ریاکشنهای سینمای ایران را در ردای یک فرد فرهیخته از او مشاهده میکنیم.
مودبیان در مقام استاد دانشگاه و مترجمی کاربلد در زمینه ادبیات نمایشی، طی این سالها خدمات بی دریغی به جامعه تئاتری رسانده است. مضاف بر اینکه تجارب او در کارگردانی برخی از مجموعههای تلویزیونی و تله تئاترها قابل اعتنا است. به مناسبت 15 مهر ماه سالروز تولد داریوش مودبیان، نظری به جلد نخست «طنز آوران جهان نمایش» انداختیم که اغلب نمایشهای این مجموعه به صورت تله تئاتر ضبط شده یا در کارهای کلاسی و پایان نامه دانشجویان روی صحنه محک خورده است.
زندگی با چاشنی خنده
برخی مجموعههای طنز تصویری طی این یک دهه اخیر به ورطه لودگی و هزل افتادند و صدا و سیماي ملی برای داغ شدن تنور ساخت این مجموعهها انواع آزمون و خطاها را در دستور کار خود قرار داده ولی آثار شاخص کمدی که در قالب تله تئاتر توسط بچههای کار بلد تئاتر در تلویزیون تولید شد آثار آبرومند و شاخصی محسوب میشوند. در چند سال اخیر، دیگر تولید تله تئاتر به فراموشی سپرده شده و طبعاً کارهای کلاسیک کمدی در جعبه جادو قابل رویت نیست. استاد مودبیان در پیشگفتار کتاب «طنز آوران جهان نمایش» درباره طنز نوشته است: «طنز قالب نیست، مضمون است؛ جمع مضامین است. گاه به قالب شعر – چه در سخن نغز منظوم و چه در نظم روان مکتوب در میآید؛ گاه در قالب قصه – چه لطیفه و چه خاطره گویی روزمره و چه داستان کوتاه یا بلند نگاشته شده – جای میپذیرد؛ و گاه در پس مدح یا هجو خود را پنهان میکند و گاه در پشت پرده نمایش.»
جامعه سالم برای دوری از انواع بلایای رفتاری و اخلاقی نیاز به نشاط و طراوت دارد و این شادی با چاشنی خنده به جامعه تزریق میشود؛ کاری که این روزها رامبد جوان با برنامه خلاقانه «خندوانه» انجام میدهد. مترجم کتاب «طنز آوران جهان نمایش» معتقد است: «ابزار نفوذ طنز در دل عارف و عامی خنده است و خنده فقط از آن انسان است و از پس دیدن و شنیدن و اندیشیدن در – و یا همچنان که هانری برگسون فرانسوی (در رساله معروف خود با عنوان خنده ) میگوید: - و بر هر آنچه انسانی است حادث میشود. پس هدف طنز – که با ابزار خنده میسر میشود – برانگیختن اندیشه در نزد انسان است. خنده اهرمی میشود برای به جریان انداختن گسترش پذیری اندیشه، و یا مضمون طنز چنان بیان میشود که از پی اندیشه در کار جهان و جهانیان خنده حادث میشود. هدف از بپا داشتن این چرخه: خنده – اندیشه و یا اندیشه – خنده، انبساط خاطر است، شادی روح و روان است.»
قالبهای آشنا
این روزها خنداندن تماشاگر خسته و دلزده از مصائب خرد و کلان اجتماعی چندان هم آسان نیست. کار فعالان در عرصه کمدی روز به روز سخت تر میشود. استاد مودبیان در بخشی از پیشگفتار کتاب میگوید: «شیوه کارکرد خنده در قالب یک داستان برای این است که این داستان بتواند به نمایش بینجامد. پرداختن به مضمون یا مضامین طنز است. تلاقی این سه یعنی داستان، مضمون (طنز) و چرخه خنده و اندیشه نمایشی را حاصل میآورد که به اصطلاح و به اعتبار تاریخ نمایش آن را کُمدی نامیدهاند.»
کمدی یکی از انواع نمایش است. قصد نگارش و نمایش کمدی خنداندن است. مترجم با سابقه در ادامه گوشزد میکند: «چگونه خنداندن، شکل و جنس یا نوع کمدی را مشخص میکند. کمدی را گونهها بسیار است. اگر هدف از خنده و خنداندن فقط خنده محض باشد، قهقهه سر دادنی از سر بی هدفی، یا برای گذران وقت بی هیچ تعهد و و اختیاری، از سر بی دردی خندیدن به بی دردها، یعنی که آن پدید آورنده خنده یا پدیده خنده آور هیچ تعقلی و تفکری را بر نمیانگیزد: آن را در اصطلاح کمدی سبک یا کمدی محض مینامند و به لفظ عوام آن را مسخرگی و لودگی می گویند. از سوی دیگر، اگر هدف از خنداندن لبخند باشد، لبخندی از سر تفکر و تأمل، و از پس آن هم دوباره به فکر فرو شدن در کار جهان و جهانیان از برای دریافتن رمز و رموز زندگی انسان و از برای دقیق شدن و نظر کردن در بود و نبود انسان، خلاصه به همراه لبخند به تفکری فلسفی گرائیدن، آن را کمدی فلسفی نام میدهند.
مودبیان در تکمیل سخن خود در ارتباط با کمدی متذکر میشود: «این عصای جادویی که کمدی نام دارد، دو سر دارد؛ یک سر آن قهقهه میآفریند بی هیچ تفکری – یعنی خود حتی میتواند زایل کننده تفکر شود – و سوی دیگر: زهر خندی است با هزار اندیشه اندیشمندانه. و از این سر تا به آن سر هزار بند دارد و هزار رنگ و نیرنگ، هزار دست دارد که خود هزاردستان است.»
نازک بینی و ژرف اندیشی در لفافه
در جوار کمدی شیوه و مرام دیگری در خندیدن توسط اهل فن سنجیده میشود که به عنوان طنز از آن یاد میشود. بازیگر با سابقه عرصه تئاتر، سینما و تلویزیون معتقد است: «طنز چرخه و شیوه ای است با راه و رسم و عناوین گوناگون در برخورد انتقاد آمیز با کنشها و واکنشهای شخصی و اجتماعی، فردی و جمعی انسان. در واقع این برخورد هجو است. هجو صفات نکوهیده آدمی – در خلوت خویش و یا در جمع و با دیگران – اما هجو در طنز با ظرافت و نازک خیالی و تیز اندیشی بیان میشود. طنز نویس نه فقط میخنداند، نه فقط در لفافه خنده انتقاد میکند، بلکه در میان این همه و در هنگامه این خندهها، نکتههایی را بیان میدارد. آن هم با ظرافت و نازک بینی و ژرف اندیشی اما آسان و روان که از توان من و ما بر نمیآید.»
مترجم کتاب «طنز آوران جهان نمایش» در تشریح هدف خود از گزینش و ترجمه نمایشهای این مجموعه میگوید: «طنز آوران جهان نمایش کوششی است برای ارائه این گونههای طنز و کمدیهای اندیشمندانه، از طریق رجوع به آثار برگزیده جهان، از این سوی و آن سوی دنیا، که بسیاری از آنان – برای ما – نامی آشنا دارند و به رخ نیز – برای خوانندگان و تماشاگران ما – ناشناخته ماندهاند. مقصود قصههای عامیانه مکتوب است که قابلیت نمایشی شدن را دارا هستند.»
در جلد نخست کتاب «طنز آوران جهان نمایش» استاد داریوش مودبیان دو نمایشنامه از میگوئل دِ سروانتس با عنوانهای پرده عجایب و دو حراف را ترجمه کرده است. آنتوان چخوف با سه نمایشنامه خواستگاری، عروسی و مضرات دخانیات بیشترین حجم این کتاب 182 صفحه ای را به خود اختصاص داده است. در بخش پایانی کتاب نمایش نامزد ویولت اثر فرانسوا دوترامون دیده میشود.
انتشارات دنیای هنر جلد نخست کتاب «طنز آوران جهان نمایش» را سال 1375 در 3 هزار نسخه منتشر کرد. طراحی روی جلد کتاب کار رحیمه صباحی همسر مودبیان است. ارزش ریالی که بر پشت جلد کتاب 2 دهه پیش برای مشتاقان ادبیات نمایشی حک شده بود 540 تومان است.
جلد دوم کتاب «طنز آوران جهان نمایش»
همان سال 1375 در 3 هزار نسخه توسط انتشارات دنیای هنر در پیشخوان کتابفروشی های مقابل دانشگاه قرار گرفت. در این جلد مودبیان به طور اختصاصی هفت نمایش از نویسندگان فرانسوی به نامهای ژرژکورتولین، آندره پراگا و میشل فور را ترجمه کرده است. این میزان ارادت و تعلق خاطر به نمایشنامه نویسان فرانسوی برای دانشجوی کوشایی چون داریوش مودبیان که در سال ۱۳۵۹ مدرک فوقلیسانس تخصصی مطالعات هنرهای نمایشی را از دانشگاه سوربن پاریس و در سال ۱۳۶۰ فوقلیسانس تخصصی زبانشناسی را از مؤسسه مطالعات علوم انسانی پاریس دریافت کرده بود، دور از ذهن به نظر نمیرسید.
نظر شما