پنجشنبه ۸ آبان ۱۳۹۳ - ۱۷:۱۶
قیصر ذات شعر و ذات مخاطب را دریافته بود/ ویژگی‌های شعری قیصر از نگاه افشین علا

هفت سالی از رفتن قیصر می‌گذرد و هنوز نام او در شعر معاصر ایران می‌درخشد. صحبت‌ها درباره قیصر زیاد است، اما آنچه مهم‌تر از همه است شعر اوست. افشین علاء از شعر قیصر و رویکرد او به پیشنهادهای نیما در اشعار نیمایی‌اش می‌گوید.

 افشین علاء درباره اهمیت شعر قیصر در ادبیات معاصر به خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) گفت: یکی از رازهای ماندگاری شعر قیصر این بود که به طور توامان هم مخاطب عام را در برمی‌گرفت و هم با مخاطبان خاص ارتباط برقرار می‌کرد و این یکی از خصایص منحصربه‌فرد در ادبیات ماست.

وی افزود: تعداد کمی از شاعران در تاریخ ادبیات ما به این توفیق دست پیداکرده‌اند که در حد نمونه متعالی‌اش می‌شود به حافظ اشاره کرد، اشعار او را هم عوام می‌خوانند و هم خواص. درواقع ظرافت‌ها، مهندسی کلمات و رندی‌های فراوانی که در غزل حافظ وجود دارد این امکان را به او می‌‌دهد که هر دو سوی مخاطب را به خود متوجه کند.

علا ادامه داد: به نظر من رمز ماندگاری قیصر هم در مؤانست او با ادبیات کهن فارسی است در کنار اشراف بر ادبیات معاصر فارسی و بهره گیری صحیح از آموزه‌های نیماست. چون نیما بیش از آن‌که بخواهد قالب‌شکنی کند و ساختار شعر را تغییر بدهد، افق نگاه و زاویه دید را هدف گرفت و آن را تغییر داد. در واقع به شاعران آموخت که اگرچه بر بلندای تاریخ ادبیات ایستاده‌اند اما مردم روزگار خودشان را مخاطب قرار بدهند و زبانی را خلق کنند که ضمن درگیر کردن مخاطب امروز از نظر صلابت و استواری قابلیت مانایی و ماندگاری داشته باشد. قیصر بی شک در این دایره قرار گرفته است و از همین بابت هم مورد استقبال مردم بوده و هست.

وی درباره چگونگی برخورد قیصر با پیشنهادهای نیما در ساخت و شکل شعر اضافه کرد: امکاناتی که نیما به نسل ما داد و راهی که پیش پای ما گذاشت به‌دقت استفاده کرد. چون خلاف باور عموم نوشتن شعر نیمایی و سپید اصلاً کار ساده‌ای نیست. می‌گویم عموم چون این رویکرد غالب است، مثلاً کسانی که به وزن و عروض تسلط ندارند از شعر نیمایی شروع می‌کنند. چون بعضی‌ها فکر می‌کنند نیما آمد تا شاعران را از قیدهایی آزاد بکند تا هیچ مانع و محدودیتی نداشته باشند. این‌طور نیست، وقتی نیما آمد و در عروض این تغییرها را ایجاد کرد و محدودیت هایی را برداشت اما از آن طرف قیدهای دیگری را برای زبان قائل شد. یعنی نمی‌شود که خودمان را غیر مقید بدانیم، حتی در شعر سپید هم که دستاورد شاگردان نیما بوده وضع به همین ترتیب است، یعنی هر شعری چارچوب خودش را دارد، اگر آن را از چارچوب خودش خارج کنید دیگر اصلاً شعری وجود نخواهد داشت.

این شاعر تاکید کرد: قیصر به خوبی جان‌مایه و اصل مانیفست نیما را شناخت و آن را درونی شعرش کرد، البته نه صرفاً به تبعیت از زبان نیما و یا فرم شعر نیما بلکه منطبق با جهان فکری خودش و زبان روان و صمیمی و امروزی شخص خودش. اصلاً نیما هم این توقع را نداشت که شاعران بعد از خودش با زبان و فرم و جهان او شعر بگویند. او این امکانات را در خدمت بروز توانمندی‌های شخصی دیگران به عرضه گذاشت.

علا ادامه داد: در همین زمینه قیصر تجربه‌هایی را در شعر نیمایی تحقق داد که ما هرگز قید و پیراهن قالب را بر اندام شعر او احساس نمی‌کنیم و این به دلیل طبیعی بودن و مرتبط بودن فرم و زبان با یکدیگر است، یعنی همان بحث قدیمی مهندسی کلمات که قیصر به دلیل اشراف کامل بر ادبیات توانسته بود بر این مقاومت و گریز زبان کنترل داشته باشد. به‌نحوی‌که وقتی‌که ما غزل یا شعر نیمایی قیصر را می‌خوانیم به کل از قالب آن بی‌خبر می‌شویم بس که مضمون و روانی کلام او ما را به خود جذب می‌کند.

این شاعر گفت: اصلاً یکی از آموزه‌های نیما هم همین است که ما اگر از شعری لذت می‌بریم این لذت به خاطر ویژگی‌های منظم شعر کلاسیک و آرایه‌های سنتی نباشد بلکه به ذات شعر برگردد و از این بابت قیصر ذات شعر و ذات مخاطب را دریافته بود. باید شعر قیصر را یک بار خواند و از آن لذت برد و دیگربار ازلحاظ قالب و فرم به آن نگریست.

شاعر مجموعه شعر «خاطرات مه گرفته» درباره ادبیات جنگ و برخورد قیصر امین پور با این مقوله نیز توضیح داد: من بین ادبیات دفاع و ادبیات جنگ تفکیک قائل نمی‌شوم اما ادبیات جنگ و ادبیات حماسی دو امر کاملاً متفاوت است. یک شاعر می‌تواند حماسی شعر بنویسد اما شعر او لزوماً درباره جنگ نباشد. از طرفی شعری که درباره جنگ سروده می‌شود هم می‌تواند حماسی باشد یا نباشد.

وی افزود: به نظر من زبان قیصر یک زبان حماسی نیست و نگاه او نیز به جنگ یک نگاه کاملاً انسانی است. یعنی جنگ را هم با همه خشونتش مثل سایر مضامین اجتماعی دیگر به بخشی از ساز و کار شاعری‌اش تبدیل می‌کند. در واقع پشت همه این روایت‌ها و بازنمایی‌های خشن از مفهوم جنگ یک روح زلال و صمیمی و یک نگاه طالب صلح وجود دارد. نگاهی که پیش و بیش از همه چیز عاشق «انسان» است.

علاء گفت: من قیصر را خیلی راحت نمی‌توانم در سیاهه و فهرست شاعران جنگ یا به عبارتی هشت سال دفاع مقدس به حساب بیاورم چراکه میزان ایدئولوژی در شعر او با بقیه قابل مقایسه نیست اما از طرفی منکر این حقیقت نمی‌شوم که به‌هرحال قیصر هم در دوره‌ای از زندگی شاعری‌اش رویکردهای ایدئولوژیک داشته و شعرهایی مبتنی بر اعتقادات خود بر جای گذاشته، چه در حوزه جنگ و چه در زمینه انقلاب و چه در حوزه مضامین آیینی.

این شاعر ادامه داد: این‌که این سال‌ها این‌قدر تکیه می‌شود روی شعر جنگ قیصر، من خودم فکر می‌کنم شعرهایی که قیصر در زمینه دفاع مقدس گفته است زیاد در دسته و طبقه اشعاری که ما با این عنوان می‌شناسیم قرار نمی‌گیرد. آنها هم مثل دیگر شعرهای قیصر هستند ولی با یک مضمون متفاوت به نام جنگ، اما با همان زاویه دید و همان نگاه و روح صلح‌طلب و نجیب قیصر.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها