محمد میرکیانی، نویسنده و منتقد ادبیات کودک و نوجوان گفت: این روزها وضعیت نقد کتابهای کودک و نوجوان مطلوب نیست. نقد کتاب کم است و نقدهایی هم که نوشته میشود اغلب صنفی، دوستانه و جانبدارانه است و بیشتر با هدف معرفی کتابی از یک دوست انجام میشود درحالیکه نقد باید خلاق باشد و روشنگری ایجاد کند.
وی افزود: اگر به جایگاه ادبیات کودک و نوجوان پی ببریم و دریابیم که چه پتانسیلی دارد و چه فضای موثری را برای آیندگان فراهم میکند، آنگاه سراغ نقد ادبیات کودک میرویم و سعی میکنیم آثار تولیدی را نقد و بررسی کرده و کتابهای خوب و قوی را به مخاطبان معرفی کنیم و نقاط قوت آنها را بیان کرده و در مقابل آثار ضعیف را شناسایی کنیم و با بیان نقاط ضعفشان نویسندگان آن آثار را برای تولید کتابهای بهتر راهنمایی کنیم.
نویسنده «قصه ما مثل شد» تصریح کرد: این روزها وضعیت نقد کتابهای کودک و نوجوان اصلا مطلوب نیست. نقد کتاب کم است و نقدهایی هم که نوشته میشود اغلب صنفی، دوستانه و جانبدارانه است و بیشتر با هدف معرفی کتابی از یک دوست انجام میشود. درحالیکه نقد باید خلاق باشد و روشنگری ایجاد کند.
وی افزود: نقد باید بتواند نکتههای مغفول را کشف کند؛ نکتههایی که ممکن است حتی از نظر صاحب اثر هم پنهان مانده باشد. نقد باید بتواند راهها را باز کرده و مسیرهای روشن و تازهای را در مقابل مخاطبش قرار دهد. نقد سبب میشود که ناتواناییهایمان را توجیه و شکستهایمان را دوباره تجربه نکنیم. یک نقد خوب باید امیدبخش و آگاهی دهنده به جامعه باشد اما این موارد در نقد ادبیات کودک کمتر مورد توجه قرار میگیرد.
میرکیانی ادامه داد: ازطرفی منتقد باید ویژگیهای لازم را داشته باشد. یک منتقد لازم نیست که خودش حتما نویسنده یا شاعر باشد اما باید دانش و تجربه یک نویسنده را داشته باشد و مخاطب، سلیقه و علاقهاش را به خوبی بشناسد، همچنین آشنا به نویسندگی و مسائل روز باشد، خوب ارزیابی کند و به کشف شهود بپردازد و بتواند درباره ویژگیهای اثر و نقاط قوت و ضعف آن به خوبی حرف بزند و اظهارنظر کند.
وی اضافه کرد: اما معمولا منتقدان ما شناخت لازم را ندارند؛ اگر واقعا نقد خوب و تاثیرگذاری نوشته و در یکی از روزنامههای پرتیراژ منتشر میشد، نتیجه آن در افزایش چند برابری آمار فروش کتاب مشخص میشد که هنوز چنین اتفاقی نیفتاده است. البته مطبوعات و رسانهها هم اهمیت زیادی به این حوزه نمیدهند؛ آنها میتوانند با قرار دادن یک ستون نقد و معرفی ثابت در روزنامههایشان بهترین آثار منتشر شده ادبیات کودک و نوجوان را به مخاطبان معرفی کنند. ما آثار خوب و قابل معرفی زیادی داریم که مخاطبان از انتشار آنها بیخبر هستند.
این نویسنده و منتقد در ادامه دلایل متعددی را برای کم توجهی به نقد ادبیات کودک در کشور عنوان کرد و گفت: بهطور کلی نقد، کار سخت و دشواری است و نیاز به اطلاعات وسیع و گسترده و بررسی و ارزیابی دقیق اثر دارد که این سختیها موجب میشود کمتر به آن پرداخته شود. همچنین جایگاه نقد در جامعه چندان مورد توجه قرار نمیگیرد.
وی افزود: ازطرفی نقد کتاب عمدتا پردرآمد نیست و به عنوان شغل سوم یا چهارم یک منتقد محسوب میشود. علاوه بر این معمولا مطالبی که به عنوان نقد کتاب نوشته میشود کمتر به صورت کتاب منتشر میشود و ناشران کمتر حاضر به سرمایهگذاری در این حوزه هستند زیرا فکر میکنند بازگشت سرمایه ندارد. نکته مهم دیگر این است که ما برای منتقدان احترام زیادی قائل نیستیم و فکر میکنیم میخواهند جایگاه ما را زیر سوال برده و ما را تضعیف کنند، درحالی که نقد خوب سبب رشد اثر میشود.
محمد ميركياني، نویسنده و منتقد ادبيات داستاني سال 1337 در تهران متولد شد. وی بيش از60 كتاب تاليفی را در كارنامه خود دارد. از جمله این آثار میتوان به «حکایتهای کمال»، «دلاوران قلعه خورشید»، «قصه ما همین بود» و «روزی بود روزی نبود» اشاره کرد.
نظر شما