر فیش‌برداری کرده بودند و خودشان هم هفته‌ای یک روز می‌‌‌آمدند و بررسی و نظارت می‌‌‌کردند. این که هفته‌ای چند ساعت را کار کردند، نمی‌دانم، ولی روی‌هم‌رفته 11 سال طول کشید. این کتاب تقریبا 22 سال پیش یک بار به همت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به بهای 4500 تومان منتشرشد. فکر می‌‌‌کنید بابت تألیف این کتاب که این همه سال وقت صرف آن شده، چه قدر حق‌التالیف به استاد داده شده؟! تنها عشق علاقه به علم و دانش بود که استاد را به انجام این کار ترغیب کرد.

به اعتقاد شما برجسته‌ترین ویژگی رفتاری استاد جعفری چه بود؟
شخصیت مرحوم علامه ازهمه وجه قابل الگوگیری برای جوانان ماست. ایشان جز ایام بیماری و یا ساعات استراحت و یا زمانی که برای ورزش، کوهنوردی و پیاده‌روی می‌‌‌گذاشتند، هیچ زمان بیکاری نداشتند و دایم در حال نوشتن و خواندن بودند. می‌‌‌گفتند ما باید جواب خدا را بدهیم که عمرت را چگونه و در چه راهی صرف کردی. جوانان ما باید از روش تحقیق و مطالعه و کیفیت زندگی ایشان برای زندگی خودشان الگو بگیرند. ایشان با قلمشان نوشتند و از همین راه هزینه زندگیشان را تامین کردند و فعالیت اقتصادی دیگری نداشتند. البته خیلی به ایشان اصرار کردند که تدریس در دانشگاه را بپذیرند که به دو دلیل قبول نمی‌کردند. اول این که معتقد بودند با این کار درگیر یک سلسله مسائل اداری دانشگاه می‌‌‌شوند و دیگر این که اعتقاد داشتند که تدریس در دانشگاه وقت ایشان را می‌‌‌گیرد و همین باعث می‌‌‌شود که ازکارهای دیگر بازبمانند و فرصتی برای مطالعه و تالیف باقی نمی‌ماند. البته به ایشان گفته بودند که شما می‌‌‌توانید ساعاتی را که درس ندارید، در دانشگاه به کارهای خودتان بپردازید اما مرحوم استاد می‌‌‌گفتند من کتاب «وجدان» را نوشته‌ام حالا چه‌طور وجدانم قبول می‌‌‌کند که بین من با بقیه استادان تفاوتی قایل شوند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها