میراحمد میراحسان، شاعر و پژوهشگر با اشاره به شخصیت علمی و ادبی طاهره صفارزاده گفت: در دهه 50 همه شاعران درجه یك ایران مانند نیما، اخوان و شاعران نسل بعد چون منوچهر آتشی كارهای خودشان را انجام داده بودند و همچنان میراث فروغ فرخزاد مهمترین میراث شعری مدرن زن معاصر ایرانی تا آن زمان بود. شعرهای صفارزاده نیز در دهه 50 همچون رایحهای است كه تجربیات نو را به ارمغان آورد.
این منتقد ادبیات در ادامه درباره مشخصه و ویژگی دوره نخست شعری طاهره صفارزاده توضیح داد: در دوره نخست شعری طاهره صفارزاده بیشتر اشعار این شاعر در فضای شعر نیمایی با گرایشهای اجتماعی بوده است كه این هنرمند، شعر «كودك قرن» خود را در آن زمان سروده است.
وی در ادامه افزود: خانم صفارزاده در دوره شعر نیمایی خود بیشتر بحث های نقادانه در برابر فضاهای زندگی مدرن ایرانی داشته و در همین حال درباره وضعیت زنان و بانوان ایران، نگاه نقادانه خود را بیان می كند و در این دوره در فضای شعر نو ایران بوده ولی هنوز شاعر مهمی به شمار نمی آمده است.
میراحسان دوره دوم شعری طاهره صفارزاده را از زمان سفرش به آمریكا و تحول عظیمی كه در شعر وی به وجود آمد، ذكر كرد و گفت: در این دوره صفارزاده چه به لحاظ دید و افق و چه از نظر معنایی شعرهایش با تحولات سبكی رو به رو شد.
وی در ادامه افزود: در دهه 50 تمام شاعران درجه یك ایران همانند نیما، اخوان و شاعران نسل بعدی همچون منوچهر آتشی كارهای خودشان را انجام داده بودند و همچنان میراث فروغ مهم ترین میراث شعری مدرن زن معاصر ایرانی تا این زمان به شمار می رفت و شعرهای طاهره صفارزاده در دهه 50 همچون رایحه ای است كه سخن و تجربیات نویی را به ارمغان داشته است.
وی مجموعه شعر «طنین در دلتا» و «سد و بازوان» را یك اتفاق خوب شعری در دوره دوم صفارزاده ذكر كرد و گفت: شعر طاهره صفارزاده در دوره دوم كه یك تجربه زبانی در شعر ایران بوده است با سروده های خود در مجموعه شعر طنین در دلتا و سد و بازوان (ترجمه شعرهای صفارزاده به زبان انگلیسی) بوده، آرمان های شعر نیمایی را ارتقا داد و با تجربه شعر بصری ایران و تجربه شعر بصری غرب نمونه های جذابی را خلق كرد.
وی شروع دوره سوم شعر طاهره صفارزاده را در سال های 56و 57 دانست و تصریح كرد: در این دوره عنصر دینی از یك سو و سادگی در عین استحكام نحوی و ساختار دستوری از سوی دیگر در شعرهایش دیده می شود و طاهره صفارزاده از زبان قرآن به تجربه زبان فارسی بهره می گیرد. در این دوره، شاعر از نقطه نظر ریتم، آهنگ و تمپوی زبان تلاش زیادی داشته و به نوعی سادگی و روح آرمان نیمایی در شعرهایش هویداست.
این پژوهشگر در ادامه اضافه كرد: این سادگی آنچنان در اشعارش قوام پیدا كرده كه مخاطب گاهی متوجه ظرایف بزرگ زبانی و همنشینی كلمات كه با نوعی وسواس به صورت نگین هایی كنار هم قرار گرفته، نمی شود و به نظر میرسد كه شعری ساده بیان شده است و این مشخصات از مجموعه شعرهایش از «سفر پنجم» به بعد آغاز می شود.
وی مهم ترین ویژگی و مشخصه دوره سوم این شاعر را توجه به مسائل «بیداری اسلامی» برشمرد و ادامه داد: از مهم ترین ویژگی شعرهای طاهره صفارزاده در این دوره باید به بیداری اسلامی اشاره كرد و شاعر در زبان، بیان، نگاه و افق شیعی كه از ذخیره عظیم فرهنگ شیعی است بهره می گیرد و یك تنه به این نوع شعر میپردازد و باید گفت ایشان از تمام كسانی كه بعد از انقلاب شعر دینی می سروده اند یك سر و گردن بالاتر است و شاید فقط «م. موید» با ایشان قابل قیاس باشد.
این شاعر در ادامه مطالبش با اشاره به این كه آثار طاهره صفارزاده می تواند سوژه نقد آكادمیك قرار گیرد، ادامه داد: كتاب های طاهره صفارزاده امروز همچون آثار مومنان و كسانی كه پیرو قرآن و نهج البلاغه هستند در درون خودش تربیت شعری و تربیت معنوی نهفته دارد كه می تواند به تربیت شعر دینی ما كمك قابل توجهی داشته باشد.
میراحمد میراحسان شاعر، پژوهشگر و منتقد ادبیات سینما است. وی تا به حال 12 فیلم مستند ساخته و جوایز ارزشمندی را كسب كرده است. این هنرمند كنفرانس هایی را در دانشگاه های تهران، علامه طباطبایی و دانشگاه شهید بهشتی در حوزه شعر و ادبیات سینما داشته است.
از آثار وی در حوزه ادبیات سینما می توان به «زبان مرغان» و «پدیدار و معنا» در سینما اشاره كرد.
مراسم اختتامیه كنگره علمی – ادبی طاهره صفارزاده یكشنبه، چهارم آبان ساعت 17 در حوزه هنری برگزار خواهد شد.
نظر شما